بازگشت   پی سی سیتی > تالار علمی - آموزشی و دانشکده سایت > پزشکی بهداشتی و درمان > روانشناسی

روانشناسی زیر تالار روانشناسی برای مباحث مربوط به این رشته

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 03-24-2009
دانه کولانه آواتار ها
دانه کولانه دانه کولانه آنلاین نیست.
    مدیر کل سایت
        
کوروش نعلینی
 
تاریخ عضویت: Jun 2007
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 12,700
سپاسها: : 1,382

7,486 سپاس در 1,899 نوشته ایشان در یکماه اخیر
دانه کولانه به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض کابوس کودکان - خوابهای وحشتناک در کودکان و راه های برخورد با آن - مقاله روانشناسی

کابوس کودکان - خوابهای وحشتناک در کودکان و راه های برخورد با آن - مقاله روانشناسی



خوابهاي وحشتناك در كودكان

در اين حالت كودك به علت ديدن خوابهاي ترسناك از خواب بيدار مي شود و اغلب بخشي از خوابي كه موجب ترس وي شده و يا تمامي آن را به ياد مي آورد.
در اين زمان كودك اكثرا در رختخواب خود مي نشيند و فرياد مي كشد و يا گريه مي كند و يا به طرف اتاق خواب و تخت والدين مي آيد و از آنها تقاضاي كمك مي كند.
گاهي هم ممكن است كودك دچار وحشت شبانه در خواب شود و با صداي بلند در خواب داد بكشد و گريه كند اما از خواب بيدار نشود.
علل و موجبات اصلي كابوسها ممكن است بر اثر رويدادها و مسائل ترسناكي باشد كه كودك در طي روز در تلويزيون مي بيند يا در داستانها و كتابها مي خواند و يا اطرافيان تعريف مي كنند و يا اصولا مسئله اي باشد كه كودك خود شخصا با آن رو به رو است مانند: دعواها، مشكلات احساسي و در بچه هاي بزرگتر مشكلات در مدرسه و شايد سختي تكاليف درسي و غيره
همچنين كابوسهاي كودك مي تواند تاثيراتي از اعمال روزانه باشد، يك روز فشرده و سخت مي تواند باعث كابوس هنگام خواب شود . البته خوابهاي وحشتناك مي تواند از تخيل كودك هم شكل بگيرد بدون اينكه معناي خاصي داشته باشد .
در بچه هاي كوچك اين خوابها قسمتي از رشد آنهاست و وقتي از خواب مي پرند بلافاصله به خواب مي روند و در فردا آن روز چيزي به ياد نمي آورند.
هر كابوسي به اين معني نيست كه مسئله اي وجود دارد .
در كودكان تب، مريضي، زياد يا دير خوردن غذا مي تواند نقش مهمي در كابوس داشته باشد.
نحوه بر خورد والدين هنگام ديدن خوابهاي وحشتناك به اين گونه است كه:
هنگامي كه كودكي در دل شب فرياد كشيد، بي آن كه از خواب بيدار شود ، بايد او را نوازش كرد و آرام در گوشش لالايي نجوا كرد و در اين هنگام نبايد كودك را حتي الامكان از خواب بيدار كرد.
اما زماني كه كودكتان از صداي فرياد خودش بيدار شد ، همچنان وحشت زده و ترسيده است او را در آغوش بگيريد و يك ليوان آب به او بدهيد و او را نوازش كنيد و با صداي آهسته برايش تعريف كنيد كه اين فقط يك خواب بود و گذشت ، آنچه كه ديدي همه در خواب بود.
حتي اگر كودك معني واژه رويا (خواب) را هنوز ياد نگرفته باشد ، طنين آرام بخش صدايتان او را تسكين خواهد داد و به او خواهد فهماند كه آنچه كه ديده واقعيت نداشته است ، و اگر كودك باز هم بي قراري كرد مي توان چراغ را روشن كرد و گفت بيا به دنبال آن چيزي كه مي ترسي بگرديم و يا به او بگوييم چراغ را برايت روشن مي گذارم.
البته امكان دارد كه در بعضي موارد، صحنه هاي از آن كابوس وحشتناك در ذهنش دوباره تكرار شود و از ترس اينكه دوباره آن منظره هاي وحشتناك را ببيند از رفتن به رختخواب امتناع ورزد، توصيه اي كه در اين زمان وجود دارد اين است كه موضوع خوابي را كه كودك عنوان مي كند را به شكل ديگري به پايان برسانيم به اين شكل كه مثلا اگر خواب اژدها را ديد به او بگوييم كه در انتها تو شمشيري داشتي و اژدها را كشتي.
سعي كنيد وقتي كودك خواب ترسناك مي بيند و به طرف تخت شما مي آيد او را به تخت خودش باز گردانيد چون بعدا خيلي مشكل است كه شب هاي بعد در اتاق خودش به خواب رود و سعي كنيد پيش كودك تا به خواب رفتن وي بمانيد و بعد اتاق او را ترك كنيد.
هنگامي كه احساس مي كنيد ديدن كابوس در كودكتان به علت اين است كه ذهنش مشغول مسئله اي است بايد دقت كنيد كه چه چيزي در زندگي كودك تغيير يافته است.
البته بايد از خود كودك كمك گرفت و يك سئوال باز و دقيق پرسيد مثلا ديشب چه خوابي ديده بودي؟ يا دقيقا از چه چيزي مي ترسي؟ و بگذاريم خودش تعريف كند و سعي كنيم بين صحبتهايش حرف نزنيم با دقت گوش كنيم زيرا كودك با اين عمل ما احساس خواهد كرد كه وي را درك مي كنيم.
البته در كودكاني كه كوچكتر هستند نبايد انتظار داشته باشيم كه خوابشان را واضح بتوانند بيان كنند زيرا كودكان در سنين پائين نمي توانند دقيقا خوابي را كه ديده اند به روشني براي ديگران تعريف كنند و فقط ممكن است يك لغت بگويند مثل: زن بد جنس يا سگ بزرگ.
در اين صورت بايد به آنها گفت كه در واقعيت و در اتاق او چيزي وجود ندارد و مي توان به همراه كودك همه جاي خانه را جستجو كرد.
پيشگيري
شبها سعي كنيد هميشه يك چراغ خواب در اتاق كودك روشن باشد و در تاريكي قبل از اينكه كودك به خواب رود به وسايل در اتاق كودك نگاه كنيد كه بد نمانده باشد مثلا سايه يك صندلي ممكن است براي كودك ايجاد ترس كند. و يا مي توان يك عروسك به كودك داد و يا در اتاق او آويزان كرد و به او بگوييد كه اين عروسك جلوي خوابهاي بد را مي گيرد.
سعي كنيم كودكان قبل از به خواب رفتن فيلمهاي خشن و ترسناك نبينند و يا بازيهاي خشن و هيجان انگيز انجام ندهند ، سعي كنيد قبل از به خواب رفتن كودك برايش قصه بخوانيد(البته نه قصه هاي هيجان انگيز) و يا يك مسئله كه براي كودك جالب است برايش تعريف كنيد و به او بگوييد :اميدوارم امشب در موردش خواب ببيني.
شما مي توانيد يك موقعيت روحي خوب و آرامش قبل از خواب، براي كودكتان ايجاد كنيد.
__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ
به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست



پاسخ با نقل قول
  #2  
قدیمی 10-28-2009
deltang deltang آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Mar 2009
محل سکونت: TehrAn
نوشته ها: 6,896
سپاسها: : 0

200 سپاس در 186 نوشته ایشان در یکماه اخیر
deltang به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

بازيهاي كامپيوتري كودكان را مي توان كنترل كرد





دكترهادىشاكر*

بسياري از متخصصين معتقدند كه بهتر است كودكان زير 3 سال اصلا با كامپيوتر و بازيهاي ويديويي آشنا نشوند و تا آنجا كه ممكن است با اسباب بازي هاي قابل لمس و واقعي مثل لگو و خانه سازي و ... سرگرم شوند
بعبارت ديگر اسباب بازيهاي انتزاعي براي اين سن مناسب نيست . اما اگر كودك زير 5 سال شما قبلا دسترسي به اين بازيها پيدا كرده است و اين امر بعنوان عادتي براي او در امده است ، بايد هم اكنون به فكر شروع قانون و تعيين حدود براي بكارگيري اين بازي ها باشيد .

