بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات > شعر

شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 02-22-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض باور نکرده ای......؟



نفسهایم بوی تو را گرفته‌اند نازنین

بس که تو را به نام خوانده‌ام

بس که تو را در وجود خود کاویده‌ام

و بس که در دل شبهای بی‌ستاره‌ام نام تو را فریاد کرده‌ام

هیچ طنین صدای مرا شنیده‌ای ؟

طنین فریادهایی که در دل شب تو را می‌خواند؟

طنین گامهایی که به سوی تو می‌آیند چه؟

یا شنیده‌ای و باور نکرده‌ای

باور نکرده‌ای دمی که با بوی تو برخاست

بی بوی تو بازدمی نخواهد داشت....

چه كس تو را

از مهربان شدن با من

مایوس می‌كند.....?

__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
  #2  
قدیمی 02-22-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض من صبورم اما . . ......


به خدا دست خودم نیست اگر می رنجم
یا اگر شادی زیبای تو را به غم غربت چشمان خودم می بندم .
من صبورم اما . . .
چقدر با همه ی عاشقیم محزونم !
و به یاد همه ی خاطره های گل سرخ
مثل یک شبنم افتاده ز غم مغمومم .
من صبورم اما . . .
بی دلیل از قفس کهنه ی شب می ترسم
بی دلیل از همه ی تیرگی تلخ غروب
و چراغی که تو را ، از شب متروک دلم دور کند. . . می ترسم .
من صبورم اما . . .
آه . . . این بغض گران صبر نمی داند چیست !!!!
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
  #3  
قدیمی 02-22-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض


مهربانم:
باز دیشب به تو می اندیشیدم
تا سحر گاه با دل خود می گفتم:
تو چه عاشق بودی که با آن همه غم
تو که باآنهمه درد
بازهم دردمند شقایق بودی
باز دیشب به تو می اندیشیدم
یاد تو در دل من مهمان بود
تا سحر گاه به خود پیچیدم و به چشمانتو اندیشیدم...
با خود گفتم:
که چشم تودریا بودکه به هر باغچه ای جان می داد
و زمانیکه زمان تشنه ی روئیدن بود
چشم تو وعده ی باران می داد
باز دیشب به تو می اندیشیدم
شب بارانی من چه شب خاطره انگیزیبود
من بودم و یاد تو
و دگر هیچ....
اما حیف که ........... ! ! ! !

__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
  #4  
قدیمی 02-22-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض میدانی که....



می دانی........

هر کسی میاد نوشته هام رو بخونه میگه چرا همش غم واندوه...؟؟؟؟؟؟؟؟

نوشته هایم پر از ابهامند برای غریبهها.....!

زآنکه ترجمه این الفاظ تنها در گنجینه خاطرات ماباقیست.
وقتی می گویم در نبود تو دلملرزید:
هیچ کس نمیداندچرا؟ولیتو می دانی
به خدا قسم:
سادگیت را می سرایم وصداقتت را آینه ای می دانم برای لحظات بی تو بودندلم میخواست همیشه برایم می ماندی
روزی که دیدمت شاید همان لبخند ساده کافی بود تاپادشاه قلبم شوی!
پس چرا؟با منچنین کردی...
خوب می دانستی که هر پادشاهی در مقابل عشق گداست ....!
پس مرا با حرفهایتبا هرمنفسهایتو با چشمانسیاهتبه قبیله عشق رهنمون شدی
مرا در معبدی سکنی بخشیدی که خود فدای آن بودیو من در آن معبداسیر نگاه پاکتشدمو در زندان دستانت تمام زیبائیهای دنیا را دیدم....

__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
  #5  
قدیمی 02-22-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض چه زیباست به خاطر تو زیستن...



