ندانم از چه سبب رنگ آشنایی نیست
سهی قدان سیه چشم ماه سیما را |
ای دل شباب رفت و نچيدی گلی ز عيش
پيرانه سر مکن هنری ننگ و نام را |
ای دل شباب رفت و نچيدی گلی ز عيش
پيرانه سر مکن هنری ننگ و نام را |
ای صبا گر به جوانان چمن بازرسی
خدمت ما برسان سرو و گل و ریحان را |
ای که بر مه کشی از عنبر سارا چوگان
مضطرب حال مگردان من سرگردان را |
ای که بر مه کشی از عنبر سارا چوگان
مضطرب حال مگردان من سرگردان را |
نقل قول:
شعر خودم رو نوشتی پست قبلی:d ای باد اگر به گلشن احباب بگذری زنهار عرضه ده بر جانان پيام ما |
نقل قول:
ای فروغ ماه حسن از روی رخشان شما آب روی خوبی از چاه زنخدان شما |
اول به وفا می وصالم درداد
چون مست شدم جام جفا را سرداد پر آب دو دیده و پر از آتش دل خاک ره او شدم به بادم برداد |
دور دار از خاک و خون دامن چو بر ما بگذری
کاندر این ره کشته بسیارند قربان شما |
امشب ز غمت میان خون خواهم خفت
وز بستر عافیت برون خواهم خفت باور نکنی خیال خود را بفرست تا در نگرد که بیتو چون خواهم خفت |
تنم از واسطه دوری دلبر بگداخت
جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت |
تا کی بود این گرگ ربایی، بنمای
سرپنجهٔ دشمن افکن ای شیر خدای |
یک قصه بیش نیست غم عشق وین عجب
کز هر زبان که میشنوم نامکرر است |
تو بدری و خورشید تو را بنده شدهست
تا بندهٔ تو شدهست تابنده شدهست |
تیمار غریبان اثر ذکر جمیل است
جانا مگر این قاعده در شهر شما نیست |
تا کس امید جود ندارد دگر ز کس
آمد حروف سال وفاتش امید جود |
در طریقت هر چه پیش سالک آید خیر اوست
در صراط مستقیم ای دل کسی گمراه نیست |
تا غنچه خندانت دولت به که خواهد داد
ای شاخ گل رعنا از بهر که میرويی |
یار اگر ننشست با ما نیست جای اعتراض
پادشاهی کامران بود از گدایی عار داشت |
تيغی که آسمانش از فيض خود دهد آب
تنها جهان بگيرد بی منت سپاهی |
یک همدم باوفا ندیدم جز درد
یک مونس نامزد ندارم جز غم |
ما مریدان روی سوی قبله چون آریم چون
روی سوی خانه خمار دارد پیر ما |
این خرقه که من دارم در رهن شراب اولی
وین دفتر بیمعنی غرق می ناب اولی |
ياد باد آن که ز ما وقت سفر ياد نکرد به وداعی دل غمديده ما شاد نکرد |
در کنج دماغم مطلب جای نصیحت
کاین گوشه پر از زمزمه چنگ و رباب است |
تو بدری و خورشید تو را بنده شدهست
تا بندهٔ تو شدهست تابنده شدهست |
؟
تو نيز باده به چنگ آر و راه صحرا گير که مرغ نغمه سرا ساز خوش نوا آورد |
2تا پست پشت هم ،ببخشید
در سه سال آنچه بیندوختم از شاه و وزیر همه بربود به یک دم فلک چوگانی |
يا بخت من طريق مروت فروگذاشت
يا او به شاهراه طريقت گذر نکرد |
دلا رفیق سفر بخت نیکخواهت بس
نسیم روضه شیراز پیک راهت بس |
سیاه نامه تر از خود کسی نمی بینم
چگونه چون قلمم دود دل به سر نرود |
این مقام مجازی بجز پیاله مگیر
در این سراچه بازیچه غیر عشق مباز |
ز چشم لعل رمانی چو می خندد می بارند
ز رویم راز پنهانی چو می بینند می خوانند |
در کعبه کوی تو هر آن کس که بیاید
از قبله ابروی تو در عین نماز است |
تو خود چه لعبتی ای شهسوار شيرين کار
که توسنی چو فلک رام تازيانه توست |
ت:)
تا با غم عشق تو مرا كار افتاد بيچاره دلم در غم بسيار افتاد |
:d
در صورت و معنی که تو داری چه توان گفت حسن تو ز تحسین تو بستست زبان را |
ای شاهد قدسی که کشد بند نقابت
و ای مرغ بهشتی که دهد دانه و آبت |
تخت تو رشک مسند جمشید و کیقباد
تاج تو غبن افسر دارا و اردوان |
اکنون ساعت 09:19 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)