رقابت های جام حذفی باشگاههای ایران

[mohammad.90]

جامانده از فینال حذفی؛ مدیر وظیفه‌شناس و عکاس عاشق

حالا مرد پرنفوذ هیئت‌مدیره شاهین می‌تواند خوشحال باشد که یک سر معامله انجام گرفته. آن‌ها جام حذفی را باختند تا استقلال برنده قسمت اول معامله خیالی باشد

پرده اول: نصف مال من، نصف مال تو
«ما دو بازی با استقلال داریم. حاضریم شش امتیاز این دو بازی را قسمت کنیم. سه امتیاز لیگ برای ما. فینال جام حذفی هم مبارک استقلالی‌ها.»
این عین عبارتی است که یک شب قبل از فینال جام حذفی از دهان یکی از اعضای هیئت‌مدیره شاهین بوشهر در یک جمع خصوصی خارج شده است. هر چند این سخن به طنز گفته شده تا اوضاع نابسامان شاهین در لیگ را به یاد بیاورد اما این گفته در دل خود پیام مهمی دارد. به نظر می‌رسد مسئولین رده بالای شاهین تمایل چندانی به فتح فینال حذفی نداشتند. مساله‌ای که حمید درخشان نیز بعد از بازی دیروز به آن صحه گذاشت و عنوان کرد بعضی مسئولین شاهین از اینکه قهرمان جام‌حذفی نشدیم خوشحال هستند.
حالا مرد پرنفوذ هیئت‌مدیره شاهین می‌تواند خوشحال باشد که یک سر معامله انجام گرفته. آن‌ها جام حذفی را باختند تا استقلال برنده قسمت اول معامله خیالی باشد. می‌ماند قسمت دوم معامله‌ای که تنها حاصل توهمات ذهنی کسی است که فکر می‌کند نمی‌توان هم فاتح فینال جام‌حذفی شد و هم در لیگ ماندگار. گویا او در دو راهی گرفتار شده که بیش از یک انتخاب ندارد.
بی‌پولی چنان دمار از روزگار مسئولین شاهین درآورده که شور و اشتیاق یک استان را نادیده می‌گیرند تا در جمع خصوصی تزهای‌شان را برای ماندگاری شاهین ارائه دهند. حتی اگر به شوخی و به نشانه استیصال بر زبان آورده شده باشد.
پرده دوم: به احترام تو که عشق را برگزیدی
دیروز برای بوشهر روز تلخی بود. تلخی شکست آنقدر عمیق بود که آن عکاس بوشهری بعد از پایان بازی دوربینش را رها کرده بود و مشغول دلداری بازیکن گریان شاهین شده بود. آن عکاس میان عشق و وظیفه، عشق را برگزید تا نشان دهد شاهین برای این مردم چیزی ورای یک نام است. آن صحنه زیبا در میان هیاهوی قهرمانی استقلال گم شد و توجه کسی را جلب نکرد. اما ای کاش عضو هیئت مدیره که در جایگاه ویژه بازی را به نظاره نشسته بود آن صحنه دراماتیک را می‌دید تا از این به بعد این‌گونه عشق این مردم را به سخره نگیرد و از معامله‌هایی سخن نراند که حتی اگر شوخی هم باشد گفتن‌شان فقط زخم‌ها را تازه می‌کند.
شب قبل از فینال جام حذفی و هنگامی که آن مرد پرنفوذ هیئت مدیره در اتاق گرمش در طبقه دوم هتل 5 ستاره در شیراز مشغول طنزپردازی بود و تزهایش را ارائه می‌داد و لبخندی ضمیمه آن می‌کرد کمی آن‌سوتر در همان شهر می‌توانستی هوادارانی را ببینی که لباس سفیدرنگ شاهین به تن داشتند و تا صبح از سرما به خود می‌لرزیدند تا فردا به اندازه یک صندلی پلاستیکی جا داشته باشند.
در پایان تنها یک سخن به آن عکاس جوان بوشهری؛ «این بارعکس‌هایت نه، تو خود خاطره شدی.»