چه زیباست بخاطر تو زیستن
وبرای تو ماندن بپای تو مردن وبه عشق تو سوختن؛
وچه تلخ وغم انگیز است، دور از توبودن، برای تو گریستن؛
و به عشق و دنیای تو نرسیدن؛ ایکاش می دانستی بدون تو،
مرگ گواراترین زندگیست؛ بدون تو وبه دور ازدستهای مهربانت،
زندگی چه تلخ وناشکیباست. ایکاش می دانستی مرز خواستن کجاست،
وایکاش میدیدی قلبی راکه فقط؛
برای تو می تپد
دوست دارم تا اخرین باقیمانده ی جانم تو را عاشق كنم
زندگی من در زلالی چشمان تو خلاصه شده
زندگی من در نفس های بازدم تو جاری شده
زندگی من در همین از تو نوشتن ها وسعت یافته
نفس كشیدن من تنها با یاد اوری زنده بودن تو امكان پذیر است
همین كه گاه نگاه چشمان پر از عشق یا سردی تو را میبینم برایم كافی است و قانع
كننده است كه زندگی زیباست
اگر روزی از دیار من سفر كنی با چشمانی نابینا شده از گریستن در نبودت جای
قدمهایت را بر روی سنگفرش خیابان گل باران میكنم....
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
  #6  
قدیمی 02-22-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض سلام...


مثل همان روز نخست امشب سلامت مي کنم
عاشق تر از آن روزها جان را فدايت مي کنم

دريايي چشمان تو مثل همان روز نخست
زيبا و پرآرامش است وقتي نگاهت مي کنم

چشمان تو بيت غزل ابروي تو چون قافيه
چشم تو را مي خوانم و شعري به نامت مي كنم

يك بوسه از لبهاي تو چون جام لبريز از شراب
يكدم نگاهم كن بگو امشب خرابت مي كنم

ورد زبانم نام توست وقتي نمي بينم تورا
باشد- بيا پيشم نشين- كمتر صدايت مي كنم

__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
  #7  
قدیمی 02-22-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض من بي تو ميميرم






روزي كه با عشقت بستي به زنجيرم
بازنده من بودم اين بوده تقديرم

خوش باوري بودم پيش نگاه تو
هر دم ز چشمانت خواندم كلامي نو

عشق تو چون برگي در دست طوفان بود
دل كندن و رفتن پيش تو آسان بود

روزي به من گفتي ديگر نميمانم
گفتم كه ميميرم گفتي كه ميدانم

باور نمي كردم هر گز جدايي را
آن آمدن با عشق اين بي وفايي را

__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از behnam5555 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #8  
قدیمی 02-22-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض دلم ا ز عشق گرفت



دلم ا ز عشق گرفت
زندگي غنچه‌ي احساس مرا پرپر كرد
بي تو دلتنگ شدم
دلم ا ز عشق گرفت
زندگي وسعت اندوه مرا باور كرد
بي تو افسوس كه گلزار دلم،
همچو پاييز،
بهارانش رفت
دلم ايمانش رفت
مهر و احساس و وفا در من مرد
من در اين فصل خزان، پر از احساس غريب يك برگ
در پي لحظه‌ي مرگ
من رها در بادم چون بهاري آرام
نشنوي فريادم
ماهتاب شب من! درنگاه من چيست؟
اين همه بي مهري، گو گناه من چيست؟
غربت چشمانت، همه از محنت توست
تو رهايم كردي
و ندانستي كه اشكهاي پاكم
همه در حسرت توست
آه ديگه در من، آن دل عاشق دريايي مرد
بي‌وفايي هايت،آرزوهايم را، عاقبت باخود برد
حال من مي‌دانم كه نبايد دل داد
كه نبايد به فريبي دل باخت
در بيابان عمري، در عطش بايد سوخت
و نبايد به سرابي دل بست
جرعه‌ي مهر نبايد نوشيد
باده‌ي عشق نبايد بوسيد
و نبايد به شرابي دل بست
سرنوشت عاشق، عاقبت تنهايي است
روح او مي‌ميرد
دل او مي‌شكند
و گناهش همه بي پروايي است
حال من تنهايم
بار خود را بستي
عهد و پيمان عشق،
همه را بشكستي
جاده يعني رفتن
و سكوت من و تو
راز دل بنهفتن
تو كه رفتي، سفرت خوش
به سلامت باشي
اشك من بدرقه‌ي راهت باد
تو بدان كه زين پس
همچنان پاييزم
از غمت لبريزم
....تا مگر روزي تو،
به سراغم آيي....