ابتداد بايد فهميد كه چقدر او بازي كامپيوتري انجام مي دهد و در بقيه زمان آزادش چه كارهايي مي كند .
اغلب متخصصان رشد كودك پيشنهاد مي كنند كه مجموع زمان استفاده از صفحه نمايشگر _ كه شامل صفحه تلويزيون ، تماشاي فيلم ويديو و كارتون ، جستو جو در اينترنت ( براي كودكان بزرگتر ) و بازيهاي ويديوئي مي شود _ بايد بين يك ساعت تا حداكثر دو ساعت در روز تعيين شود .
اگر كودك شما 45 دقيقه در روز ، بازي كامپيوتري دارد و بعد يك برنامه تلويزيوني مي بيند و مدتي را هم مشغول فعاليت فيزيكي و جست و خيز است ، عملا جاي نگراني نيست . ولي اگر ساعت ها جلوي كامصيوتر باشد و به دسته بازي بچسبد ، يعني بيش از حد مشغول بازي كامپيوتري است .

اين چند پيشنهاد را براي به كنترل درآوردن مدت بازي كامپيوتري او طرح مي كنيم

قبل از ارائه بازي كامپيوتري يك محدوديت زماني مشخص را به كودك اطلاع دهيد . براي كودكان در اين محدوده سني مي توانيد از ساعتهاي زمان دار كه معمولا در آشپزخانه ها بكار مي رود ، استفاده كنيد . مثلا به او بگوييد تا اين ساعت زنگ بزند مي تواني بازي كني و عدد آن را براي مثال روي 30 دقيقه قرار دهيد . وقت بازي كه به سر آمد اگر كودك به قانون اهميت داد او را تشويق كنيد و براي تمام كردن بموقع بازي پاداش دهيد .ولي اگر زمان را نديده گرفت يا براي زمان بيشتري وارد چانه زني شد ، به آرامي قوانين بازي را به او توضيح دهيد . اگر مخالفت ادامه داشت مي توانيد بازي با كامپيوتر را به عنوام نتيجه قانون شكني ، براي مدت محددي متوقف كنيد ، مثلا زمان بازي فرداي كودك را بگيريد
براي اين اعتراص كودك كه " الان من وسط بازي ام . اينجا جاي خيلي حساس بازي است و .. " راه حلي بينديشيد . اعلب بازيه هاي كامپيوتري ، قابليت ذخيره سازي بازي را دارند . بنابراين ، بدون خراب شدن بازي، كودك قادر است وسط بازي هم، همه چيز را دست نخورده براي نوبت بعدي ذخيره كند . شايد لازم باشد كه اين ذخيره سازي را به او ياد بدهيد
چند سرگرمي ديگر براي وقتي كه "زمان بازي تمام شده است " براي كودك در نظر بگيريد . مثل كمك در آشپزي به مامام يا كتاب خواندن با بابا يا مامان ، نقاشي كشيدن و ...اين كار به انحراف توجه او از ابزي كمك مي كند و راحت تر دست از كامپيوتر مي كشد
به او بگوييد قبل از بازي كامپيوتري بايد همه كارهايش مثل جمع كردن اتاق و اسباب بازيهايش را انجام داده باشد . يا مثلا قبل از برنامه تلويزيون مورد علاقه بايد اين كارها انجام شده باشد
از قرار دادن كامپيوتر در اتاق كودك و هرجائي كه او بتواند دور از چشم شما به بازي مشغول شود ، خودداري كنيد . بطور كلي بهتر است كه كامپيوتر در محلي كه جنبه عمومي تر دارد مثل اتاق نشمين قرار داده شود و جلوي آن نيز امكان نشستن براي دو تا سه نفر فراهم آيد تا هم كاربرد اين وسيله زير نظر باشد و هم بعنوان يك وسيله، به اجتماعي شدن كودك كمك كند

عده اي معتقدند كه كامپيوتر باعث ايزوله شدن كاربر و ايجاد بيماريهايي مثل چاقي و تغيير يافت اسكلت بدن ( قوز، انحراف مهره هاي ستون فقرات و ... ) مي شود و البته چنبه هاي مثبت به كارگيري كامپيوتر در آموزش كودكان نيز غيرقابل انكار است : مواردي مثل ديكته، رياضي و درك متون و خيلي از مهارتهاي ديگر . همچنين تقويت مهارت حركتي ظريف كودكان و سرعت عمل آنها با اين بازيها عملي است . اما چراغ خطر مهم اين است كه كامپيوتر جاي روابط اجتماعي كودك را بگيريد و كودك به جاي پيدا كردن دوست با اين وسيله ارتباط برقرار كنند كه اين حالت حتي در كودكان فربيك هم به مراتب تقويت مي شود و عملا كودك در يك حلقه معيوب قرار مي گيرد
نكاتي در مورد خريد بازيهاي كامپيوتري البته بازي بايد براي كودك جذاب و لذت بخش باشد تا كودك بتواند از محتواي آن نيز مسائلي را بياموزد . اين چند نكته به شما كمك مي كند انتخاب صحيح تري در خريد اين بازي ها داشته باشيد

بهتر است اول از همه به فكر سرگرم كننده بودن بازي باشيد، زيرا كه در سن زير 5 سال خط مشخصي بين آموختن صرف و تفريح نمي توانيد براي كودك بكشيد . پس براي اينكه كودك چيزهائي ياد بگيرد لازم است قبل از آن لذت ببرد . مطمئن باشيد كه كودك بيشتر دوست دارد كه زمان خوشي را سپري كند بجاي آنكه اهداف آموزشي بزرگترها را برآورده كند .


بازيهايي را انتخاب كنيد كه بازي بيش از يك بازيكن در آنها تشويق شده و باعث مي شود كه دو يا سه نفر با هم بازي كنند . به توصيه مركز ملي رسانه ها و خانواده ها، بهتر است خانواده ها كامپيوتر را به يك وسيله اجتماعي تبديل كنند . بهترين نرم افزار موجود در اين خصوص Lapware ذكر شده است كه به شما و كودكتان اجازه مي دهد تجربه اي مشترك از كامپيوتر داشته باشيد .


بازيهايي را انتخاب كنيد كه به كودك فرصت هاي پيروزي را با روش هاي مختلف مي دهد . بعبارت ديگر لازم نباشد كه براي ادامه يافتن بازي، كاربر حتما از يگ مهارت به خصوص كه تكرار آن براي كودك دشوار است، استفاده كند . تصويرهاي كم تحرك و طولاني كه حتما با رمز و راز تغيير خواهد كرد، كودك را خسته مي كند . مزرعه هاي اعداد يا جنگل هاي پر از موسيقي كه كودك را بدنبال خود بكشد و هر چه كه ماهرتر شد بازي نيز ماهرانه تر قابل پياده شدن باشد، بهتر است .


به ياد داشته باشيد نسخه نوشتاري يا ديداري _ شنيداري در يادگيري كودك از نسخه نرم افزاري مي تواند بهتر باشد، مثلا كتاب يك قهرمان خاص آموزنده تر از بازي آن قهرمان خاص براي كودك است .


هنگام خريد هميشه احتمال برگرداندن و پس دادن بازي خريداري شده را با فروشنده مطرح كنيد ، چرا كه اين احتمال وجود دارد سيستم سخت افزاري شما متناسب نباشد يا بازي خريداري شده مانند لياس ، يك شماره كوچكتر به تن فرزند شما در آيد ! يا شما آن بازي را براي كودكتان مناسب ندانيد .


بنابر تحقيقات انجام شده، بازي هايي كه محتواي خشن دارند، كودك را در معرض افزايش رفتارهاي پرخاشگرانه قرار مي دهند ، بخصوص اگر به صورت هميشگي بازي شوند و عملا كودك، زمان خيلي زيادي را به اين بازيها اختصاص دهد . اين نكته ارزش يادآوري دارد كه همه بازيهاي ويديويي و كامپيوتري بد نيستند . بازيهاي پر كيفيت به كودك فرصت حل مسائل مختلف زندگي و مهارت تفكر منطقي را آموزش مي دهد . همچنين بازي كامپيوتري به تقويت مهارتهاي حركتي ظريف، مهارت، سرعت عمل و سرعت انتقال مي انجامد . البته كودك را به تكنولوژي اطلاعات علاقه مندتر مي سازد .

