وگر کمین بگشایدغمی زگوشه ی دل
حریم درگه پیرمغان پناهت بس |
سعدیا مرد نکو نام نمیرد هرگز
مرده آنست که نامش به نکویی نبرند |
دل و دینم شد و دلبر به ملامت برخاست
گفت با ما منشین کز تو سلامت برخاست |
تا تو نگاه می کنی کار من آه کردن است
ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است |
تا کی به تمنای وصال تو یگانه اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه |
هر کسی کو دور ماند از اصل خویش
باز جوید روزگار وصل خویش |
شمشیر کشیدست نظر بر سر مردم
چون پای بدارم که ز دستم سپر افتاد... |
دیوانه رویت منم آشفته مویت منم سردسته کویت منم دارم هوای عاشقی |
یک کنیزک دید شه بر شاهراه
شد غلام آن کنیزک پادشاه |
هرزبان سبزه او ترجمان ديگري است
ازخميرخاكيان،يكسرخبرداردبهار |
اکنون ساعت 06:06 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)