لحظه های به ياد ماندنی جام ملتهای اروپا

[Maad]

لحظه های به ياد ماندنی جام ملتهای اروپا

اين دوره از مسابقات قهرمانی اروپا در واقع دوازدهمين دوره تاريخ اين مسابقات است.
دور اول اين مسابقات را اتحاد جماهير شوروی در سال ۱۹۶۰ برد.
اما از آن زمان اين مسابقات از نظر اهميت و بزرگی رشد فراوانی کرده و لحظاتی به ياد ماندنی را از خود برجای گذاشته است.



شش مورد از اين لحظات را ياد آور می شويم:

شماره شش: هوتون انگلستان را به زانو در می آورد.

ری هوتون ايرلندی، انگلستان را به گريه انداخت

جمهوری ايرلند برای اولين بار در سال ۱۹۸۸ به دور نهايی مسابقات راه يافت و بر اساس قرعه مسابقه اول آنها در برابر انگلستان رقم خورد.
تيم ايرلند را جکی چارلتون مربی گری می کرد و مطبوعات برای برد اين تيم در برابر انگلستان که بازيکنانی چون گری لينه کر و جان بارنز را به همراه داشت، هيچ بختی متصور نشدند.
اما چارلتون و تيم مجربش همان کاری را کردند که هيچ کس انتظارش را نداشت: نتيجه مسابقه را ضربه سر قوس دار ری هوتون رقم زد که از بالای دست های پيتر شيلتون به دروازه انگلستان راه يافت و طرفداران سبز پوش ايرلند را از شدت شادی ديوانه ساخت!
انگلستان هيچ گاه از زير بار فشار روانی اين شکست رها نشد و دو بازی بعدی در گروه خود را نيز باخت.
ايرلند هم با روسيه مساوی کرد اما در مسابقه حياتی سوم خود در برابر هلند باخت و نيمه نهايی را از دست داد.

شماره پنج: پنالتی پانه کا

چکسلواکی قهرمان سال 1976

سال ۱۹۷۶ چکسلواکی قهرمان مسابقات شد و اگر بخواهيم لحظه ای را به عنوان نماد برد اين تيم ياد آور شويم، موردی نخواهد بود جز ضربه پنالتی آنتونين پانه کا در بازی پايانی.
تيم چکسلواکی که احتمال موفقيت آن نمی رفت، اتحاد جماهير شوروی و هلند را در راه رسيدن به بازی پايانی از پيش روی برداشت و در مقابل آلمان غربی و بازيکنانی چون اولی هوينس، برتی فوگتس و فرانتس بکن بائر قرار گرفت.
برند هولزنبين، در دقيقه آخر وقت قانونی بازی، گل مساوی را وارد دروازه آلمان کرد.
پس از ۳۰ دقيقه وقت اضافی، بازی به ضربات پنالتی کشيده شد.
کار به جايی رسيد که اولی هوينس ضربه اش را از دست داد و اگر پانه کا می توانست سپ ماير، دروازه بان آلمان را مغلوب کند، کار به سود چکسلواکی خاتمه می يافت.
پانه کا دورخيز کرد اما ضربه را آنقدر آرام به سمت مرکز دروازه فرستاد که حتی ممکن بود توپ به دروازه نرسد.
اما سپ ماير فريب خورده بود و به سمت چپ خود شيرجه زده بود و تنها توانست توپ را کابوس وار تماشا کند که آرام، گويی که باد آنرا به پيش می راند، وارد دروازه شد!

شماره چهار: برد فرانسه در يک نيمه نهايی هيجان انگيز

ميشل پلاتينی

قهرمانی اروپا در سال ۱۹۸۴، جشنی از فوتبال بود و فرانسه ميزبان مسابقات، فوتبال را اعجاب آور بازی می کرد.
ميزبان به راحتی مرحله مقدماتی را پشت سر گذاشته بود، ميشل پلاتينی، بازيکن ميانی فرانسه در روزهای اوج خود قرار داشت و فرانسوی ها منتظر آن بودند که تيمشان کار را به انتها برساند.
اما پرتغال مانند سدی در ميان راه فرانسه و مسابقه نهايی ايستاده بود.
جوجه خروس های سفيد فرانسوی در اطراف ميدان رها بودند و فرانسوی ها از شدت هيجان ناخن می جويدند.
مسابقه آغاز شد.
تقريبا تمام بازی فرانسه پيش بود اما روی ژوردائو اول بازی را مساوی کرد و بعد در وقت اضافی پرتغال را دو بر يک پيش انداخت.
فرانسه که موقعيتهای بی شماری را از دست داده بود، ابتدا با گل ژان فرانسوا دومرگ بازی را مساوی کرد و بعد نابغه ای به نام ميشل پلاتينی تنها يک دقيقه پيش از پايان وقت اضافه، با شليکی کار را به سود فرانسه تمام کرد.
اين دو کشور بار ديگر در نيمه نهايی مسابقات سال ۲۰۰۰ در برابر هم قرار گرفتند.
اين بار هم فرانسه با گل طلايی زين الدين زيدان در وقت اضافی بازی را برد.

