پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   مشاعره سنتی (http://p30city.net/showthread.php?t=807)

ساقي 11-02-2010 05:53 PM

قیامت باشد آن قامت در آغوش
شراب سلسبیل از چشمه نوش
غلام کیست آن لعبت که ما را
غلام خویش کرد و حلقه در گوش
پری پیکر بتی کز سحر چشمش
نیامد خواب در چشمان من دوش
نه هر وقتم به یاد خاطر آید که
خود هرگز نمی‌گردد فراموش
حلالش باد اگر خونم بریزد
که سر در پای او خوشتر که بر دوش

سعدی

shokofe 11-02-2010 09:10 PM

شد چمان در چمن حسن و لطافت لیکن
در گلستان وصالش نچمیدیم و برفت
همچو حافظ همه شب ناله و زاری کردیم
کای دریغا به وداعش نرسیدیم و برفت

فرانک 11-02-2010 09:29 PM

تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه

مهدی 11-02-2010 11:44 PM

هر دم چو تاک بار درختی نمی‌شویم
چو سرو بسته‌ایم به دل بار خویش را

topic_sun 11-03-2010 09:50 AM

از جرعه و خاک زمین در و لعل یافت
بیچاره ما که پیش تو از خاک کمتریم

فرانک 11-03-2010 10:14 AM

ما در پیاله عکس رخ یار دیده ایم
ای بی خبر ز لذت شرب مدام ما

topic_sun 11-03-2010 10:19 AM

ای صاحب کرامت شکرانه سلامت
روزی تفقدی کن درویش بینوا را

فرانک 11-03-2010 10:21 AM

آسمان بار امانت نتوانست کشید
قرعه کار به نام من دیوانه زدند

topic_sun 11-03-2010 10:25 AM

در لب تشنه ما بین و مدار آب دریغ
برسر کشته خویش آی و زخاکش بر گیر

فرانک 11-03-2010 10:28 AM

ره است اینجا و مردم رهگذارند
مبادا بر سرت پایی گذارند


اکنون ساعت 05:16 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)