تاپیکهای سریالیدر این بخش تاپیکهایی قرار خواهند گرفت که پست های آن شمارش نمیشود . و تاپییک هایی مانند
"یک آرزوی خیر برای نفر بعدیت بکن" و ... قرار میگیرد.
میرم اول سراغ پسرای ... چشم همشونو از طرف خانوما مث آقا محمد خان درمیارم
و بعد میرم تو خط قتل های زنجیره ای و عده ای از دخترا و زنان .. رو به درک واصل میکنم
اينا كه گفتي همش شوخي بود راستش چيكا رميكني برام خيلي جالبه بدونم يه دختر يا پسر وقتي در نقش مقابل قرار ميگيرند دوست دارن چيكا ركنند جدي بگو
__________________
ميدانستم ، ميدانستم روزي خورشيد نيز خاموش خواهد شد خدايا آيا او نيز فراموش خواهد شد ....
رويايم را ببين
خداوند در آن گوشه زيز سايه سار درخت لطف خويش
با لبخند
نفسهايت را سپاس ميگويد
پس بر تو چه گذشته كه اينچنين
آرزوي مرگ ميكني ......
ببين فرصت نيست
فرصت براي بودن نيست
پس سعي كن
تا درخت را احساس كني
سبزه رابشنوي
و بوسه دادن را از گل سرخ بياموزي
تا روزي
شايد
درخت را تا مرز انار
تعقيب كني (تاري)
هيچ وقت دوست ندارم تو كار خالقم دخالت كنم صلاح دونسته و اينجوري آفريده در ضمن مطلقا خودمو كمتر از آقايون نمي دونم پس هيچ زموني هم نمي خوام جاي آقايون باشم .
اينا كه گفتي همش شوخي بود راستش چيكا رميكني برام خيلي جالبه بدونم يه دختر يا پسر وقتي در نقش مقابل قرار ميگيرند دوست دارن چيكا ركنند جدي بگو
درسته خوب
اما واقعا میرم با همه ی وجودم آزادی رو حس میکنم
آزادانه تو خیابون راه میرم بدون اینکه از نگاهی بترسم یا اینکه از چیزی یا کسی هراس داشته باشم
میرم تو یه جمع پسرونه ببینم راجع به دخترا چه نظری دارن و........
__________________
یادگارهای سبز سالهای بهار افشان تیک تیک لحظه های دور از تو
و عبور غریبانه ترین چکاوک های عاشق ...
مسافر! انتقام غریبی است رفتنت!!
هيچ وقت دوست ندارم تو كار خالقم دخالت كنم صلاح دونسته و اينجوري آفريده در ضمن مطلقا خودمو كمتر از آقايون نمي دونم پس هيچ زموني هم نمي خوام جاي آقايون باشم .
فرگل جان اين دخالت نيست فقيه نظر خواهي تا ببينم واقعا كمبودها و احساساته ما چيه همين اين ميتونه موضوع جالبي باشه اگه با يه ديد جدي و دور از طنز بهش نگاه كنيم
__________________
ميدانستم ، ميدانستم روزي خورشيد نيز خاموش خواهد شد خدايا آيا او نيز فراموش خواهد شد ....
رويايم را ببين
خداوند در آن گوشه زيز سايه سار درخت لطف خويش
با لبخند
نفسهايت را سپاس ميگويد
پس بر تو چه گذشته كه اينچنين
آرزوي مرگ ميكني ......
ببين فرصت نيست
فرصت براي بودن نيست
پس سعي كن
تا درخت را احساس كني
سبزه رابشنوي
و بوسه دادن را از گل سرخ بياموزي
تا روزي
شايد
درخت را تا مرز انار
تعقيب كني (تاري)
درسته خوب
اما واقعا میرم با همه ی وجودم آزادی رو حس میکنم
آزادانه تو خیابون راه میرم بدون اینکه از نگاهی بترسم یا اینکه از چیزی یا کسی هراس داشته باشم
میرم تو یه جمع پسرونه ببینم راجع به دخترا چه نظری دارن و........
من واقعا متاسفم كه ميشنوم دخترها با ترس تو خيابونها قدم ميزنن ولي عسل خانم فكر نكنم ديگه اوضاع اينقد رخطرناك باشه به هر حال من باهات موافقم و بهت حق ميدم
پسرها هم هيچ چيزه خاصي د رمورده دخترا نميگن همون حرفاي هميشگي چقد رخوگشله و بيا بريم باهاش حرف بزنيم و .... ولي به زشتي حرفائي كه دخترا د رمورده پسرا ميزنن نيست
اخه قضيه جك رو شنيد ي
يه روز يه زنه به شوهرش ميگه شما وقتي دور هم جمع ميشين در مورد زنا چي ميگين شوهرش ميگه همون حرفائي كه شما در مورده مردا ميگي بعد زنش واااااااااااااااااااااا خيل يبي تربيتين
__________________
ميدانستم ، ميدانستم روزي خورشيد نيز خاموش خواهد شد خدايا آيا او نيز فراموش خواهد شد ....
رويايم را ببين
خداوند در آن گوشه زيز سايه سار درخت لطف خويش
با لبخند
نفسهايت را سپاس ميگويد
پس بر تو چه گذشته كه اينچنين
آرزوي مرگ ميكني ......
ببين فرصت نيست
فرصت براي بودن نيست
پس سعي كن
تا درخت را احساس كني
سبزه رابشنوي
و بوسه دادن را از گل سرخ بياموزي
تا روزي
شايد
درخت را تا مرز انار
تعقيب كني (تاري)
اون وقت حال بعضی از این دخترای چش سفیدو که آبروی همه رو بردن جا می آوردم!
چقدر خشن
__________________
ميدانستم ، ميدانستم روزي خورشيد نيز خاموش خواهد شد خدايا آيا او نيز فراموش خواهد شد ....
رويايم را ببين
خداوند در آن گوشه زيز سايه سار درخت لطف خويش
با لبخند
نفسهايت را سپاس ميگويد
پس بر تو چه گذشته كه اينچنين
آرزوي مرگ ميكني ......
ببين فرصت نيست
فرصت براي بودن نيست
پس سعي كن
تا درخت را احساس كني
سبزه رابشنوي
و بوسه دادن را از گل سرخ بياموزي
تا روزي
شايد
درخت را تا مرز انار
تعقيب كني (تاري)