وزان پس چو جنبنده آمد پدید
همه رستنی زیر خویش آورید م بیه |
مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی
پر کن قدح که بی می مجلس ندارد آبی غ |
وا دانی که خدا هست اعلام عیوب
عیب همه بیند و کند ستر عیوب چون است که ما ندیده عیب دگران سازیم هزار عیب با صد آشوب....................... ض |
ضعیفان خار وخاشاکند سیلاب حوادث را
که از شمع آتش اول در نهاد رسیمان گیرد ص |
صبح است و ژاله می چکد از ابر بهمنی
برگ صبوح ساز و بده جام یک منیل |
لبش میبوسم و در میکشم می
به آب زندگانی بردهام پی ک |
به بطنش توجه کنید:
کین جهان کوه است و فعل ما ندا.........بازگردد این نداها را صدا ق |
قلم بتراشم از هر استخوانم مرکب گیرم از خون رگانم
بگیرم کاغذی از پرده دل نویسم بهر یار مهربانم ع |
عشق شوری در نهاد ما نهاد
جان ما در بوته ی سودا نهاد ظ |
ظل ممدود خم ظلف تو ام بر سر باد
کاندران سایه قرار دل شیدا باشد ا |
اکنون ساعت 01:39 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)