علي نظر منوچهري دانلود هوره علی نظر هوره چر نامي كرد
ali nazar howre
تشكر از سركار خانم اناهيتا و خانواده محترمشون كه اين مجموعه رو در اختيار سايت قرار دادند
پيشنهاد ميكنم هر كدام دوستان مجموعه هاي خوبي دارند به ما كمك كنند كه اين گنجينه ها رو به جاي مدفون شدن در معدود خانه هايي به دست علاقمندان برسانيم .
علي نظر منوچهري - سيد قلي و عبدالعزيز (اولزيز) در هوره بسيار نام اشنا هستند
هوره يكي از كهنترين اواهاي بشري هست كه از اون زمان تا حالا از گزند تغييرات تقريبا مصون مونده انواع مختلفي داره در دسته "سياچشمانه" كه بيشتر مربوط به منطقه اورامان ميشه نام هاي اشنا و معروف عثمان هورامي و حمه حسين كيمنه اي و ... هستند ...
سياچمانه بعضا ريتمهاي شاد و مضامين مختلفي رو شامل ميشه
اما فارغ از اسامي پدر و خانواده بنده بعضا از اشخاصي گمنام ياد ميكنند كه در روستاها و مناطق مختلف داراي صداهاي بسيار اسماني و عجيب غريبي بوده اند كه هيچ وقت هم هيچ اثري ازشون ضبط نشده ...
افرادي كه مثلا در سياچمانه هاي دو نفره مثلا 10-15 ساعت بدون توقف خوانده اند
يا عروسي هايي كه 2 نفر خواننده و يك سازنه (دوزله نواز يا شمشال نواز و... ) به مدت 3 روز اواز ميخوانده اند .
ميخوام بگم كه فضاي اين تيپ موسيقي و اين نوا با اينكه بسيار تنوع زيادي داره- ممكنه با فضاي فعلي موسيقي هايي كه دوستان شنيده اند متفاوت باشه و نتونن جنبه هاي زيبايي اون رو سريع درك كنند
بايد اين مساله رو در نظر داشت كه اولا اين نوع موسيقي فارغ از هرچيز ابتدائا از اين نظر براي ما اهميت دارند كه بسيار كهن هستند و بدون تغييرات بزرگ از دوران باستان به يادگار مانده
نوع صدا و ريتم و لحن كاملا گوياي اين مساله هست
اساسا هوره يا موره ريشه در خواندن ادعيه مذهبي و دعاي زردشتيان دارد
موضوع بعدي كه در خصوص اين موسيقي ها مهم هست اينه كه لذت اينها رو وقتي ميشه چشيد كه به صورت اجراي زنده در كنار يك هوره خوان مسلط بشيني و گوش بدي
ابدا با اين نواهاي به جا مانده از 40-50 سال پيش كه كيفيت ندارند نميشه زيبايي ها و زير و بم هاي كار رو فهميد
وقتي اجراهاي دقيق و از نزديكشون رو ميشنوي خيلي راحت ممكنه اشكت در بياد فارغ از اينكه چي داره ميگه
عموي من يكبار گفت در دوران دانشجويي هوره اي از عبدالعزيز شنيده كه در باره يك بچه آهوي جامانده ي از خانواده و در راه مانده بوده و بسيار بسيار عميق تاثيرگذار بوده .
مساله بعدي در خصوص موسيقي به طور كلي تر اين هست كه ما بايد سعي كنيم گوشمون رو قوي كنيم و عادتش بديم كه هر چيزي روبايد گوش بده در هر چيزي زيبايي هايي هست كه ممكنه از ابتدا مشخص نباشه اما ذره ذره كه عادت كردي ميتوني ابعاد فوق العاده اونها رو درك كني
براي من اين مساله در خصوص "حيران" موسيقي مقامي و اصيل كردهاي عراق اتفاق افتاد
شايد تا چند سال پيش اصلا نه ميفهميدمش و نه دوسش داشتم
خصوصا كه حيران هاي بدي از خوانندگان جديد شنيده بودم
يك ضرب المثلي هست كه ميگه بعضي ها از مس گري فقط ك.و.ن جنباندنش رو ياد گرفته اند
فقط لحن گلگي و اعتراضش رو ميشد به صورت اعصاب خردكني متوجه شد
اما بعد از اينكه خودم رو مجبور كنم كه گوشم رو عادت كنم و بعدش كه اجراهاي قوي و بي نظيري از اساتيد بزرگي مثل محمد عارف جزراوي و رسول بيزار گردي
رو گوش دادم الان واقعا در حد كارهاي شجريان اينها رو ميپرستم
بنابراين براي كسايي كه دوست دارن موسيقي رو نه به صورت انحصاري و تك بعدي بلكه به صورت حرفه اي ازش لذت ببرند بايد سعي كنن گوششون رو نازپرورده بار نيارن
اين اصلاايده قشنگي نيست كه "اينا" به درد داخل ماشين نميخوره !