بهترين كار براي شما اين است كه تا فرصت باقي است و كودك هنوز اولين تجربه ها را در به كارگيري اين وسيله درك مي كند، به او كمك كنيد تا قوانين استفاده سالم و بي ضرر از آن را بياموزد .
به ياد داشته باشيد كودكان به آساني به مسائل مختلف عادت مي كنند ولي به سختي عادت نادرست را ترك مي كنند . نكته آخر اينكه يك مصرف كننده هوشيار باشيد، آنچه را به صلاح كودكتان هست انتخاب كنيد چيزي كه مناسب سن او باشد و پيغام هاي نادرست به او ندهد .
پاسخ با نقل قول
  #3  
قدیمی 10-28-2009
deltang deltang آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Mar 2009
محل سکونت: TehrAn
نوشته ها: 6,896
سپاسها: : 0

200 سپاس در 186 نوشته ایشان در یکماه اخیر
deltang به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

شب ادراري(ناتواني كنترل ادرار)
عدم كنترل ادرار يكي از شايعترين علل مراجعه به روانپزشك يا متخصص كودكان مي باشد.
كودكاني كه به سن پنج سالگي مي رسند بايد توانائي نگهداري و كنترل ادرار خود را كسب كنند .حال اگر با رسيدن به سن پنج سالگي با سطح رشدي مناسب بدون هيچ دليل جسمي و مشكلات پزشكي و يا مصرف برخي داروها ( ادرار او رها )،كنترل ادرار صورت نگيرد و اين مسئله دو بار در هفته به مدت سه ماه پياپي باشد، فرد مبتلا به اختلال بي اختياري ادرار خواهد بود. شب ادراري ممكن است خواه عمدي و خواه غير عمدي باشد. در واقع ترس، اضطراب، از دست دادن مهر و محبت والدين، تولد كودك ديگر، جلب نظر والدين، ترس از تنبيه و در بچه هاي بزرگتر مشكل در مدرسه و دوستان و در كل هيجانات مختلف در كودك مهمترين علل بيماري هستند.
وجود نشانه هاي نظير مكيدن انگشت، كج خلقي، لجبازي و ساير مشكلات رفتاري همراه با اين اختلال گزارشاست، زيرا عدم كنترل ادرار نيز به نوبه’ خود بر روان كودك اثر مي گذارد و سر زنش يا تنبيه از طرف والدين باعث احساس ناراحتي و ضعف شده و بر شدت عدم كنترل ادرار مي افزايد، والدين بايد سعي كنند با آرامش و صبر با كودكان برخورد كنند، بايد از توبيخ و تنبيه كودك خودداري كرد و با اين عمل او را متوجه ساخت كه عدم كنترل ادرارعمل زشت و شرارت نيست بلكه نوعي بيماري است.
محققان عقيده دارند چنانچه والدين در فهم كودك و نيازهاي او بكوشند و با وي رابطه عاطفي صحيح بر قرار كنند بيماري به سهولت درمان ميشود.

به طور خلاصه درمان با تلفيق روشهاي زير انجام مي گيرد:
الف: تشويق كودك به بيان مشكلات خود و اصلاح رابطه كودك و اعضاي خانواده.
ب: از بين بردن جو اضطراب زابراي كودك .
پ: بيدار كردن كودك براي ادرار كردن در شب در فواصل معين و آشنايي كودك با آداب توالت رفتن.
ت: دادن مايعات به مقدار كم، مخصوصا نوشيدنيهايي كه در آنها كافيين وجود دارد مثل: چاي، قهوه، نوشابه.
ث: تهيه و نصب ورقه بالاي تخت كودك به اين منظور كه شبهايي كه كودك خشك بود، توسط خودش يك ستاره يا خورشيد روي آن علامت زده شود و مي توان به منظور تشويق يك جايزه در ازاي مثلا ده ستاره به او داد.
ج: دارو درماني هم در بهبود اين اختلال موثر است، اما به هر حال موفقيت آن همراه باموارد بالا مي باشد.
پاسخ با نقل قول
  #4  
قدیمی 10-28-2009
deltang deltang آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Mar 2009
محل سکونت: TehrAn
نوشته ها: 6,896
سپاسها: : 0

200 سپاس در 186 نوشته ایشان در یکماه اخیر
deltang به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

چرا کودکان از تاريکی می ترسند

برخی کودکان قادر نيستند در تاريکی بخوابند



وحشت برخی کودکان از تاريکی، برخلاف تصور بعضی از والدين که آن را تلاش کودک برای جلب توجه می دانند، می تواند ناشی از شب کوری باشد.

پژوهشگران می گويند که اين ناراحتی نادر و تشخيص طبی آن دشوار است.

چشم اکثر مردم پس از مدت کوتاهی به تاريکی عادت می کند، اما چشم برخی از کودکان، که ظاهرا از هيچ گونه ضعف بينايی رنج نمی برند و در محيط پرنور به خوبی می بينند، به تاريکی عادت نمی کند.

ترس از سايه

پژوهشگران بيمارستان عمومی "گارتناول" در شهر گلاسکو در اسکاتلند با انتشار نتايج تحقيقات خود در "نشريه پزشکی بريتانيا" يکی از دو نوع ناراحتی مادرزادی شب کوری را تشريح کرده اند.

والدين يک دختربچه سه ساله که او را نزد پزشکان برده بودند گفتند که بچه بی وقفه از نابينايی در تاريکی شکايت می کند.

او به سختی به خواب می رفت و در تاريکی قادر به حرکت از يک اتاق تاريک به اتاق تاريک ديگر نبود، در حالی که می توانست به سوی محيط روشن حرکت کند.

پدر و مادر کودک او را تنها پس از آن که مشخص شد خواهر سه ماهه اش به ضعف بينايی مبتلا است نزد پزشک بردند.

مورد دوم به يک دختربچه دو ساله مربوط می شد که علاوه بر مشکل بينايی در تاريکی دائم به اشيا برخورد می کرد و زمين می خورد.

اين دختر بچه نيمه شب درحال گريه از خواب برمی خاست اما به اتاق خواب پدر و مادرش نمی رفت و شديدا وحشتزده می شد. او همچنين از سايه می ترسيد.

پزشکان دريافتند که در خانواده اين کودک، مشکلات بينايی از جمله شب کوری سابقه دار است.

به اين کودک چراغ قوه ای داده شد تا در تاريکی با خود حمل کند و اتاق خواب او شب ها روشن نگاه داشته شد.

به نظر می رسد به اين ترتيب وحشت او از شب برطرف شده باشد.

گروه پژوهشگران که سرپرستی آن را "گوردون داتون"، متخصص چشم به عهده داشت، نوشت: "نابينايی شبانه در کودکان می تواند باعث وحشت عميق از تاريکی شود."

وی افزود: "تشخيص اين ناراحتی و اختيار دادن به کودک برای کنترل نور محيط می تواند زندگی خانوادگی را متحول کند

پاسخ با نقل قول
  #5  
قدیمی 10-28-2009
deltang deltang آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Mar 2009
محل سکونت: TehrAn
نوشته ها: 6,896
سپاسها: : 0

200 سپاس در 186 نوشته ایشان در یکماه اخیر
deltang به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

نخستين فشارهاي روحي رشد مغز انسان را محدود مي‌كند


نياز كودكان به مهر و محبت به اندازه كافي شناخته شده است، اما اين شناخت كه عشق و علاقه نه تنها در پختگي عاطفي نقش دارد بلكه ساختار مغز را نيز متاثر مي‌كند، يافته جديدي است

به گزارش پايگاه اينترنتي مجله علمي "روانكاوي" آلمان، به هنگاميكه دانشمندان كودكان يتيم يك كشور اروپاي شرقي را مورد مطالعه قرار دادند، در مغز آنها "حفره سياهي" يافتند كه طبيعتا بايد
"‪Kortex‬ ‪ "orbitofrontale‬
باشد. اين همان بخش از مغز است كه مسووليت رشد و تحول در درك احساس و ساخت، عملكرد و هضم عواطف، تجربه زيبايي و لذت، لياقت و هنر رفتار و برخورد عاقلانه با ديگران را برعهده دار
.
پژوهش‌هاي علم اعصاب و تحقيقات بيوشيمي با كمك و كاربرد تكنيك پويشگري مغز و مطالعات برش‌هاي آن، ثابت كرده‌اند كه سيستم اعصاب نه تنها به تحريكات عواطفي عكس‌العمل نشان مي‌دهد، بلكه در اساس شكل مي‌گيرد

مغز يك نوزاد هنوز به خوبي شكل نگرفته و بدون ساختار است و براي رشد و تحول خود به تحريك نياز دارد، نه تنها به تحريكات محسوس و شناختي در اشكال و انحاء گوناگون مثل بازيها، رنگها يا موزيك، بلكه به برخوردها و رفتارهاي محبت آميز نيز محتاج است