شماره سه: قهرمانی دانمارک در مسابقات سال 1992

پيتر اشمايکل، دروازه بان افسانه ای دانمارک در سال 1992

وقتی يوگسلاوی از شرکت در مرحله نهايی بازيها انصراف داد، اکثر بازيکنان دانمارک در تعطيلات بودند.
يکی از جالب ترين داستانهای تاريخ فوتبال اينگونه آغاز شد و بازيکنان ريچارد مولر نيلسن تحت چنين شرايطی اولين قهرمانی در يک دوره مسابقه عمده بين المللی را بدست آوردند.
يک مساوی در برابر انگلستان و يک برد غيرمنتظره در برابر سوئد، ميزبان مسابقات، کافی بود که اسباب صعود دانمارک از گروهش را فراهم سازد.
بعد نوبت به هلند، مدافع عنوان قهرمان اروپا در آن زمان رسيد که دانمارک در يک بازی مهيج، کار را به ضربات پنالتی کشاند و آنجا بود که پيتر اشمايکل، دروازه بان افسانه ای دانمارک ضربه پنالتی مارکو ون باستن را مهار کرد تا دانمارک به فينال برسد.
در اين مرحله به نظر می رسيد سرنوشت دانمارک اينطور رقم خورده که قهرمان مسابقات شود.
همين طور هم شد و دانمارک آلمان را دو بر صفر شکست داد.

شماره دو: مسابقات سال ۱۹۹۶ به ميزبانی انگلستان

پل گاسکوئين پس از به ثمر رساندن گل

آلمانها اول شدند اما اين دوره، به عنوان مسابقاتی که انگلستان را متحد ساخت، در يادها خواهد ماند.
چه کسی گل عجيب پل گاسکوين در برابر اسکاتلند را فراموش خواهد کرد؟
آين آخرين دوره ای بود که پل گاسکوين برای انگلستان در مسابقات بين المللی بازی می کرد اما گل او در برابر اسکاتلند شايد بهترين شيوه خداحافظی بود.
کالين هندری، مدافع اسکاتلند برای مقابله با گاسکوين تمام توان خود را صرف کرد اما موفق نشد و در نهايت گاسکوين پس از گل، به شيوه ای عجيب تر شادمانی خود را نشان داد و وانمود کرد بر صندلی دندانپزشکی نشسته است!
تيم تری ونه بلز در نمايشی که دهه ها از انگلستان ديده نشده بود، هلند را نيز خرد کرد.
برد در ضربات پنالتی در برابر اسپانيا و مهار ضربه ايستگاهی مشهور اسکاتلند در برابر انگلستان توسط ديويد سيمن، دروازه بان انگلستان، فراموش نشدنی بود و مجموعه اين هيجان ها و احساسات، غرور را به انگلستان بازگرداند.
البته همه چيز همانطور پيش رفت که پيش بينی شده بود و انگلستان در نيمه نهايی به آلمان باخت.

شماره يک: شوت سرضرب ون باستن

مارکو ون باستن

شايد بتوان بهترين گلی که در تاريخ مسابقات قهرمانی اروپا به ثمر رسيده را شوت سرضرب مارکو ون باستن، مهاجم نامدار هلند، در برابر اتحاد جماهير شوروی، در بازی پايانی مسابقات سال ۱۹۸۸ دانست.
او در طی اين مسابقات در شرايطی عالی قرار داشت و توانسته بود در راه رسيدن به بازی پايانی، انگلستان را با به ثمر رساندن سه گل (هت تريک) مغلوب کند.
اما او بهترين اثر خود را برای بازی پايانی نگهداشته بود.
گل رود گوليت، هلند را پيش انداخته بود اما ضربه ون باستن تماشاگران را خيره کرد.
سانتر آرنولد مارن جايی به ون باستن رسيد که گل زدن از آنجا ممکن به نظر می رسيد.
اما او که تقريبا در حاشيه ناحيه هجده قدم قرار داشت، با پای راست مثل رعد ضربه ای به توپ زد که در گوشه بالا و مخالف تور دروازه شوروی جای گرفت.
مارون بعدا گفت:"فکر می کردم ون باستن می خواهد توپ را کنترل کند. فکر نمی کنم حتی فکر شوت از آن زاويه به ذهن بازيکنان چندانی خطور کرده باشد. اصلا باور نکردنی بود."


منبع