تندرستان را نباشد درد ریش
جز به همدردی نگویم درد خویش |
يارب که خواند آيت عجر و نياز من
بر شاه بنده پرور مسکين نواز من |
نقش خیال روی تو تا وقت صبحدم
بر کارگاه دیده بیخواب میزدم |
ماهم اين هفته برون رفت و به چشمم ساليست
حال هجران تو چه داني که چه مشکل حاليست |
تا مرا با نقش رویش آشنایی اوفتاد
هر چه می بینم به چشمم نقش دیوار آمدست |
توبه کردم که نبوسم لب ساقی و کنون
میگزم لب که چرا گوش به نادان کردم |
ما چو دادیم دل و دیده به طوفان بلا
گو بیا سیل غم و خانه ز بنیاد ببر |
روزگار غريبي است نازنين و تبسم را بر لبها جراحی میكنند و ترانه را بر دهان شوق را در پستوی خانه نهان بايد كرد كباب قناری بر آتش سوسن و ياس روزگار غريبی است نازنين ... |
نازها زان نرگس مستانه اش باید کشید
این دل شوریده تا آن جعد و کاکل بایدش |
***مشاعره سنتی***
نقل قول:
من به حیرانی در این کاشانه ماوا کرده ام ( شعر از خودمه کپی ممنوع ) |
اکنون ساعت 09:54 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)