حالیا مصلحت وقت در آن میبینم
که کشم رخت به میخانه و خوش بنشینم ه |
هنوز با همه دردم امید درمانست
که آخری بود آخر شبان یلدا را چ |
چو ماه نو ره بیچارگان نظاره
زند به گوشه ابرو و در نقاب رود ل |
لنگ لنگان قدمی بر می داشت
هر قدم دانه ی شکری می کاشت پ |
پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت
نا خلف باشم اگر من به جویی نفروشم ژ |
ژاله از نرگس فرو بارید و گل را آب داد
وز تگرگ روح پرور مالش عناب داد خ |
خوشا دلی که مدام از پی نظر نرود
به هر درش که بخوانند بیخبر نرود غ |
غزل گفتی و در سفتی بیا و خوش بخوان حافظ
که بر نظم تو افشاند فلک عقد ثریا را ه |
ابر آذاری برآمد باد نوروزی وزید
وجه می میخواهم و مطرب که میگوید رسید ف |
فغان کاین لولیان شوخ شیرین کار شهرآشوب
چنان بردند صبر از دل که ترکان خوان یغما را ع |
اکنون ساعت 02:27 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)