دوش دور از رویت ای جان جانم از غم تاب داشت
ابر چشمم بر رخ از سودای دل سيلاب داشت |
تو آنی کز آن یک مگس رنجه ای
که امروز سالر سر پنجه ای |
یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد
آنکه یوسف به زر ناسره بفروخته بود |
دردی دوا نمی کند از من ترانه هام
من آرزوی وصل ترا می برم به گور |
رها کن تا چو خورشیدی قبایی پوشم از آتش
در آن آتش چو خورشیدی جهانی را بیارایم |
معرفت درين قوم خدا را سببي
تا برم گوهر خود را به خريدار دگر |
رشته ی مهر و وفا شُکر که از دست نرفت
بر سر شانه ی من تاری از آن موست هنوز |
ز آنسوی شهر یک نفر آمد
یک نفر ز جنس نور و مهر و نوید |
در غم ما روزها بیگاه شد
روزها با سوزها همراه شد روزها گر رفت گو رو باک نیست تو بمان ای آنک چون تو پاک نیست |
تا دامن کفن نکشم زیر پای خاک
باور مکن که دست زدامن بدارمت |
اکنون ساعت 02:21 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)