High Dynamic Range imaging ۳۵ عکس شگفت انگیز با تکنیک HDR
این پست شامل ۳۵ عکس فوقالعاده زیبا با تکنیک High Dynamic Range (HDR) میباشد ، بعضی از اونها ممکن غیرواقعی ، رویایی و یا خیلی پررنگ به نظر بیان اما اینها کاملا واقعی و از روی عکسهای عادی پردازش شده اند ، حتی یکی از این تصاویر ساختگی نیست . تکنیک HDR میتونه عکس های بسیار زیبایی ایجاد کنه و باعث بشه احساس انسان بین واقیعت و توهم دچار اشتباه بشه .
========================
در فناوری Image Processing و یا گرافیک رایانه ها و عکاسی ، تکنیک High Dynamic Range imaging به شگردی اطلاق می شود که به واسطه آن گستره وسیع تری از نورپردازی از روشن ترین صحنه ها(مانند نور خورشید) تا تاریک ترین(سایه) در یک تصویر به نمایش می رسد. این تکنیک برای اولین بار در دهه ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ توسط Charles Wyckoff به کار برده شد. عکس های ظریف و دقیق Wyckoff از انفجار هسته ای بر روی مجله Life magazine در دهه ۱۹۴۰ نمایش داده شدند.
Dynamic Range چیست؟
گستره دینامیکی نسبتی است مابین بیشترین و کمترین مقدار فیزیکی اندازه گیری شده. این تعریف ارتباط به آنچه که به آن اشاره می شود دارد. برای مثال برای یک صحنه این تعریف نسبت مابین روشن ترین و تاریک ترین قسمت های آن صحنه است . برای یک دوربین عکاسی نسبت غلظت(Saturation) به نویز است و یا در سیستم های نمایشگر مانند LCD ها این گستره به بیشترین و کمترین شدت نوری ارسال شده از صفحه نمایشگر اطلاق می شود. اما آنچه که در این مقاله مد نظر است همان تعریف اول یعنی نسبت روشن ترین به تاریک ترین قسمت یک صحنه است.
چشم انسان گستره نور سنجی و دینامیکی بالایی را می تواند مشاهده کند. اگر میزان نورسنجی یک ستاره آسمانی معادل ۰/۰۰۱ cd/m2 باشد (cd=candelas واحد نور سنجی در فیزیک) این میزان برای نور خورشید cd/m2 1,000,000,000 است. یعنی هزار بلیون بار بزرگتر! چشم انسان قابلیت تطبیق گستره دینامیکی ۱۰۰۰۰:۱ را در یک تصویر واحد داراست.
در دنیای واقعی و پیرامون ما صحنه هایی با گستره دینامیکی ۵۰,۰۰۰:۱ وجود دارند. این در حالی است که دوربین های عکاسی و به طور کلی وسایل رسانه ای تنها قابلیت دریافت گستره رنجی با وسعت ۳۰۰:۱ را دارا هستند.به بیان ساده تر این وسایل تنها می توانند از یک تصویر با شدت نوری ای که نسبت آن از ۳۰۰ به ۱ تجاوز نمی کند تصویر برداری کنند و اگر صحنه ای از این مقدار فراتر رود عکاس باید جزئیات تصویر در سایه را فدای جزئیات در روشنایی کند و یا بالعکس. بنابراین شما با مشکل نگاشتن (Mapping) مواجه اید. چگونه قادرید تا مقادیر نوری صحنه تان را با یک ابزاری که تنها گستره محدودی از مقادیر نوری را دریافت می کند نمایش دهید؟
نقاشان قدیمی و اساتیدی چون El Greco در نقاشی ای چون La Agoria en al Jardin در سال ۱۵۹۰ به زیرکی به اهمیت این گستره واقف بوده اند. وی در این نقاشی از رنگ های اشباع شده متضاد استفاده کرده است که به وضوح گستره دینامیکی صحنه را بالا می برد. وی هم چنین با حاشیه گذاری های سفید و سیاه پیرامون کانتورهای سیاه و سفید (مثل حاشیه سفید دور تخته سنگ سیاه) یک کانتراست منطقه ای بالا پدید آورده است که در نهایت منجر به افزایش کانتراست کلی تصویر می شود.
در نقاشی تاریخی دیگری با نام Impression at Sunrise مونه(Monet) از همین شیوه کنتراست استفاده کرده است. در این تصویر خورشید و ابرهای ماورای آن یک میزان روشنایی دارند. اما از آنجا که خورشید به رنگ قرمز اشباع شده در دل ابرهای آبی اشباع شده قرار گرفته است ارتعاش رنگی باعث روشنتر دیده شدن خورشید می شود.
========================