__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از behnam5555 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #9  
قدیمی 02-22-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض به تو می ورزم عشق



به تو می ورزم عشق

به تو می ورزم عشق
به تو ای عطر گلستان بهار
به تو ای ژالۀ آغشته به رنگ گل سرخ
به تو ای سرخی پاک گل ناز
به تو می ورزم عشق
به تو ای سبزۀ خوابیده در آغوش نسیم
به تو ای آب روان در کف جوی
به تو ای دانۀ باران که به هر گلشن و باغ
صدهزاران گل زیبا به رَهت منتظرند
به تو می ورزم عشق
به تو ای صبح سپید ، به تو ای شام سیاه
به تو ای پهنۀ نورانی صبح
به تو ای دامن پر خون غروب
به تو می ورزم عشق
به تو ای برف سپید
به تو ای پیک نوید
که بهر دانۀ تو
رحمت و لطف خدا پنهان است
به تو می ورزم عشق
به تو ای گلشن رنگین بهار
به تو ای شاخۀ بی شعر خزان
به تو ای شام زمستان بلند
به تو می ورزم عشق
به تو ای سینۀ دریای شمال
به تو ای وسعت دریای جنوب
به تو ای موج پر از خشم و غرور
به تو ای ماهی بازیگر شاد
به تو ای قوی سبکبال سفید
به تو می ورزم عشق
به تو ای کوه چو اندیشه بلند
به تو ای عمری ایستاده بجای
به تو ای مظهر خونسردی و سر سختی و ناز
به تو می ورزم عشق
به تو ای بستر مهتاب بلند
به تو ای اختر چشمک زن دور
به تو ای پیک پر از راز و نسیم
به تو ای ابر پر از اشک فراق
به تو می ورزم عشق
به تو ای شهر قشنگ
به تو ای کوچۀ میعاد غروب
به تو ای خانۀ یک عمر امید
به تو می ورزم عشق
به تو ای برده مرا تا دم دروازه بخت
به تو ای دختر گمگشته در آغوش نسیم
به تو کز حال دلم بی خبری
به تو ، کز عطر گل و شبنم و گل پا کتری
به تو کز هر چه در عالم هست
در نگاه دل من خوبتری
به تو می ورزم عشق
به تو می ورزم عشق
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
  #10  
قدیمی 02-22-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض یاد تو


یاد تو

امشب از یاد تو این خانه بهار است
در و دیوار پر از نقش و نگار است
آسمان غرقه نور است
زمین غرق سرور است
دامن آبی مهتاب ، پر از گوی بلور است
وه چه زیباست خیالت ، همه خوبی همه پاکی
امشب از یاد تو این خانه بهشت است
سر پر از مستی و شور است
دل از عشق تنور است
همه در خون منی ، حیف نگاهم ، زان دو چشمه پر از وسوسه دور است
زورق یاد تو بر موج نگاهم چه فریبا ست
تو ز من دوری و اما
میهمان است خیالت به سرایم
و سرایم چه مصفا ست
باغ پر زمزمه چشم سیاهت
تا سحرگاه ، بر این سوخته باز است
لب من غرق نیاز است
و لبان هوس آموز تو ای با دل من جفت
قصه گوی خوشی و مستی و ناز است
همچو شبهای دگر قصه زلف تو دراز است
چشم من خوش به شبستان نگاهت ، همه سرگرم نماز است
جوی پر زمزمه شعر تو جاریست
و گیاهان امیدم همه سرسبز از این جوی زلالند
همه ره پوی کما لند ، چه گوار است کلام ات
همه شیرینی و شور است ، همه غرقه نور است

عود شعرم در وصف تو ، پر کرده فضا را
مرغ اندیشه من بوسه زده پای خدا را
مهر پاک تو به دنیای می آورده صفا را
حوریان عطر فشانند
ملائک همگی زمزمه خوانند و مرغان بهشتی
به طواف حرم یاد تو اندر طیرانند.
امشب این خانه ، پر از سایه طوبی است
همه ذرات پر از شعر و سرود است
پر از نکهت و عود است
ای پر از نغمه جانبخش تو نیزار وجودم
ای فدای تو همه بود و نبودم
همه شب در نظرم جلوه گری کن
و مرا از همه اوهام بری کن
که بجز یاد تو هرگز نپسندم
که بجز مهر تو هرگز نپذیرم
همه از یاد رخ توست که این خانه بهشت است
همه از یاد دو چشم تو پر از شادی و شور است
همه از شعر تو پر نور و سرور است
عود ، با یاد تو می سوزد و دیریست
دامن آبی مهتاب ،
پر از گوی بلور است
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 02:58 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها