پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   مشاعره با حروف انتخابی (http://p30city.net/showthread.php?t=3982)

mary.f 02-04-2009 04:17 PM

mina khanom عزیز، حرف انتخابی بعدی را فراموش کردید مشخص کنید. پس من با آخرین حرف ادامه می دهم...

دمی با غم به سر بردن جهان یکسر نمی ارزد
به می بفروش دلق ما کزین بهتر نمی ارزد

ن

NeGin 02-04-2009 09:04 PM

نه مجنونم که دل بردارم از دوست
مده گر عاقلی بیهوده پندم

گر آوازم دهی من خفته در گور
برآساید روان دردمندم

"ر"

sheida.jojo 02-05-2009 02:40 PM

روز اول رفت دینم در سر زلفین تو
تا چه خواهد شد درین سودا سرانجامم هنوز


( ش )

NeGin 02-05-2009 04:13 PM

شب رحلت هم از بستر روم در قصر حورالعین
اگر در وقت جان دادن تو باشی شمع بالینم

"ب"

SonBol 02-05-2009 04:20 PM

بگشای تربتم را بعد از وفات و بنگر
کز آتش درونم دود از کفن بر آید
سلام خانومی:53:
ح

NeGin 02-05-2009 04:30 PM

حدیث آرزومندی که در این نامه ثبت افتاد
همانا بی‌غلط باشد که حافظ داد تلقینم

"ه"
سلام:):53:

SonBol 02-05-2009 04:34 PM

هاتف آنروز به من مژده ی این دولت داد
که بدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند

ق

NeGin 02-05-2009 04:45 PM

قدح چون دور ما باشد به هشیاران مجلس ده
مرا بگذار تا حیران بماند چشم در ساقی

"چ"

SonBol 02-05-2009 04:46 PM

چون گل و می دمی از پرده برون آی و درا
که دگر باره ملاقات نه پیدا باشد

ط

NeGin 02-05-2009 04:56 PM

طاعت آن نیست که بر خاک نهی پیشانی
صدق پیش آر که اخلاص به پیشانی نیست

"ظ"

haj_amir 02-11-2009 09:45 AM

ظالمان خون ريز چون فصاد و زيشان خلق را
خون دل سر بر رگ جان مي‌زند چون نيشتر

ط

mary.f 02-11-2009 01:39 PM

طرف کرم زکس نبست این دل پر امید من
گرچه سخن همی برد قصه من به هر طرف

ز

haj_amir 02-11-2009 02:11 PM

زان یار دلنوازم شکریست با شکایت
گر نکته دان عشقی بشنو تو این حکایت

د

mary.f 02-11-2009 02:52 PM

دزدیده چون جان می روی اندر میان جان من
سرو خرامان منی ای رونق بستان من

ج

haj_amir 02-11-2009 03:54 PM

جان بی جمال جانان میل جهان ند ارد
هر کس که این ندارد حقا که آن ندارد

چ

mary.f 02-14-2009 07:40 AM

چون شوم خاک رهش دامن بیفشاند ز من
ور بگویم دل بگردان رو بگرداند ز من

و

Knazari 02-14-2009 03:38 PM

وي لعل لبت گره گشاي دل من
من دل ندهم به کس براي دل تو

تو دل به کسي مده براي دل من
اي عشق تو مايه‌ي جنون دل من

(ابوسعید ابوالخیر)
م

mary.f 02-14-2009 03:59 PM

ما ز بالاییم و بالا می رویم
ما ز دریاییم و دریا می رویم

ق

haj_amir 02-25-2009 05:02 PM

قربان سرت شوم، بگو از ره لطف
لعلت، به دلم چه گفت کز من برميد

ل

بابا علی 02-27-2009 04:29 AM

لعنتت بر دشمنان چون وام باشد بر گدا

همتت بر حاسدان چون سنگ باشد بر سفال


ط

mary.f 02-28-2009 07:05 AM

طایر دولت اگر باز گذاری بکند
یار باز آید و با وصل قراری بکند

ش

sheida.jojo 02-28-2009 08:39 PM

شاه خوبانی و منظور گدایان شده ای
قدر این مرتبه نشناخته یعنی چه

ب

mary.f 03-01-2009 06:55 AM

بر سر آنم که گر ز دست برآید
دست به کاری زنم که غصه سرآید

ز

behnam3638 03-03-2009 01:17 PM

زان حبه خضرا خور کز روی سبک روحی


هر کاو بخورد یک جو بر سیخ زند سی مرغ


**ت**

mary.f 03-03-2009 03:04 PM

تو مگر بر لب آبی به هوس ننشینی
ورنه هر فتنه که بینی همه از خود بینی

ح

sheida.jojo 03-04-2009 01:44 PM

حدیثم چه خوش آمد که سحر گه میگفت

بر در میکده ای با دف و نی ترسائی

deltang 03-08-2009 09:29 PM

شيدا جون تو چرا نگفتي با چه حرفي بگيم؟

behnam3638 03-09-2009 10:27 AM

شیدا خانوم حرف رو انتخاب نکرد :)
با حرف آخر بیت قبل :: ی :: ادامه میدهیم
;)


یکی تیغ داند زدن روز کار

یکی را قلمزن کند روزگار
::ت::

mary.f 03-09-2009 01:05 PM

تا تو نگاه می کنی کار من آه کردن است
ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است

ر

behnam3638 03-09-2009 01:39 PM

رحمان لایموت چو آن پادشاه را

دید آن چنان کز او عمل الخیر لایفوت

sheida.jojo 03-09-2009 10:16 PM

ببخشید از اینکه به خاطر حواس پرتی های همیشگی !! حرفی انتخاب نکردم!!!:)
ولی آقا بهنام شما هم که حرفی انتخاب نکردی!!;)
من هم به طبعیت از شما با حرف آخر ادامه میدم:

تمنای وصالم نیست عشق من مگیر از من

بدوریت خو گرفتم نیستم در بند درمانت


... س ...

behnam3638 03-09-2009 10:38 PM

گهی زین به پشت و گهی پشت به زین :D
ممنون شیدا جان به خاطر تذکرت :53:


سحرگهم چه خوش آمد که بلبلی گلبانگ

به غنچه می‌زد و می‌گفت در سخنرانی


::ل::

deltang 03-10-2009 12:39 AM

لب گشودم .غوطه در اشك پشیمانی زدم

گلبن من تا قیامت غنچه بودی كاشكی

(ص)

mary.f 03-10-2009 06:58 AM

صبح امید که شد معتکف پرده غیب
گو برون آی که کار شب تار آخر شد

ز

SonBol 03-10-2009 08:48 AM

زان طره ی پر پیچ و خم سهلست اگر بینم ستم
از بند و زنجیرش چه غم هر کس که عیاری کند


ل

deltang 03-10-2009 09:45 PM

لب بر لبم نهادو رفتم زهوش

هرچه تكانم ميدهند ديگر نميايم به هوش

دانه کولانه 03-10-2009 10:35 PM

شادم که وعده داد به فردای قیامتم کانروز هیچ وعده به فردا نمیرسد....

ظ

بابا علی 03-30-2009 03:14 AM

ظالمی را که همه ساله بود کارش فسق
به طمع نام منه عادل نیکوکاری
خ

mary.f 04-04-2009 01:54 PM

خوشتر ز فکر می و جام چه خواهد بودن
تا ببینیم سرانجام چه خواهد بودن

ح

بابا علی 04-06-2009 11:35 PM

حرصی که داشتم به شکار پری رخان
چون باز، بیش شد ز نظر دوختن مرا


اکنون ساعت 12:14 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)