لبخند، تماس چشمها و وجود يك غمخوار و پرستار سبب آرامش و آسودگي خاطر و
همزمان نيز ترشح هورمونهايي در
"‪ "frontale Kortexpr
‬مي‌گردد يعني در آن بخشي از مغز كه در همان سالهاي نخستين شكل مي‌گيرد و در پختگي رشد و تحول رفتار اجتماعي سرنوشت ساز است.
هر چه روابط و تاثيرات متقابل مثبت بيشتري بوقوع بپيوندد، اتصالات و شبكه‌هاي بهتر و بيشتري در اين بخش ايجاد مي‌گردد

بدين ترتيب، نظريه پيوند "جان بوولبي" كه گهگاه مورد ترديد قرار مي‌گرفت بوسيله پژوهش‌هاي بيولوژيكي تاييد شد
نظريه بوولبي مي‌گويد، رشد و تحول يك كودك از طريق تجربه پيوندها و دلبستگيهاي دوران كودكي به نحو مثبت و يا به گونه‌اي منفي تحت تاثير قرار مي گيرد
يكي از مطالعات انجام شده در دانشگاه "ويسكونسين" آمريكا نشان داد كه نحوه و چگونگي عكس‌العمل يك فرد در مقابل فشارهاي روحي در سنين كودكي تعيين مي‌شود

"نوزاداني كه با مادران تحت فشار روحي يا افسردگي بزرگ مي‌شدند، بعدها بيشتر از حد متوسط آسيب پذير بودند. اينها در مواقع سخت و پيچيده با ترشح شديد هورمونهاي فشار عكس العمل نشان مي‌دهند"

جالب توجه اينجا است كه كودكاني كه در سنين بالاتر مادران خويش را افسرده تجربه مي‌كردند، از عكس العمل شديد مشابهي برخوردار نبودند

بنابراين خاطرات بد اوليه نه تنها رفتار را نقش مي‌دهد بلكه بر طبق علوم و شناختهاي جديد، عكس‌العملهاي الگويي فيزيولوژيكي مغز را كه تعيين‌كننده چگونگي برخورد و رفتار ما با احساسات و ديگر اشخاص هستند، نيز تحت تاثير قرار مي‌دهند

بر اساس اكتشافات جديد، اين پرسش در ظاهر ساده كه آيا بايد نوزاد عاجز گريان را در بغل گرفت و آرام كرد، ديگر به استيل تربيتي مربوط نمي‌شود
واقعيت غير قابل بحث آن است كه نوزادان خود قادر به از ميان بردن فشارهاي روحي و احساسي خويش نيستند، آنها به هنگام هيجان و برآشفتگي، قدرت تغيير خودآگاه و انحراف ذهن خويش را ندارند
در اين موقعيت "هيپوتالاموس" موادي را بعنوان علامت توليد مي‌كند كه باعث ترشح هورمن فشار "كورتيزول" مي‌گردد

در سالهاي پس از دوران كودكي، مغز در مواقع سختي و فشار يا با توليد بيش از حد هورمون كه نتيجه آن بروز ترس و افسردگي است و يا با توليد كمتر از حد لازم كه نتيجه آن سردي عواطف و بروز خشونت است، عكس العمل نشان مي دهد

نتيجه‌گيري از اين شناختهاي جديد علمي تنها چنين مي‌تواند باشد كه نوزاد در سالهاي اوليه زندگيش به فردي نيازمند است كه برايش شناخته شده باشد، فردي كه حال و احوال نوزاد را درك كند، فردي كه به وي لبخند بزند و با محبت و مهرباني رفتار كند
خانم "سو گرهاردت" متخصص روان درماني ترديد دارد كه پرورش و تربيت نوزاد توسط افراد غريبه بتواند اين كيفيت پرورشي را بوجود آورد.
وي مي‌گويد: در كودكان كم سني كه توسط غريبه‌ها پرورش مي‌يابند، احتمالا اين كمبود تجربه كه وجود و مفهوم خاصي براي ديگري داشته باشد، وجود دارد.
"آنها مي‌آموزند كه بايد در انتظار علاقه و توجه ديگران باقي بماند"
والدين نيز در سالهاي نخستين نياز به حمايت ديگران دارند، مثلا در صورت وجود مشكلات با كودك به كمكهاي روان درماني يا به موسسات اجتماعي و گروهها و همدردان مشترك احتياج دارند تا به اين وسيله بتوانند از تنهايي و ايزوله شدن خود جلوگيري نمايند


پاسخ با نقل قول
  #6  
قدیمی 10-28-2009
deltang deltang آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Mar 2009
محل سکونت: TehrAn
نوشته ها: 6,896
سپاسها: : 0

200 سپاس در 186 نوشته ایشان در یکماه اخیر
deltang به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

اختلال كم توجهي- بيش فعالي در كودكان


اين اختلال در بر گيرنده كودكاني است كه از دستورها اطاعت نمي كنند ، از لحاظ هيجاني تحريك پذير و خشن هستند ، پيوسته از يك فعاليت به كار ديگري مي پردازند بدون اينكه هيچ يك را به سر انجام برسانند ، تمركز و توجه در كارها و يا فعاليتها و بازيها در اين كودكان پايدار نيست ، اغلب به نظر مي رسد كه حواسشان جاي ديگري است و يا گوش نمي دهند و اينطور به نظر مي رسد كه آنچه را كه گفته شده است نشنيده اند ، اكثر اين كودكان بد اخلاق ، ستيزه جو ، نافرمان و پرخاشگر هستند و با كودكان ديگر ميانه خوبي ندارند و به طور كلي لجوج ، رياست طلب و بي انضباط هستند ، رفتارهاي غير قابل پيش بيني انجام مي دهند ، مرتب در حرف ديگران مي پرند ، اشيا را از ديگران مي قاپند و به چيزهايي دست مي زنند كه اجازه آن را ندارند .

اين كودكان وقتي كه بزرگتر مي شوند در كارهاي گروهي مشكلدارند و در مدرسه نمي توانند يكجا آرام بگيرند به طور مكرر از جاي خود بلند مي شوند و يا از ميز آويزان مي شوند. بيش فعالي ممكن است به صورت بر قراري ، ناآرامي در جاي خود ، دويدن ، جهيدن و بالا و پايين پريدن درموقعيتهاي نامربوط ، ناتواني در ساكت ماندن و يا بيش از حد حرف زدن نيز نمود مي يابد.

اين كودكان معمولا در نوباوگي علائمي از خود نشان مي دهند مانند : خواب كم و گريه زياد دارند ، به نور و صدا و حرارت و ساير تغييرات محيطي به سرعت به گونه اي غير عادي پاسخ مي دهند ، مرتب در حال جلو و عقب كردن خودشان هستند ، معمولا در آغوش مادر آرام نمي گيرند و جيغ مي زنند و لگد مي اندازند و حتي در گرفتن پستان مادر هم مشكل دارنددر اين نوع اختلال ممكن است بر اثر بالا رفتن سن كودك ، مسئله خود به خود حل شود اما اين كودكان اگر به حال خود گذاشته شوند در بزرگسالي رفتارهاي ضد اجتماعي از خود نشان مي دهند.

اكثر اين كودكان از هوش بالا برخوردارند و كارهايي كه انجام مي دهند غير مترقبه و ناگهاني است و خطر را احساس نمي كنند.
به طور كلي مي توان گفت الگوي پايدار اين اختلال كمبود تمركز و توجه ، بيش فعالي و پرخاشگري است ، البته بايد اين خصوصيات حداقل به مدت شش ماه در كودك ثابت باشد تا بتوانيم بگوييم كه كودك دچار اين اختلال شده است.


علل ايجاد اين اختلال هنوز به طور قطعي ناشناخته است ، عوامل متعددي از قبيل وراثت ، مشكلات و مسائل در هنگام تولد ، عوامل عصب شناختي ، حساسيت غذايي و متغيرهاي محيطي مطرح شده است اما هيچ يك تاييد و يا رد نشده اند. پژوهشها حاكي از آن است كه پسران بيشتر از دختران به اين اختلال مبتلا مي شوند.

