فراق و وصل چه باشد رضای دوست طلب
که حیف باشد از او غیر او تمنایی ب |
به خاک پای صبوحیکنان که تا من مست
ستاده بر در میخانهام به دربانی ت |
تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
وجود نازکت آزرده گزند مباد ا |
از ایشان جز او دخت خاتون نبود
به پیرایه و رنگ وافسون نبود ش بده |
شد عرصهٔ زمین چو بساط ارم جوان
از پرتو سعادت شاه جهان ستان ج |
جوانا سر متاب از بند پیران
که رأی پیر از بخت جوان به ا |
این خرقه که من دارم در رهن شراب اولی
وین دفتر بیمعنی غرق می ناب اولی ک |
کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش
کی روی ره ز که پرسی چون باشی ش |
شنیدهام سخنی خوش که پیر کنعان گفت
فراق یار نه آن میکند که بتوان گفت م |
من از بیگانگان هرگز ننالم
که با من هرچه کرد آن آشنا کرد ل |
اکنون ساعت 02:04 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)