خلاصه داستان افسانه افسونگر
یون آه ری یونگ (جانگ سو هی)، نمایشنامه نویس موفق با گذشته ای غم انگیز. بعد از اینکه که پدرش بخاطر رابطه ای که با زن دیگری داشت، خانه را ترک کرد، برادرش مرد و مادرش نابینا شد. تمام کودکیش را با نفرتی که از پدر داشت، پشت سر گذاشت و به امید روزی که بتواند از او و خانواده جدیدش انتقام بگیرد، بزرگ شد. همسر پدرش شیم سو جونگ (هان هایی سوک)، هنرپیشه معروفی است. آه ری یونگ نمایشنامه ای در مورد این رابطه و مادر کورش می نویسد و از شیم سو جونگ می خواهد که در فیلمی که بر اساس این نمایشنامه ساخته می شود، نقش مادر کور را بازی کند تا بدین ترتیب دچار عذاب وجدان شود.
نقشه دیگر آه ری یونگ، از راه به در کردن نامزد (کیم سونگ مین) خواهر ناتنی اش (وو هی جین) است. مردی که ری یونگ فقط به قصد انتقام به او نزدیک شده بود، روزی معشوق واقعی او می شود و این عشق، حس انتقام او را دچار سردرگمی می کند. سو آه (گو دو شیم)، دوست مادرش، که قصد دارد ری یونگ را به همسری پسرش (جونگ بو سوک) در آورد، به او در اجرای نقشه انتقامش کمک می کندا.
با آغاز هر نقشه انتقامی، افراد بسیاری آسیب می بینند و در این حین، معنای واقعی گذشت و تفاهم نمایان می شود.