عاشقی ای دل بیاموزی اگر راه درست عاشقی با هر چه او قسمت کند صبر و مدارا می کنی |
صبر
صبر است مرا چاره هجران تو ليکن چون صبر توان کرد که مقدور نماندست |
هجران میسوزم از فراقت روی از جفا بگردان هجران بلای ما شد يا رب بلا بگردان مه جلوه مینمايد بر سبز خنگ گردون تا او به سر درآيد بر رخش پا بگردان |
جلوه
گر چنين جلوه کند مغبچه باده فروش خاکروب در ميخانه کنم مژگان را |
مژگان احوال خود به گریه ادا میکنیم ما مژگان چو طفل بسته زبان ترجمان ماست تنها نهایم در ره دور و دراز عشق آوارگی چو ریگ روان همعنان ماست |
طفل
دلبرم شاهد و طفل است و به بازي روزي بکشد زارم و در شرع نباشد گنهش |
شاهد صوفی ار باده به اندازه خورد نوشش باد ور نه انديشهء اين کار فراموشش باد آن که يک جرعه می از دست تواند دادن دست با شاهد مقصود در آغوشش باد |
جرعهاي
اگر شراب خوري جرعهاي فشان بر خاک از آن گناه که نفعي رسد به غير چه باک |
گناه نیست در عالم ایجاد بجز تیغ زبان بی گناهی که سزاوار به حبس ابدست! ... |
زبان
شمع اگر زان لب خندان به زبان لافي زد پيش عشاق تو شبها به غرامت برخاست |
اکنون ساعت 07:42 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)