ژیانی وز منوچهر و ریش سپید
ترا داد از زندگانی امید ت بده |
تا کی کمر و کلاه و موزه
تا کی سفر و نشاط صحرا ش |
طرف چمن و طواف بستان
بی لاله عذار خوش نباشد رقصیدن سرو و حالت گل بی صوت هزار خوش نباشد ج |
ژاله از نرگس فرو بارید و گل را آب داد
وز تگرگ روح پرور مالش عناب داد و |
وز انجا به ایوان رستم شدند
بره بر همی رای رفتن شدند س بده |
سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت
آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت ت بده |
تو بدین نازکی و سرکشی ای شمع چگل
لایق بندگی خواجه جلال الدینی ل |
لب دريا، سحر گاهان و باران،
هوا، رنگ غم چشم انتظاران، نمي پيچد صداي گرم خورشيد، نمي تابد چراغ چشم ياران ث |
ثاقبا بخت چنین خواست که من خوار شوم تا به کوهش برسم طالع بهتر گیرم م |
ماه کنعانی من مسند مصر آن تو شد
وقت آن است که بدرود کنی زندان را ض |
اکنون ساعت 11:16 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)