ميخواستم بگم كه بد نيست موسيقي نواحي ايران رو جمع اوري كنين يه بررسي بكنين
موسيقي خيلي جاهاي مثلا جنوبمون هست كه خيلي خيلي خيلي ساده به نظر ميرسه فقط يك صداي ساده تكرار ميشه اولش ممكنه كلي تعجب كنين كه اين ديگه چه مدلشه
موسيقي هر چيزي ميتونه باشه
و در نهايت مهمتر از همه اينكه برخي از انواع موسيقي اصلا سن و حالات خاص خودش رو ميطلبه
اين خيلي معروفه كه هوره مال بالاي 40 سال هست و بعد از 40 سالگيه كه ميتوني بفهمي چي داره ميگه .
سعي ميكنم 2-3 نمونه ي خوب براي كسايي كه بازم تنبلي ميكنند كه همه ش رو دانلود كنند وگوش بدن اپلود كنم
البته منم خيلي ندارم چيزي متاسفانه .
------------------------------------
هوره را مي توان از قديمي ترين آوازها و كهن ترين انواع خواندن شعر و سرود در ايران دانست . ريشهي
هوره به زمان هاي بسيار دور برمي گردد . آن هنگام كه موبدان زرتشتي گاتهاي اوستا را در كنار آتش و با
آوازي شبيه به هوره مي خواندند . بعضي از محققين ريشه واژهي هوره را از »اهورا مزدا« مي نامند.
هوره سبك خاصي از تلفيق شعر و آواز است كه فرق اساسي با دستگاه هاي آواز ايراني دارد و همين تفاوت
سبب مي شود كه آن را آوازي آزاد و جدا بدانيم . اوج و فرودهاي هوره كمي به مقام » قه تاري « در كردي
كه در مايهي شور خوانده مي شود شباهت دارد. هوره داراي مقام هاي گوناگوني است كه آنها را 14 و حتي
بيشتر دانسته اند كه از آن جمله اند :
گول وه خاك : » گله و ده ره « » بان ده ساني « » شاهوسه يني « » ساروخاني « » جله و شاهي « » ته رز
مه جنووني « » سه هه ري « » دوبالا « » غه ريوي « » بان بنه يي« » پاوه مووري « و ... باربدي و
نكيسايي را هم از مقامات هوره مي دانند.
تاريخ فرهنگ و هنر كرد » هوره خوانان فراواني داشته است « اما بي شك يكي از گلهاي سرسبد و ماندگارترين صداها
در بين تمام هوره خوانان گذشته و حال كرد » مرحوم علي نظر است « وي در سال 1300 شمسي در
روستاي توره سرخك اسلام آباد (در بعضي منابع و مقالات او را اهل كرندغرب دانسته اند كه صحيح
نيست ) در خانواده اي كه نسل اندر نسل هوره چر بوده و صداي خوش داشتند به دنيا آمد. از همان كودكي با
طبيعت دوستي گزيد و اين ارتباط برحس سرشار و ذوق لطيف او تأثير عميق گذاشت. و از همان كودكي
دريافت كه داراي صدايي دل انگيز و روح نواز است و به دليل ذوق و استعداد شاياني كه داشت » احساسات
و دلتنگي هاي خود را در قالب مثنوي هاي ده هجايي كردي مي سرود و به صورت هوره مي خواند .
