در سینه سوزانم مستوری و مهجوری در دیده بیدارم پیدایی و پنهانی من زمزمه عودم تو زمزمه پردازی من سلسله موجم تو سلسله جنبانی |
یار مرا غار مرا عشق جگر خوار مرا
یار تویی غار تویی خواجه نگهدار مرا |
این ناگزیره واسه ما سیر صعودی تا سقوط
همیشه قصه ی صدا تمومه با حرف سکوت |
تو غره بدان مشو که می مینخوری
صد لقمه خوری که می غلامست آنرا |
ای که بوی باران شکفته در هوایت
یاد از آن بهاران که شد خزان به پایت |
تو آسمانی و من ریشه در زمین دارم
همیشه فاصله ای هست داد از این دارم |
میان گریه می خندم که چون شمع اندر این مجلس
زبان آتشینم هست لیکن در نمی گیرد |
در کار گه کوزه گری رفتم دوش
دیدم دو هزار کوزه گویا و خموش |
شمع طرب ز بخت ما آتش خانهسوز شد |
مرا دردیست اندر دل اگر گویم زبان سوزد
وگر پنهان کنم ترسم که مغز استخوان سوزد |
اکنون ساعت 12:33 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)