مه دوهفته ندارد فروغ چندانی
که آفتاب که میتابد از گریبانت |
تو مپندار که خاموشی من
هست برهان فراموشی من |
نگفتمت که به یغما رود دلت سعدی
چو دل به عشق دهی دلبران یغما را |
امشب ز غمت میان خون خواهم خفت وز بستر عافیت برون خواهم خفت |
تو برون خبر نداری که چه میرود ز عشقت
به درآی اگر نه آتش بزنیم در حجیبت |
تا نگرید طفلک حلوا فروش
دیگ بخشایش کجا آید به جوش |
شکفته شد گل حمرا و گشت بلبل مست
صلای سرخوشی ای صوفیان باده پرست |
تو را با غیر میبینم صدایم در نمی آید
دلم میسوزد و کاری ز دستم بر نمی آید |
درد عشقی کشیده ام که مپرس زجر هجری کشیده ام که مپرس |
سه یاقوت رخشان به سه مهره زر
از ایران فرستاده بودش پدر بدو گفت افراسیاب این سخن نبایدکه داند ز سر تا به بن |
اکنون ساعت 06:17 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)