پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   مشاعره سنتی (http://p30city.net/showthread.php?t=807)

sheida.m 01-28-2010 09:50 PM

من همان روز زفرهاد طمع ببریدم

که عنان دل شیدا بلب شیرین داد

Omid7 01-28-2010 09:56 PM

دفتر عشق که سر خط همه شوق است وامید
آیتی خواندمش از یاس به پایان که مپرس

deltang 01-28-2010 10:12 PM

سرشکم آمد و عيبم بگفت روي به روي

شکايت از که کنم خانگيست غمازم

Omid7 01-28-2010 10:16 PM

منم آن نخل خزان دیده کز اسباب جهان
هیچ در بار به جز برگ سفر نیست مرا

deltang 01-28-2010 10:16 PM

اگر دشنام فرمایی و گر نفرین دعا گویم

جواب تلخ میزیبد لب لعل شکر خا را

Omid7 01-28-2010 10:21 PM

از جوانی داغها بر سینهٔ ما مانده است
نقش پایی چند ازان طاوس بر جا مانده است

deltang 01-28-2010 10:29 PM

توسنی کردم ندانستم همی

کز کشیدن تنگ تر گردد کمند

Omid7 01-28-2010 10:36 PM

درد من عشق تو و بستر من ، بستر مرگ
جز تـوأم هـیچ طبیبی و پـرستـاری نیست

deltang 01-28-2010 10:41 PM

دهان بسته ام از نوش لبان میبرم آزار

من اگر روزه بگیرم رطب آید سر بازار


Omid7 01-28-2010 10:50 PM

روز اول که سر زلف تو دیدم گفتم
که پریشانی آن سلسله را آخر نیست

deltang 01-28-2010 11:02 PM

تابوت اين همه نظرش را گرفته بود

لبخندهاي تلخ و غريبش دليل داشت

انگار رخصت سفرش را گرفته بود

Omid7 01-28-2010 11:10 PM

در عشق تو از بس که خروش آورديم
درياي سپهر را به جوش آورديم
چون با تو خروش و جوش ما درنگرفت
رفتيم و زبانهاي خموش آورديم

deltang 01-28-2010 11:16 PM

مي چكد لاله لاله اشكِ درد

امشب از خلوت شبانة دل

با من اي دل بگو كجا رفتي

كه پر از ماتم و شراره شدي

تو چه ديدي در آن ديار غريب

كه شكستي و پاره پاره شدي

Omid7 01-28-2010 11:20 PM

يارب چه چشمه ايست محبت که من ز آن
یــک قــطـــره خــوردم و دريــــا گريـســتــم

amir ahmadi 01-29-2010 12:47 AM

ما را نه غم دوزخ نی حرص بهشت است
بردار ز رخ پرده که مشتاق نگاهیم

رزیتا 01-29-2010 01:25 AM

من حالت زاهد را با خلق نخواهم گفت
این قصه اگر گویم با چنگ و رباب اولی

.::reza.com::. 01-29-2010 09:42 AM

یک رنگی و بوی تازه از عشق بگیر
پر سوز ترین گدازه از عشق بگیر
در هر نفسی که میتپی ای دل من
یادت نرود اجازه از عشق بگیر

رزیتا 01-29-2010 10:19 AM

روزی که چرخ از گل ما کوزه ها کند
زنهار کاسه سر ما پر شراب کن

deltang 01-29-2010 11:17 AM

نکند که از رقیبان سـخنی شـنیده باشد

اگر از کسی رسیده است به ما بدی بماند

Omid7 01-29-2010 11:36 AM

دایم گل این بستان شاداب نمی ماند
دریاب ضعیفان را در وقت توانایی

deltang 01-29-2010 11:41 AM

یکی میپرسد اندوه تو از چیست؟

سبب ساز سکوت مبهمت کیست؟

برایش صادقانه مینویسم

برای آنکه باید باشدو نیست

Omid7 01-29-2010 11:49 AM

تا تو را جای شد ای سرو روان در دل من
هیچ کس را من نپسدم که به جای تو بود

Afshin_m05 01-29-2010 11:53 AM

در وصل هم ز عشق تو ای گل در آتشم
عاشق نمی‌شوی که ببینی چه می‌کشم
با عقل آب عشق به یک جو نمی‌رود
بیچاره من که ساخته از آب و آتشم