در درمان اين كودكان روشهاي رفتار درماني به همراه رژيم غذايي خاص و داروهايي كه پزشك براي درمان اين اختلال تجويز مي كند بهترين نتايج را در كنترل علائم دارد.
والدين چنين كودكاني بايد با مراجعه به روانپزشك و يا روانشناس با شكيبايي و ثبات قدم در اين مسير به فرزندشان كمك كنند.
پاسخ با نقل قول
  #7  
قدیمی 11-05-2009
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض اثرات جانبی تنبیه

اثرات جانبی تنبیه

مقدمه

یکی از شایع‌ترین و نامناسب‌ترین اعمال برای جلوگیری از خلافکاری‌ها و سزادادن به خلافکاران که بویژه در مورد کودکان اعمال می‌شود، تنبیه بدنی است. ژان پیاز و پیرهانری سیمون روانشناس و اساتید دانشگاه‌های فرانسه در کتاب روانشناسی کودک و اصول تربیتی جوانان می‌گویند: اگر عملی نفرت انگیز در این جهان یافت شود که وجدان آدمی را ناراحت سازد، بدرفتاری و خشونت با کودک بی‌گناهی است که قدرت دفاع از خود را ندارد.

وقتی ما بطور آگاه یا ناآگاه و به تربیتهای ناصحیح و غلط و رفتارهای خشونت آمیز ، اغتشاشی در روح لطیف کودکانمان بوجود آورده و در نتیجه جریحه‌دار ساختن عواطف و احساساتشان ، آنان را به صورت افرادی خشن و بی‌عاطفه ، عاصی و مجرم تحویل جامعه می‌دهیم، در واقع مقصر و عامل اصلی خشونت‌ها و بی‌عاطفگی و جرایم و انحرافات و جنایات آنها ما هستیم. بنابراین قبل از آنکه تسلیم چوبه ‌دار بشوند، باید در وحله اول ما را به عنوان مقصر و مسبب و مجرم به مجازات رسانده و کیفر دهند.


آیا تنبیه بدنی کارساز است؟

البته والدین و مربیانی که مرتکب تنبیه بدنی در مورد کودکان تحت پرورش و تعلیم و تربیت خود می‌گردند، همگی بر این عقید‌ه‌اند که می‌خواهند در مورد تربیت آنان قدم مثبتی بردارند و این تنبیهات ، لازمه همان قدم‌های مثبت می‌باشد. ولی در روحیه چنین والدین و مربیانی اگر دقیق باشیم به خوبی درخواهیم یافت که عده‌ای از آنان خودشان به نوعی به اغتشاش و ناسازگاری درون مبتلا بوده و اغتشاشات و ناملایمات درونی و روحی ، آنان را هنگام مشاهده اعمال خلاف در کودکان ، تحریک به عصیان و در نتیجه ارتکاب به تنبیه بدنی می‌نماید.

کودک ممکن است که از ترس کتک خوردن دست به اعمال خلافی نزند، ولی وقتی که چندین بار کتک خورد و ترسش ریخت، همان کار خلاف را که میل به انجام آن دارد بالاخص در خفا با شدت و حدت بیشتری دنبال خواهد کرد. زیرا این امر از نظر روانشناسی کاملا به اثبات رسیده است که هر اندازه فردی در انجام کاری با ممانعت مواجه باشد، به همان اندازه و بلکه بیشتر برای انجام آن مریض خواهد شد. اغلب اعمال خلاف و نادرستی که از کودکان سر می‌زند، مغرضانه و از روی نقشه موذیگرانه قبلی نیست و حتی اگر چنین هم باشد باز باید در روان آنان بدنبال علت و انگیزه بگردیم.

چون هیچ کودکی مجرم و خلافکار از مادر متولد نمی‌شود و رفتارهای غلط و تربیت ناصحیح والدین و اطرافیان و خصایص اکتسابی محیط و اجتماعی هستند که روح کودک را متاثر و متالم ساخته و او در مقابل کنش‌هایی که به نظرش غیر عادلانه می‌نماید، وادار به واکنش‌های عصیانگر می‌سازد و ما اگر در مقابل عصیان و ارتکاب به جرم و گناه کودک متوسل به خشونت و تنبیه بدنی گردیم، علاوه بر اینکه در روح او برای گشایش و هدایت عقده‌های سرکش قدم مثبتی برنخواهیم داشت، بلکه عقده‌های موجود را سرکش نموده و عقده دیگری نیز بر تعداد آن خواهیم افزود و چنین کودکانی در اثر تنبیهات و مجازات‌های شدید و ممتدی عاقبت از محیط خانه و خانواده گریزان شده و با سقوط در دام‌هایی که هر آن در سر راهشان گسترده می‌باشد به احتمال زیاد تبدیل به بزهکار در جامعه خواهند شد.

اگر به فرض هم چنین شد، بالاخره خشن و بی‌عاطفه شده و دست به کارهای ناشایست و پرخطر خواهند زد. در بعضی مواقع نیز خلافکاری‌هایی از کودکان سر می‌زند که والدین از تفهیم نتایج مضر و زیان بخش آن عاجز می‌مانند و چون در حل مشکل با ناتوانی مواجه می‌شوند متوسل به تنبیه می‌گردند. غافل از اینکه این تنبیه جز چند لحظه تاثیری نخواهد داشت و روز از نو روزی از نو خواهد بود. والدین در این مواقع باید به دنبال علت و انگیزه بگردند.

گاه با مسائلی روبرو می‌شویم که تنبیه بدنی حتی برای مدت زمان کمی هم کارساز نیست. چرا که مشکل چیزی ریشه‌دار است. مثلا نوجوانی که وارد اولین دوره‌های بلوغ شده و در اثر تربیت‌های غلط و محیط ناسالم و محرومیت‌ها و سایر مشکلات اجتماعی یا ابتلا به یکی از انواع اعتیادهای جنسی و غیره به بیراهه می‌رود. در این حال برای ما امکان اصلاح جامعه و سالم کردن محیط و از بین بردن عوامل نامطلوب ، غیر ممکن به نظر می‌رسد. یعنی برای انهدام این موانع تربیتی بهتر است بدون توسل به خشونت و با رفتارهای محبت‌آمیز و دوستانه ضمن اینکه مضرات اینگونه اعمال خلاف و انحرافی را بازگو می‌کنیم، با نشان دادن افرادی که با ارتکاب به چنین اعمالی مبتلا به امراض مختلفی از قبیل سفلیس و سوزاک و سایر امراض مشابه گردیده و به صورت مطرودین جامعه ، عمر نکبت باری را در منجلاب بدبختی سپری می‌کنند.

رعب و ترسی را در اندیشه آنان برانگیزیم و حتم بدانید که این رعب و ترس مثبت ، عامل بازدارنده‌ای موثرتر از پند و اندرزها و سایر تنبیهات و مجازات‌ها خواهد بود. البته عوامل تخلف بسیار است و والدین و مربیان محترم نیز دارای تدابیری هستند که می‌توانند با استفاده از این تدابیر و تجربیات و مطالعه خود در راه از بین بردن عوامل تخلف‌زا قدم‌های مثبتی برداشته و در راه هدایت و آراستن کودکان خود به خصال واقعی انسانی بدون توسل به تنبیه بدنی و رفتارهای خشونت بار و با ارائه طریق‌های صحیح و مثبت تربیتی مفید واقع گردند.


