پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   مشاعره واژه ای (http://p30city.net/showthread.php?t=3981)

مهدی 08-02-2010 09:54 PM

rha گرامی 273 در پاسخ پایین از این بیت استفاده کرده بود


نغز گفت آن بت ترسابچه باده پرست
شادی روی کسی خور که صفايی دارد

273 08-02-2010 09:58 PM

ز آفتاب هجر مغز استخوانم گو بريز
در چراغ مرده اين روغن همان نگيرم نبود

مهدی 08-02-2010 10:01 PM

درآ که در دل خسته توان درآيد باز
بيا که در تن مرده روان درآيد باز

Omid7 08-03-2010 09:08 AM

بیا، کاین دل سر هجران ندارد
بجز وصلت دگر درمان ندارد
به وصل خود دلم را شاد گردان
که خسته طاقت هجران ندارد

shokofe 08-03-2010 10:41 AM

تو دستگير شو اي خضر پي خجسته كه من
پياده مي روم وهمرهان سوارانند

deltang 08-03-2010 10:56 AM

تو از در درآمدی و من از خود به در شدم

گویی از این جهان به جهان دگر شدم

rha 08-03-2010 01:21 PM

که عشق من اي خواجه بر خوي اوست
نه بر قد و بالاي نيکوي اوست

MAHDI 08-03-2010 01:45 PM

بیدار شو ای خواجه که خوش خوش بکشد
حمال زمانه رخت از خانهٔ عمر

deltang 08-03-2010 02:02 PM

خوشا در ساحلی امن که یارت در برت باشد

دستش در بین دستانت هوایش در سرت باشد

Omid7 08-03-2010 02:08 PM

دلا، بر من همین باشد که جان در راه او بازم
اگر آن ماه ننماید مرا رخسار چتوان کرد؟

deltang 08-03-2010 02:18 PM

جان فدای دل دل فدای دوست

دوست چه می داند که دل اسیر اوست

Omid7 08-03-2010 02:25 PM

:41: قشنگ بود


خلاص بخش خدایا همه اسیران را
مگر کسی که اسیر کمند زیباییست

deltang 08-03-2010 02:27 PM

مرسی امید جان ;)

زندگی زیباست ای زیباپسند

زنده اندیشان به زیبایی رسند

Omid7 08-03-2010 02:31 PM

راستي، شما چرا خودت برا كسي تنكس نمي زني ;)

زندگي قصه تلخي است كه از آغازش
بس كه آزرده شدم چشم به پايان دارم

deltang 08-03-2010 03:10 PM

من برا اونایی که واسم تنکس میزنن منم براشون میزنم :p


قصه ی عمر مرا گر بخواهی از نخست

روز در حسرت سپر شد شب به حیرانی گذشت

Omid7 08-03-2010 03:15 PM

قشنگ تر اينه كه برا همه بزنيم تا بقيه هم ياد بگيرن :)


دردی از حسرت دیدار تو دارم که طبیب
عاجز آمد که مرا چاره درمان تو نیست

deltang 08-03-2010 03:21 PM

منم متوجه این شدم که تو هم واسه همه میزنی به جز من پس همچینم قشنگ نیست :d


حسرتی گر به دلم هست همان دوری توست

من پرستوی خزان دیده ی خاموش توام

Omid7 08-03-2010 03:27 PM

خب من ديدم كه شما اول برا كسي نمي زديد و تو امضاتونم بود تشكر يادت نره، يه ذره ضد و نقيض بود :53:


ما به روی دوستان از بوستان آسوده‌ایم
گر بهار آید وگر باد خزان آسوده‌ایم
سروبالایی که مقصودست اگر حاصل شود
سرو اگر هرگز نباشد در جهان آسوده‌ایم

مهدی 08-03-2010 03:29 PM

شکر ايزد که ز تاراج خزان رخنه نيافت
بوستان سمن و سرو و گل و شمشادت

deltang 08-03-2010 03:31 PM

بر سر تربت ما بی می و مطرب منشین

تا به بویت زلحد رقص کنان برخیزیم

Omid7 08-03-2010 03:36 PM

زیر شمشیر غمش رقص کنان باید رفت
کان که شد کشته او نیک سرانجام افتاد

deltang 08-03-2010 03:42 PM

کان گل نازی که دلخواه من است

یک گل ناز است و در شیراز است

مهدی 08-03-2010 03:44 PM

آن که رخسار تو را رنگ گل و نسرين داد
صبر و آرام تواند به من مسکين داد

Omid7 08-03-2010 07:59 PM

آن چه بر من می‌رود دربندت ای آرام جان
با کسی گویم که در بندی گرفتار آمدست

iran1356 08-03-2010 08:53 PM

آرام و خواب خلق جهان را سبب تويي
زان شد کنار ديده و دل تکيه گاه تو

deltang 08-03-2010 09:08 PM

من و دل از دل و جان هر دو خریدار توییم

دل ندارد به خدا هر که خریدار تو نیست

مهدی 08-03-2010 09:26 PM

شهريست پر کرشمه حوران ز شش جهت
چيزيم نيست ور نه خريدار هر ششم

deltang 08-03-2010 09:27 PM

رسید موسم آن کز طرب چو نرگس مست


نهد به پای قدح هر که شش درم دارد

مهدی 08-03-2010 09:28 PM

ز آفتاب قدح ارتفاع عيش بگير
چرا که طالع وقت آن چنان نمی‌بينم

Omid7 08-03-2010 09:37 PM

همه عمر برندارم سر از این خمار مستی
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی
تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد
دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی

مهدی 08-03-2010 09:41 PM

اي يار ما عيار ما دام دل خمار ما

پا وامكش از كار ما بستان گرو دستار ما


deltang 08-03-2010 09:46 PM

جانا کدام سنگ‌دل بی‌کفایتیست

کو پیش زخم تیغ تو جان را سپر نکرد

مهدی 08-03-2010 09:47 PM

ز ذوق زخم تيرش اين دل من

به دندان گوشه تر كش گرفتست


deltang 08-03-2010 09:49 PM

دیدی ای دل که غم عشق دگربار چه کرد


چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد

مهدی 08-03-2010 09:54 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط deltang (پست 172169)
دیدی ای دل که غم عشق دگربار چه کرد

چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد


حرف آخر من ت بود نه د

deltang 08-03-2010 10:01 PM

این مشاعره کلماته نه حرف آخر بیت

مهدی 08-03-2010 10:11 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط deltang (پست 172180)
این مشاعره کلماته نه حرف آخر بیت

درسته جای تاپک ها رو اشتباه کلیک کرده بودم شرمنده



بيار آن مي كه غم جان را بپيچانيد در غوغا

بيار آن مي كه سودا را دوامي نيست جز حمرا


deltang 08-03-2010 10:13 PM

از آن رو هست یاران را صفاها با می لعلش

که غیر از راستی نقشی در آن جوهر نمی‌گیرد

life 08-03-2010 11:04 PM

در آسمان نه عجب گر به گفته حافظ
سرود زهره به رقص آورد مسیحا را

مهدی 08-03-2010 11:09 PM

گر روی پاک و مجرد چو مسيحا به فلک
از چراغ تو به خورشيد رسد صد پرتو


اکنون ساعت 01:16 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)