اصرار دارند که من محصولِ عشقی جاودانه ام
اصرار دارند که باید به زندگی
به عظمتِ این عشق
به شکوهِ گذشته ی پر افتخارِ پدرم ببالم
کسی نمیخواهد بفهمد
اعتقاد به ارث نمیرسد
و احساس ،
چنین موج گونه
بارور نخواهد شد
جز به یقینِ قلب
چگونه بر خودم
بر وجودِ سایه وارِ خودم ببالم
وقتی هیچ عشقِ جاودانه ای
محصولِ مقدسِ روحِ خاموشم نیست ؟؟؟
هرگز در آرزوی چیزی برای ابدیت نبوده ام
برای من
برای نسلِ سخت مهرِ ما
جاودانگی ، تنها یک واژه است
که در روزگارِ عشقهای لحظه ای
باید برای حتی لحظهای عشق جنگید
ما .... ،
انبوهی از آدمهایِ فراموش شده
در انتظارِ معجزه
در تصورِ گرمِ آفتاب
در تکرارِ غریبانه ی چشم ها
ترانهها گفته ایم
و هیچکس ...
هیچکس نخواهد فهمید
که این انتظار
حتی از خودِ زندگی هم طولانی تر بود
نیکی فیروزکوهی