راه حل جلوگیری از تخلفات کودکان و هدایت آنان

بالاخره برای جلوگیری از تخلفات کودکان و هدایت آنان به راه صحیح زندگی و نتیجه‌گیری از مطالب یاد شده در مورد مضرات تنبیه بدنی رعایت نکات زیر لازم و ضروری به نظر می‌رسد.
  • وقتی عمل خلافی از کودک سر می‌زند، هرگز نباید به خشونت توسل جست و اگر مواخذه در این مورد ضروری به نظر می‌رسد، باید سعی شود که باز خواست و احیانا توبیخ حتی مودبانه لفظی در جمع دوست و آشنا و سایر کودکان انجام نگیرد. زیرا ممکن است کودک تحقیر شده و با ایجاد عقده حقارت در وی ، نتیجه مطلوبی که مورد دلخواه است بدست نیاید.
  • توبیخ و ماخذه باید همراه با لطف و محبتی آمیخته شده که کودک ضمن توبیخ احساس نکند که محبت والدین را از دست داده، زیرا محبت و نوازش‌های به جای والدین و مربی در سازندگی شخصیت کودکان و جلوگیری از انحرافات و ارتکاب آنان به اعمال خلاف نقش معجزه را دارد.
  • اگر در مورد جلوگیری از بعضی تخلفات والدین و مربیان مجبور هستند که ترس و رعبی در دل کودک برانگیزند، باید این ترس به طور مثبت انجام شود.
  • والدین باید در رفتار کودکان خود حس مسئولیت و حمایت را در کودکان بزرگتر برانگیخته ، حتی در کارهای شخصی نیز از آنان کمک بگیرند.
  • والدین باید در امتناع صحیح غرایز و ساختن شخصیت مثبت و ایجاد تعادل و آرامش در روان کودکان ، از هر وسیله ممکن استفاده نموده و در انهدام عوامل منفی و مخربی که در سر راه آنان قرار دارد، بکوشند زیرا اگر کودک دارای شخصیت مثبت بوده و آرامش روحی داشته باشد، دیگر تخلفی وجود نخواهد داشت که مساله تنبیه بدنی و مواخذه و توبیخی را بوجود آورد.
  • والدین و مربیان باید با اعمال و رفتار صحیح ، در دل کودکان محبت و علاقه دوستانه‌ای نسبت به خود ایجاد نمایند. زیرا اگر کودکان ، والدین و مربی را نسبت به خود دوست و دلسوز احساس کردند اولا مشکلات خود را به راحتی با آنان در میان خواهند گذاشت، ثانیا از مواخذاتشان دلگیر و ناراحت شده و پند و اندرزهایشان را با میل و رغبت به کار خواهند بست.
  • نکته بسیار مهمی که وجود دارد این است که والدین و مربیان نباید به هیچ وجه هنگام توبیخ و مواخذه کودک ، محسنات و خوبی‌های سایر کودکان را به عنوان سرکوفت به رخ کودک بکشند. زیرا این عمل نیز علاوه بر اینکه موجب تحقیر کودک می‌شود، جلو تقویت اعتماد به نفس او را گرفته و به عصیان و اعمال انتقامجویانه وا می‌دارد.
  • یکی از مواخذات و تنبیهات غیربدنی با بی‌اعتنایی می‌باشد که نباید در مورد کودکان استمرار داشته باشد. زیرا اثرات سو بی‌اعتنایی‌های ممتد کمتر از تنبیه بدنی نیست.
  • دیگران را دوست بدارید و کودکان خود را به دوست داشتن دیگران عادت دهید.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #8  
قدیمی 11-05-2009
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض با کودک بدرفتار چه کنیم؟

با کودک بدرفتار چه کنیم؟




مقدمه

بدرفتاری‌های کودکان دلایل مختلفی می‌تواند داشته باشد. باید ابتدا شناسایی کنید که دلیل بدرفتاری کودک شما چیست و سپس اقدام به رفع آن کنید. ممکن است یک ناراحتی جسمی موجب این بدرفتاری باشد، یا یک مساله تربیتی در کار باشد و دلیل بدرفتاری آنها در شیوه برخورد و تربیت شما نهفته باشد. با بررسی این عمل می‌توانید راهکارهای مفیدی را به کار ببندید تا رفتار او را تعدیل کنید و به او و به خودتان کمک اساسی بکنید.


به وضعیت جسمانی کودک خود توجه کنید.

گاهی اوقات دلیل بدرفتاری کودک یک ناراحتی جسمی است. برخی از کودکان در شرایطی که دردی دارند یا بیمار هستند یا بی‌تحرک می‌شوند، خیلی زود عصبانی می‌شوند و جیغ راه می‌اندازند و شاید آرام کردن آنها در این شرایط کار دشواری باشد. با بررسی احتمال وجود یک دلیل جسمی و شناسایی آن اقدام به رفع آن مشکل می‌کنید و بدرفتاری کودک شما نیز از بین می‌رود.




به وضعیت تغذیه کودک خود توجه کنید.

کودکان در حال رشد هستند و باید نیازهای تغذیه‌ای آنها به خوبی برآورده شود. کمبود برخی موارد در بدن تحرک‌پذیری کودک را افزایش می‌دهد و در این صورت ما ممکن است تعجب کنیم که چرا با وجود اعمال شیوه‌های تربیتی خوب و مناسب ، نتیجه خوبی نمی‌گیریم. برای این کار حتما از متخصصین کمک بگیرید.


خواب کودک را تنظیم کنید.

اغلب کودکان زمانی که احساس خواب می‌کنند، بی‌قرار و تحریک‌پذیر می‌شود. پدران و مادران باید به این نکته آگاه باشند و اینگونه رفتارهای کودک خود را حمل بر عصبانیت و خشم و بی‌قراری نکنند. در چنین مواقعی ، طرح یک برنامه خوب خواب و ترغیب او به استراحت و خواب رفتن به شیوه‌های خوب ، مشکل را حل خواهد کرد و لازم نیست شما زیاد نگران شده و سخت بگیرید.


الگوی مناسبی برای فرزندان خود باشید.

کودکان بسیاری از رفتارهایی را که دارند از بزرگترها یاد می گیرند، حتی رفتاری را که به نظر ما چندان مهم نبوده و باور کردنی نمی رسد که کودک با این سرعت آن را فرا گرفته باشد. کودکان از ما یاد می‌گیرند که در مواقع ناراحتی چگونه مساله خود را مطرح کنند. والدینی که ناراحتی خود با هیجانات منفی و ناراحتی زیاد نشان می‌دهند، همین الگو را به فرزندان خود منتقل می‌کنند. برای جلوگیری از خشونت و بدرفتاری کودکان خود باید پدر و مادری آرام باشیم.


فیلم‌ها ، کارتون‌ها و بازی‌های خشن ، عامل بدرفتاری کودکان است.

تماشای فیلم های خشن ، کارتونهای نامناسب و بازی‌های کامپیوتری با تاثیری که در فعالیت بخش‌هایی از مغز می‌گذارند، بدرفتاری را در کودکان سبب می‌شوند. کودکان را از تماشای فیلم‌های بزرگسالان منع کنیم و اگر قرار است دیگر اعضا خانواده چنین فیلم‌هایی را تماشا کنند، در ساعاتی باشد که یا کودک در منزل نیست یا در خواب است. حضور کودک در خانه در حالی که دیگر اعضا مشغول تماشای یک فیلم هیجانی هستند و او را از تماشای آن منع می‌کنند راهکار مناسبی نیست.


روش‌های تنبیهی مناسبی داشته باشید.

زمانی که کودک شما عصبانی است و شما با اعمال یک تنبیه بدنی یا تنبیه سخت دیگری می‌خواهید او را آرام کنید، نه تنها به او کمک نکرده‌اید بلکه مشکل او را بیشتر نیز کرده‌اید و به این ترتیب کار شما در دفعات بعدی که او عصبانی می‌شود سخت‌تر شده است. برای آرام کردن کودک لازم نیست همان اول از روش تنبیه استفاده کنید. با امتحان کردن سایر روش‌ها اگر به نتیجه نرسیدند تنبیه مناسبی را در نظر بگیرید و اجرا کنید. این تنبیه نباید زیاد شدید باشد، نباید بدنی باشد و نباید خیلی طولانی باشد. چنانکه حضرت علی علیه‌السلام به مردی که از رفتار ناپسند فرزند خود شکایت کرد فرمودند: او را نزن بلکه از او قهر کن و قهر را طول نده.






زبان کودک خود یاد بگیرید

کودکان از لحاظ زبانی نیز در حال رشد هستند و درک آنها از زبان و گفتار به اندازه درکی نیست که ما بزرگترها داریم. برای اینکه بتوانیم ارتباط خوبی با کودک خود داشته باشیم، باید شیوه صحبت کردن خود را با او عوض کنیم و در سطح فهم و درک او صحبت کنیم. پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم می‌فرمایند: کسی که کودکی نزد اوست باید در برخورد با او کودکانه رفتار کند. زمانی که واضح ، کوتاه و دلنشین صحبت می‌کنیم، تن صدای ما آرام است و از کلمات مناسبی استفاده می‌کنیم راحت‌تر می‌توانیم کودک خود را آرام کنیم. البته منظور استفاده از الفاظ کودکانه که اغلب کودکان به طور نادرست کلمات را به کار می‌برند نیست. والدین باید کلمات را درست ، ولی واضح ، آرام و دلنشین ادا کنند.


عزت نفس کودک را افزایش دهید.

