ياد باد آن صحبت شبها که با نوشين لبان
بحث سر عشق و ذکر حلقه عشاق بود از دم صبح ازل تا آخر شام ابد دوستی و مهر بر يک عهد و يک ميثاق بود |
دگر به دست نیاید چو من وفاداری
که ترک میندهم عهد بیوفایی را ----------------------------------------- باز هم برم سراغ سعدی و سالار عقیلی و سعدی نامه ! بالایی هم از سعدی بود نه دلم میاد شعرو کامل بذارم نه دلم میاد کامل نذارم ! نصفه نیمه میذارم تا به وقتش در وصف نیاید که چه شیرین دهنست آن اینست که دور از لب و دندان منست آن عارض نتوان گفت که دور قمرست این بالا نتوان خواند که سرو چمنست آن در سرو رسیدست ولیکن به حقیقت از سرو گذشتست که سیمین بدنست آن هرگز نبود جسم بدین حسن و لطافت گویی همه روحست که در پیرهنست آن |
اي مه من! اي بت چين! اي صنم!
لاله رخ زهره جبين، اي صنم! تا به تو دادم دل و دين اي صنم! بر همه کس گشته يقين، اي صنم! من ز تو دوري نتوانم ديگر وز تو صبوري نتوانم ديگر بيا حبيبم... بيا طبيبم... |
من به هر جمیتی نالان شدم
جفت بدحالان و خوش حالان شدم ------------------------------------------ با عرض معذرت از جناب حاج امیرخان!!! لطفاً شعرتون رو تغییر بدین چون آخر شعر من عوض شد. (خوب اشتباه تایپی بود پیش میاد دیگه... خواهشاً عصبانی هم نشید) |
دارم من از فراقش در دیده صد علامت
لیست دموع عینی هذا من العلامه |
هر که تو را ديده ز خود دل برید
رفته ز خود تا که رخت را بديد |
دانه ی فلفل سیاه و خال رویان سیاه
هر دو جان سوزند اما این کجا و آن کجا |
الا ای همنشین دل که یارانت برفت از یاد
مرا روزی مباد آن دم که بی یاد تو بنشینم |
مردم در این فراق و در آن پرده راه نیست
یا هست و پرده دار نشانم نمیدهد |
درد بی عشقی زجانم برده طاقت، ورنه من
داشتم آرام ، تا آرام جا نی دا شتم |
اکنون ساعت 09:14 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)