یارم به وفا وعده بسی داد و جفا کرد هر وعده که آنم به جفا داد، وفا کرد |
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
ون درآن ظلمت شب آب حياتم دادند |
درد عشقی کشیده ام که مپرس زهر هجری چشیده ام که مپرس |
ساقیا برخیز و درده جام را
خاک بر سر کن غم ایام را |
آنچه در مدت هجر تو کشیدم هیهات در یکی نامه محالست که تحریر کنم |
ما را ز خیال تو چه پروای شراب است
خم گو سر خود گیر که خمخانه خراب است |
تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه |
هان مشو نومید چون واقف نی از سیر غسب باشد اندر پرده بازیهای پنهان غم مخور |
رشته ای برگردنم افکنده دوست
می کشد هرجا که خاطرخواه اوست |
تاب بنفشه میدهد طره مشک سای تو
پرده غنچه می درد خنده دلگشای تو |
اکنون ساعت 03:15 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)