افرادی که عزت نفس بالایی دارند، بهتر می‌توانند رفتارهای خود را کنترل کنند. حتی وقتی در شرایط هیجانی شدیدی هستند. آنها به لحاظ ارزش و کرامتی که به خود قائل هستند در تمامی لحظات ، مراقب رفتار و گفتار خود هستند تا ارزش و احترام آنها را زیر سوال نبرد. علی علیه‌السلام می‌فرمایند:کسی که عزت نفس خود را بزرگ و باکرامت بداند، زشتی‌ها در مقابل او کوچک و حقیر می‌شوند. ارزش نهادن به خود و احترام گذاشتن به خود را به کودکان خود یاد دهیم و به این ترتیب به آنها کمک کنیم رفتار خود را تحت کنترل خود داشته باشند.


حقه لاک پشتی را به کودک خود یاد بدهید.

برای کودک خود توضیح دهید یک لاک پشت زمانی که احساس خطر می‌کند، چه می‌کند. او به راحتی سر خود را در لاک خود فرو می برد و به این ترتیب از خود محافظت می‌کند. او در لاک خود آرام و امن است. به کودک خود کمک کنید از یک تصویر سازی لاک پشتی استفاده کند. می‌توانید این کار را در شرایط عادی چندین بار تمرین کنید تا در مواقع ناراحتی کودک ، به راحتی بتوانید آنرا یادآوری کنید و از آن استفاده نمایید. این روش به ویژه برای کودکان کم سن و سال مفید است.
به او کمک کنید در شرایط هیجانی ، صحبت کند.

صحبت کردن باعث تخلیه هیجانی می‌شود. این کار را با آرامش انجام دهید و او را تقویت کنید با کنترل بیشتری روی رفتار خود ناراحتی خود و علت آنرا توضیح دهید. کمک کنید از جملات مناسبی استفاده کند تا تخلیه شود و دیگر لزومی برای انجام رفتارهای خشن نباشد. در واقع بدرفتاری کودک برای تخلیه هیجانات منفی او صورت می‌گیرد و اگر با روش درست به او کمک کنیم این کار را انجام دهد دیگر لزومی به رفتارهای خشن نخواهد بود.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #9  
قدیمی 11-18-2009
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض به چه زبوني بگم دوست دارم

به چه زبوني بگم دوست دارم


بي ترديد شما فرزندان خود را دوست داريد. آيا آنها هم مي دانند که دوستشان داريد؟ بيشتر مردم فکر مي کنند که عشق پدر و مادر به فرزند امري ساده، روشن و واضح است. شما هر روز عشقتان را به هزاران شيوه به فرزندتان نشان مي دهيد. ولي گاهي کودک منظورتان را درک نمي کند، درست مانند اين که به زبان ديگري سخن مي گوييد. حداقل سه زبان براي ابراز عشق وجود دارد: نشان دادن عشق، گفتن (بيان کردن) ، و نوازش کردن . در ادامه نکات سودمندي جهت درخشش عشق در زندگي فرزندانتان با توجه به سن آنها ارائه مي گردد.

تا دو سالگي، عشق کودکانه
دکتر اسميت، روان شناس، توضيح مي دهد که ابراز علاقه و توجه به بچه هاي کوچکتر آسان تر است. بچه ها درک مستقيمي از اطرافشان دارند. ابراز علاقه روشي براي مطمئن کردن کودکي است که به نوازش و اطمينان بين والدين و خودش نياز دارد. کودکان نوپا ممکن است هميشه درک نکنند که چه مي گوييد، ولي والدين مي توانند با صداي آرام و مهربان با کودکان گفتگوي مثبت داشته باشند.

يک روش مهم ، توجه به نوع ابراز علاقه کودک به شما و ديگران است. آيا او مي گويد، «دوستت دارم»؟ يا کارهايي انجام مي دهد که توجه شما را جلب کند؟
اغلب لحن صداي شما منظورتان را از کلماتتان بيان مي کند. ارتباط چهره به چهره نيز مهم است. گاهي والدين نمي دانند که کودکان چه درکي از چهره آنها دارند. به آينه نگاه کنيد. ظاهر معمولي شما چگونه است؟ آيا خوشحال به نظر مي رسيد يا عصباني و يا ناراحت؟ بچه ها را در آغوش بگيريد، ببوسيد، نوازش کنيد، لبخند بزنيد و با آنها بخنديد. گذراندن وقت با کودکان، در هر سن و شرايطي ، بسيار جالب است. اين کار ، اعتماد به نفس و حس استقلال کودک را تقويت مي کند.


سه تا پنج سالگي ، به قلب خود رجوع کنيد
روان شناسان کودک و خانواده معتقدند که پدر و مادر بايد بياموزند که چگونه پيام هاي عشق و علاقه خود را به کودکان برسانند. کودکي که دوست دارد مورد علاقه شما باشد، ممکن است بخواهد ظرف هايش را بشوييد، برايش هديه بخريد، اوقاتي را با او سپري کنيد، برايش بستني بخريد ، يا دوچرخه اش را تعمير کنيد. کودک در اين سن دلش مي خواهد جملاتي مانند : دوستت دارم، تو برايم مهم هستي، دوست دارم با تو باشم و … را از پدر و مادر بشنود. مي خواهد والدينش او را در آغوش بگيرند، دستهايش را بگيرند و او را نوازش کنند. وقتي به فرزندتان مي رسيد، به چشمهايش نگاه کنيد، دستهايش را بگيريد، نوازشش کنيد، با او بازي کنيد و با هم قدم بزنيد. به او بگوييد دوستش داريد و از داشتن او خوشحاليد، کودک مشتاق شنيدن اين جمله ها و کلمات است.

شش تا هشت سالگي، به نام عشق
پروفسوراندي بيل، مشاور و استاد دانشگاه، در مورد گفت و گو و صحبت با فرزندان مي گويد: همه ما حس مي کنيم که وجود علاقه ضروري است و گاهي فکر مي کنيم که عشق را مي توان با زمان معني کرد. توجه به اين نکته مهم است که ما وقت داريم، ولي بايد نحوه اختصاص و برنامه ريزي وقت خود را انتخاب کنيم. بنابراين والدين مي پرسند که فرزندم چقدر زمان مي ارزد؟ چگونه تشخيص مي دهيد که چه پيام هايي را بفرستيد؟ يک روش مهم ، توجه به نوع ابراز علاقه کودک به شما و ديگران است. آيا او مي گويد، «دوستت دارم»؟ يا کارهايي انجام مي دهد که توجه شما را جلب کند؟ و يا برايتان يادادشت مي نويسد؟ روش هاي زيادي براي ابراز علاقه وجود دارد. به روش ابراز علاقه فرزندتان توجه کنيد. او را در آغوش بگيريد و ببوسيد. با او به دوچرخه سواري برويد و به لطيفه هايش بخنديد.
گذراندن وقت با کودکان، در هر سن و شرايطي ، بسيار جالب است. اين کار ، به ويژه اگر بدون حضور برادر يا خواهرش باشد ، اعتماد به نفس و حس استقلال کودک را تقويت مي کند.

نه تا دوازده سالگي، دوستت دارم
دکتر اسميت توضيح مي دهد: به تدريج که کودک شما بزرگ مي شود، ابراز علاقه به صورت گفتاري و رفتاري در مي آيد. کلمات و رفتار مثبت شما نشان مي دهد که به او احترام مي گذاريد و متوجه اين نکته هستيد که او بزرگ شده است.
بيشتر ما زندگي پر مشغله اي داريم. بنابراين در حالي که به حرف هاي فرزندتان گوش مي دهيد، کارهاي معمول روزانه را انجام دهيد. پروفسور اندي بيل تأکيد مي کند که : نه تنها بايد به حرف هاي او «گوش کنيد»، بلکه بايد «توجه» نيز داشته باشيد. نحوه گوش دادن به صحبت هاي فرزندتان، توجهتان را به او کامل مي کند. خود شما گفت و گو را شروع کنيد و نه تنها واقعاً گوش دهيد بلکه احساس کنيد. همانطور که بچه ها بزرگتر مي شوند، اين مراحل را پشت سر مي گذارند و کمتر به ابراز علاقه به صورت در آغوش گرفتن و بوسيدن، تمايل نشان مي دهند. ولي همچنان به يادآوري علاقه شما نياز دارند، تنها نوع ابراز علاقه تغيير مي کند. اوقاتي را جهت گذراندن با آنها در نظر بگيريد و عصباني نشويد تا ارتباط تان قطع نشود. وفراموش نکنيد که ارتباط هاي فيزيکي محبت آميز براي هميشه مي تواند در رشد و بلوغ او بويژه تربيت جنسي سالم موثر باشد. هميشه در هر سني به او بگوييد: دوستت دارم. گذراندن وقت با کودکان، در هر سن و شرايطي ، بسيار جالب است. اين کار ، به ويژه اگر بدون حضور برادر يا خواهرش باشد ، اعتماد به نفس و حس استقلال کودک را تقويت مي کند، زيرا در مدت حتي ?? يا ?? دقيقه، توجه ويژه شما به او فرصت صحبت کردن، مرکز توجه بودن و همچنين توجه شما به حرفهايش را فراهم مي کند.