Omid7 01-29-2010 11:57 AM

مشتاقی و صبوری از حد گذشت یارا
گر تو شکیب داری طاقت نماند ما را
باری به چشم احسان در حال ما نظر کن
کز خوان پادشاهان راحت بود گدا را

Afshin_m05 01-29-2010 12:03 PM

الا ای خسرو شیرین که خود بی‌تیشه فرهادی
قلم شیرین و خط شیرین سخن شیرین و لب شیرین
خدا را ای شکر پاره، مگر طوطی قنادی
من از شیرینی شور و نوا بیداد خواهم کرد



Omid7 01-29-2010 12:05 PM

دیگر نشنیدیم چنین فتنه که برخاست
از خانه برون آمد و بازار بیاراست
در وهم نگنجد که چه دلبند و چه شیرین
در وصف نیاید که چه مطبوع و چه زیباست

deltang 01-29-2010 01:17 PM

تا ابد تا لحظه ی مرگ تا سکوت قصه هامون
بمونه بین من و تو ، هک بشه تو لحظه هامون

Afshin_m05 01-29-2010 01:19 PM

نو گل نازنین من تا تو نگاه می‌کنی
لطف بهار عارفان در تو نگاه کردنست
ماه عباد تست و من با لب روزه دار ازین
قول و غزل نوشتنم بیم گناه کردنست


deltang 01-29-2010 01:25 PM

نمی تونم نمی زارم نمی خوام و نمیشه

تموم لحظه هامون و به خاطره سپردن

Afshin_m05 01-29-2010 01:30 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط deltang (پست 114783)
نمی تونم نمی زارم نمی خوام و نمیشه

تموم لحظه هامون و به خاطره سپردن

البته شما باید با حرف (ت) میگفتین

نگارین نخل موزونی همایون سرو آزادی
به صید خاطرم هر لحظه صیادی کمین گیرد
کمان ابرو ترا صیدم که در صیادی استادی
چه شورانگیز پیکرها نگارد کلک مشکینت

deltang 01-29-2010 01:45 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط Afshin_m05 (پست 114787)
البته شما باید با حرف (ت) میگفتین

نگارین نخل موزونی همایون سرو آزادی
به صید خاطرم هر لحظه صیادی کمین گیرد
کمان ابرو ترا صیدم که در صیادی استادی
چه شورانگیز پیکرها نگارد کلک مشکینت


آخ ببخشید شرمنده اصلا حواسم نبود

تبسم بر رخ مردم كند گل
تماشا كن تبسم هاي او را
تبسم كن كه خود را گم كند گل

رزیتا 01-29-2010 02:57 PM

لاله بوی می نوشین بشنید از دم صبح
داغدل بود به امید دوا باز آمد

deltang 01-29-2010 03:01 PM

دانی که چرا محو تماشای توام

آن قدر مات که حتی مزه بر هم نزنم

مزه بر هم نزنم تا که زدستم نرود

ناز چشمت به قدره مزه بر هم زدنی

Omid7 01-29-2010 06:05 PM

یاری انــدر کس نمیـبـیـنـم یاران را چــه شد
دوستی کی اخر امد دوستداران را چه شد

رزیتا 01-29-2010 10:49 PM

دیشب به سیل اشک ره خواب می زدم
نقشی به یاد خط تو بر آب می زدم

Omid7 01-29-2010 10:51 PM

ماهم این هفته برون رفت وبه چشـمم سالیست
حال هجران تو چه دانی که چه مشکل حالیست

روناک 01-29-2010 10:52 PM

ما مرد زهد و طامات نیستیم
با ما به جام باده ی صافی خطاب کن

Omid7 01-29-2010 10:55 PM

نمیدانی دلم بسیار تنگست
میان ما و تو دیوار سنگست
به امیدی که بر گردی دوباره
نگاهم بر در و گوشم به زنگست

رزیتا 01-30-2010 12:01 AM

تنش درست و دلش شاد باد و خاطر خوش
که دست دادش و یاری ناتوانی داد

Omid7 01-30-2010 12:05 AM

دست از طلب ندارم تا کام من بر آید
یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید


اکنون ساعت 03:09 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)