چنانچه پس از مدتي خانواده و اهل آبادي و كم كم تمام مردم منطقه به صداي زيباي او پي برده و ديري
نگذشت كه آوازهي اين نابغه خوش ذوق » آبادي به آبادي و شهر به شهر گشت و در تمام مناطق كردنشين
معروف شد. عي نظر كه انساني متواضع« مهربان و مردم دار بود علاقه مندان بسيار پيدا كرد و اشعار و
مقام هاي اصيلش ورد زبان همه شد . پس از مدتي وي به راديو كرماشان دعوت شد و صداي گرم و گيراي
او »پرطرفدارترين برنامه راديو « تبديل شد. و نام علي نظر در كنار نام هاي بزرگي همچون سيدعلي
اصغر كردستاني ، حسن زيرك ، علي مردان ، طاهر توفيق و ... قرار گرفت. و صفحه هاي او در كنار
صفحات هنرمندان بزرگ كرد و همچنين بزرگان موسيقي اصيل فارسي همچون قمرالملوك وزيري و ... در
تمام خانه هايي كه گرامافون داشتند ، يافت مي شد . آنچه سبب علاقهي مردم به اين هنرمند مي شد ، علاوه
بر منش نيكو ، فروتني و صميميت وي ، سبك منحصربه فردش در اجراي مقام هاي هوره بود.
او شعرهايي زيبا و متناسب با حال و هواي مقام ها از شاعران بزرگ گذشته نظير شاكه و خان منصور
انتخاب مي كرد و يا از گنجينهي عظيم فولكلور كلهر زيباترين شعرها را گلچين مي كرد و خود نيز البته
دستي در سرون داشت. تلفيق اين اشعار با صداي بسيار زلال و گيرا و آسماني علي نظر و روش خاصي كه
در تلفظ و تحرير كلمات به كار مي برد هر شنونده اي را مجذوب مي كرد و داراي سبكي شد كه به » علي
نظرچر « معروف است و او را از تمام هوره خوانان قبل و بعد از او متمايز مي كند. روز هيجدهم خرداد
سال1341 خبري در تمام مناطق كردنشين پيچيد . خبري كه مثل باد شهر به شهر ، آبادي به آبادي و دهن به
دهن گشت و مردم را در بهت و اندوه فرو برد و آن اين كه علي نظر اين هنرمند مهربان و مردمي در جاده
سنندج منطقه حسين آباد ، دچار سانحه شده و فرهنگ و هنر كردي يكي از ستارگان پرفروغ خود را از
دست داد. او در حاي از دنيا رفت كه 41 سال داشت و در اوج پختگي هنري بود و هنوز سال هاي سال
فرصت داشت تا مردمرا از هنر ناب خويش سيراب سازد. اما تقدير چنين بود كه او برود و با صداي
ماندگارش در روح و جان مردم باقي بماند.
مرحوم علي نظر تك فرزند بوده و خواهر و برادري نداشته است . 5 پسر و دو دختر دارد كه اكثراً داراي
تحصيلات عالي مي باشند . با وجودي كه بعضي فرزندان او استعداد هوره دارند ،متأسفانه فعاليت هنري
ندارند. آرامگاه وي در شهر قم مي باشد.
در زير به چند بيت از شعرهايي كه مرحوم علي نظر با آواز هوره خوانده است اشاره مي كنيم :
بنوور وهي قاقهز دووس دوره وه
بزان چووه نوساس وه دلگيرهوه ؟
ترجمه : بنگر به اين كاغذ دوستم كه از دور آمده است . بين با دل گرفته برايم چه نوشته است ؟
بلبل تو مهگير وه زار زاره وه
بهش تو ماگه گول وه داره وه
ترجمه : بلبل اينچنين گريه نكن و زار نزن هنوز برايت تك و توكي گل بر درخت مانده است.
زرهي شهمال تيهي له لاقه سره وه
ده مچه ولا بريا گه هاوه ئه سره وه
ترجمه : صداي باد شمال از سمت قصرشيرين مي آيد . صورت اين زيباي گيس بريده اشك آلود است.
چهتر چوله و لاو بخه وه لاوه
كوچگانگ چهن كهس نايده وه كاوه
ترجمه : گيسوان چون نيلوفر (عشق)ت را به يك انداز ( با زيبايي ات ) زندگي چند نفر را تباه كرده اي ؟
نه قاقهز ديرم نه قهلهم دهوات
راز دله گهم بنوسم ئراد
ترجمه : كاغذ و قلم و دوات ندارم كه راز دلم