پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   دلم تنگ است (http://p30city.net/showthread.php?t=12661)

Hiwa 11-14-2009 08:34 AM

سال ها مي گذرد
و من از پنجره بيداري
کوچه ياد تو را مي نگرم
مي پويم
و چنان آرامم
که کسي فکر نکرد
زير خاکستر آرامش من
چه هياهويي هست ...
عاشقي هم دردي است !!!
و من از لحظه ديدار تو ميدانستم
که به اين درد
شبي
خواهم مرد ...

SonBol 11-14-2009 09:15 AM

لیستی نوشته‌ام از کتاب‌هایی که باید بخوانم
و لیستی دیگر از فیلم‌هایی که باید ببینم؛
ساعتهایم را تنظیم کرده‌ام برای خوردن، خوابیدن و خواندن؛
کاغذهایم را مرتب کرده‌ام برای نوشتن؛
ظرفها را شسته‌ام؛
لباس‌ها را جمع کرده‌ام؛
همه چیز آماده است برای زندگی...
با این همه گوشه‌ای از تمام لحظه‌هایم می‌لنگد:
راستی برای دلتنگی تو کدام‌یک لازم است؟
کاغذ؟ زمان؟ پول؟
یا فقط یادآوری چند خاطره ساده؟
یا تلاقی دیگری نگاهم را با نگاهت؟
می‌دانی... مدتهاست که برای دلتنگی تو،
حتی به خودت هم نیازی نیست دیگر!

deltang 11-14-2009 07:29 PM

من دلتنگ دلتنگم

Omid7 11-14-2009 07:45 PM

برات دلتنگ دلتنگم
تو هم مثل منی جانم ؟ ... تو هم تو چشم من خوابی؟
بگو آهسته تو گوشم ... تو هم بی تابِ بی تابی؟
دارم عاشق میشم انگار، از این راهِ به این دوری
دلم طاقت نمیاره ... بهش میگم که: مجبوری!
برای با تو بودن با غروب جاده می سازم
دل تنهای تنهامو به چشمای تو می بازم ...

ببین جانم برات دلتنگ دلتنگم ؟ ...
ببین دوری و من دلگیر دلگیرم؟
میگم حرفی رو که خشکیده رو لب هام؛
عزیزم ، نازنینم ... بی تو می میرم!

تو هم مثل منی جانم ؟ ... دلت از فاصله خسته اس؟
تو هم حس میکنی درها به روی عشق تو بسته اس؟
خیالت راحت راحت، یه روز دستاتو می گیرم
به پات می شینم و آخر تو آغوش تو می میرم ...
ببین جانم برات دلتنگ دلتنگم ؟ ...
ببین دوری و من دلگیر دلگیرم؟
میگم حرفی رو که خشکیده رو لب هام؛
عزیزم ، نازنینم ... بی تو می میرم!

Hiwa 11-15-2009 10:09 AM

حرفی نیست ...
عشقی نیست ...
حسی نیست ...
تو که نیستی ...
عادتی نیست ...
ساعتی نیست ...
تو که نیستی ...
خاطره نیست ...
من هستم و من
بی هیچ ...
بی نگاه ...

فرگل 11-15-2009 10:38 AM

قفسم را مشكن تو نكن آزادم
گر رهايم سازي به خدا خواهم مرد
من به زنجير تو عادت دارم
بارها در پي اين فكر كه قلب توام
با تو احساس سعادت كردم

aram_53 11-15-2009 10:40 AM

حاصل رفتنت دلتنگی من

گفتی می آیم
نیامدی
گفتی می خواهمت
نخواستی
لااقل آمدن و نیامدن
خواستن و نخواستنت را
سهمیه بندی می کردی
دار و ندارم تو بودی
صبر و قرارم نیز
شهر و دیارم تو بودی
وقتی رفتی
یک دلتنگ ، یک آواره
حاصل جمع رفتنت شد .

Hiwa 11-16-2009 12:16 PM

يک روز از نو
از درختان، خيابان شلوغ
از همه کلبه هاي بي فروغ
دور خواهم شد.
يک روز مي گذرم از هر چه هياهو
از هر چه آرزو
یک روز پرواز
سهم چشمان بسته ام خواهد شد.
روزي که از همه ي پنجره ها
آيينه ها و همه ي آرزو ها دست خواهم کشيد.
و آنگاه بال هايم پرواز را تجربه خواهد کرد.
و خواهم آمد به سويت ...
اينرا فقط تو بدان ...
تو بفهم و تو بمان ...

Hiwa 11-17-2009 10:26 AM

بكُش دل را شهامت كن، مرا از غصه راحت كن
شدم انگشت نماي خلق
مرا، تو درس عبرت كن
بكن حرف مرا باور،
نيابي از من عاشقتر
نمي ترسم من از اقرار، گذشت آب از سرم ديگر821

dear59 11-24-2009 12:10 PM


این حال من بي توست
بغض غزلي بي لب
افتاده ترين خورشيد
زير سم اسب شب
اين حال من بي توست
دلداده تر از فرهاد
شوريده تر از مجنون
حسرت به دلي در باد
پيدا شو که مي ترسم
از بستر بي قصه
پيدا شو نفس برده
مي ترسه ازت غصه
بي وقفه ترين عاشق
موندم که تو پيداشي
بي تو همه چي تلخه
بايد که تو هم باشی


اکنون ساعت 05:04 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)