منبع: همشهري
تنظيم براي تبيان: کهتري
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #10  
قدیمی 12-18-2009
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض



آزادي فرزند تا کجا؟

در اين مقاله 3 نکته ي تربيتي که در سن نوجواني مهم است را برايتان بازگو مي کنيم تا با بکار گيري آن ها ارتباط بهتري با فرزندتان بر قرار کنيد:


vاحترام به آزادي فرزندان
اغلب از ديد پدران و مادران، فرزنداني شايسته تلقي مي شوند که مطيع محض والدين خود باشند و پدر يا مادر در همه ي امور براي آنها تعيين تکليف کنند و آنها نيز بي آنکه کوچکترين مخالفت يا رأي و نظري داشته باشند ، تنها اطاعت کنند.
لازم است بسياري از ما طرز تلقي و بينش خود را نسبت به مسأله ي تربيت فرزند تغيير دهيم و از آنها اطاعت محض نطلبيم.
اطاعت محض در صورتي که عملي شود ، از فرزندان ما انسانهايي خواهد ساخت که به رشد و بلوغ فکري و روحي نرسيده اند؛ علاوه بر اين، چنين برداشتي از موضوع، موجب پيدايش توقعات و انتظاراتي در ما مي شود که چون معمولاً برآورده نمي شوند، روابط ما را با فرزندانمان تيره مي کنند.
آزادي فرزندان بايد با تدبير والدين آگاه هدايت شود تا به انحراف کشيده نشود اما سرکوب آزادي فرزندان نيز خطاي تربيتي بزرگي است.
پدران و مادران آگاه و روشن بين، از همان دوران کودکي فرصت هايي را براي فرزندان خود فراهم مي کنند تا انديشيدن، انتخاب کردن و تصميم گرفتن را تجربه کنند؛ در اين ميان اگر فرزندان اشتباهاتي داشته باشند ، اين اشتباهات را براي رشد طبيعي آنها لازم مي شمرند و خود به عنوان راهنما در کنارشان قرار مي گيرند.
اين مطلب به اين معنا نيست که فرزندان در انجام آنچه مي خواهند آزاد باشند بي گمان چنين برخوردي با موضوع نادرست است. آزادي فرزندان بايد با تدبير والدين آگاه هدايت شود تا به انحراف کشيده نشود اما سرکوب آزادي فرزندان نيز خطاي تربيتي بزرگي است.
در تربيت لازم است نصيحت و انتقاد را به حداقل رسانيد و از خطاهاي جزيي و کم اهميت صرف نظر کرد و هر ايراد جزيي را بلافاصله مورد انتقاد و اعتراض قرار نداد؛ بلکه با بلند نظري و بزرگواري از کنار آنها گذشت تا بتوان موارد مهم تر را با قاطعيت جلوگيري کرد.


vزياده روي نکردن در انتقاد
تذکرات و يادآوري هاي زياد و پي در پي از نظر تربيتي شيوه ي درستي نيست و منتهي به پيدايش لجاجت و مقاومت منفي در کودک و نوجوان مي شود.لجوج بار آمدن برخي کودکان و نوجوانان اغلب در نتيجه ي مراعات نکردن اين اصل است.
در تربيت لازم است نصيحت و انتقاد را به حداقل رسانيد و از خطاهاي جزيي و کم اهميت صرف نظر کرد و هر ايراد جزيي را بلافاصله مورد انتقاد و اعتراض قرار نداد؛ بلکه با بلند نظري و رگواري از کنار آنها گذشت تا بتوان موارد مهم تر را با قاطعيت جلوگيري کرد. از اين روش در تعليم و تربيت اسلامي به «تغافل» تعبير مي شود.
«تغافل» يعني اينکه خطاهاي کسي را ناديده بگيريم و دانسته چنين وانمود کنيم که اين اشتباهات را نديده ايم. اين روش سبب مي شود که احساسات فرزند با تذکرهاي پي در پي ما جريحه دار نشده و لجاجت وگستاخي در او پديد نيايد.
روشي که طي آن کودک بويژه نوجوان پيوسته از چپ و راست با سيل انتقاد ، سرزنش و نصيحت روبرو مي شود ، روشي نادرست است.
لازم است پدر يا مادر خطاهاي جزيي را در ذهن خود جمع آوري کند و بموقع و در شرايط مساعد تذکر لازم را به نوجوان بدهد. در برابر هر خطا به تذکر و سرزنش پرداختن ارزش سخن را نيز از بين مي برد و سبب مي شود فرزند به اين گونه سرزنش ها و انتقادها خو بگيرد و ديگر از آنها متأثر نشود.
در اين جا بايد به يک روش نادرست ديگر نيز اشاره کنيم و آن، روش پدران و مادراني است که در برابر تخلفات فرزندان خود بيش از حد بي تفاوت، بي اعتنا و خونسرد هستند. در بعضي خانواده مي بينيم که فرزندان با داشتن آزادي بي قيد شرط به خطاهايي دست مي زنند و والدين در برابر اين خطاها سکوت و خونسردي بيش از حد نشان مي دهند. چنين روشي اغلب به انحطاط فرزندان منتهي مي شود و از آنان افرادي لاقيد ، خيره سر ، لوس ، غير منضبط و سرکش بار مي آورد.
براي آموزش و اصلاح عيبهاي فرزندان، بهتر است در درجه اول از روش هاي غيرمستقيم استفاده کنيم و آنها را به طور مستقيم مورد خطاب قرار ندهيم و اگر لازم شد که به طور مستقيم با آنها درباره خطا و لغزش شان صحبت کنيم، بهتر است اين کار علني و آشکار نباشد تا شخصيت او در نزد ديگران خورد نشود.


vگرامي داشتن شخصيت فرزند
اگر با فرزندان خود رفتاري تحقير آميز و آميخته به طعن و ملامت داشته باشيم يا پيوسته آنها را سرزنش کنيم و در حضور ديگران به آنها بها ندهيم، اين روش ما سبب مي شود که آنها بتدريج خود را به عنوان موجودي بي ارزش و بيمقدار بپذيرند و احساس کرامت و شخصيت را از دست بدهند. اين احساس سرآغاز سقوط و انحطاط آنهاست.
در برخي خانواده ها مي بينيم که پدر يا مادر با به کار بردن الفاظ طعن آلود و گاهي زشت و رکيک فرزندان خود را در حضور خويش و بيگانه تحقير مي کنند. آنها نمي داند که با به کار بردن اين گونه الفاظ و نسبت دادن آنها به فرزندان خود، عملاً اين خصوصيات پست را به آنها تلقين و تزريق مي کنند و از فرزندان خود موجودات بي مقداري مي سازند که آمادگي همه گونه پستي و انحراف را دارند. آنها به دست خود شالوده ي شخصيت فرزندان خودرا ويران مي کنند و در وادي انحراف و انحطاط رها مي سازند.
براي آموزش و اصلاح عيبهاي فرزندان، بهتر است در درجه اول از روش هاي غيرمستقيم استفاده کنيم و آنها را به طور مستقيم مورد خطاب قرار ندهيم و اگر لازم شد که به طور مستقيم با آنها درباره خطا و لغزش شان صحبت کنيم، بهتر است اين کار علني و آشکار نباشد تا شخصيت او در نزد ديگران خورد نشود. اين روش علاوه بر اين که او را در حفظ عزت و کرامت شخصيتش ياري مي کند، بر اعتماد او نسبت به ما نيز افروده مي شود. گاه لازم مي شود ما عذر او را در دست زدن به کاري خلاف براحتي بپذيريم يا حتي خود ، آن را توجيه کنيم. در حقيقت ما با استفاده از اين روش به او تلقين مي کنيم که وي برتر از آن است که به چنين خطايي دست زند و اگر هم دست به کاري خلاف بزند تصادفي و از روي غفلت و اشتباه است. اين گونه شخصيت قايل شدن براي کودکان و نوجوانان سبب مي شود که آنها احساس شخصيت اخلاقي را از دست ندهند.

__________________
پاسخ با نقل قول
پاسخ

برچسب ها
کودک, روانشناسی, روانشناسی کودک


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 08:17 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها