|
|
behnam5555 |
12-16-2010 07:48 PM |
سوررئاليسم
در ميانه هاي سده نوزدهم گ در آن هنگام كه ادب دوستان سخن پرور هر گروه به گرد مكتبي جمع شده بودند و جنبش هاي ادبي و هنري در گوشه و كنار اروپا و امريكا شكل مي گرفت و گسترش ميافت؛ جنبش نوين ديگري بنام سوررئاليسم جلوه نمود.
آندره برتون در آغاز اين مكتب را راهبري مي كرد و هوست كه براي شناسائي اين مكتب گفته است: «ژرف ترين احساس هاي شخص هنگامي بتمام معنا خود نمائي ميكند كه پندارها و خيال هاي و هم انگيز همه چيز را رهنمون گردد و اختيار از دست منطق انساني بيرون شود.»
از اين روست كه مي بينيم پديده هاي سوررئاليستي نيز بسان آثار رمانتيكي زائيده رويا و خيال هنرمند است تا واقعيتها و جلوه هاي زندگي اجتماع.
در چشم اين دسته هنرمندان؛ انسان تاريخي وارادي با تمام نيروي سازنده و ديناميكش بي ارزش است. آنان در پي انسان غريزي و غير تاريخي مي گردند؛ از اين رو به جهان كودكي و غريزه ها پا مي گذارند و مي كوشند تمام انگيزه هاي غريزي را در انديشه و روان انسان متمدن نقاشي و زنده سازند.
سوررئاليسم را نمي توان تنها يك جهان بيني هنري و ادبي شمرد؛ بلكه ميبايست يك مكتب فلسفي و اجتماعي نيز بشمار آورد. از نقطه ديد فلسفي و اجتماعي سوررئاليست بر پايه روانكاوي فرويد استوار است.
پيروان اين مكتب بر اصل هائي چند ايمان داشته و همواره بدانها تكيه مي نمايند؛ از آن ميان؛ نگرش و گرايش بسوي جهان رويا و وهم؛ به گونه اي كه آنها را از جهان راستي و واقع بدر مي برد. واقع بينان تندرو اين گرايش را چنين روشن مي سازند:
«فقط در اين جهان وهم آسا؛ عقل نارساي بشر توانائي خود را از دست مي دهد و آدمي مي تواند ژرف ترين چيزهاي هستي را درك و بيان كند.»
هنرمندان سوررئاليست با هر كوششي كه براي منطقي و واقعي ساختن هنر انجام مي گرديد به مبارزه و مخالفت بر خواستند.
آنان هرگز روا نمي داشتند كه نيروهاي منطفي و خردي هنر بر نيروهاي خيالي و رويائي آنها برتري پيدا يابد. پديده آنها هيچ چيز بيهوده تر از هنري نيست كه تنها برخي از واقعيت هاي گوناگون طبيعي سخن به ميان آورد.
با اندكي پروا و ژرف بيني؛ به خوبي همبستگي ها و هم آهنگي هاي فراواني ميان سوررئاليسم با رمانتيسم وسمبوليسم نمايان ميگردد.
هوبرت ريد يكي از پيشوايان اين انديشه مي نويسد:
هنرمند سوررئاليست با اصول اخلاقي سر ناسازگاري دارد از آن رو كه آن را گنديده مي داند.»
او بهيچ روي نمي تواند اصول اخلاقي و عرفي ايراكه اختلاف و گسترش بي اندازه «نداري ودارائي را نديده مي گيرد احترام بگذارد...»
اگر بخواهيم جهان بين سوررئاليسم را در گفته كوتاه و فشرده اي بشناسانيم؛ مي بايست سخن خود آندره برتون را در اين باره بازگوئي نمائيم كه مي گويد:
«يقين دارم كه در آينده؛ اين دو حالت ضاهرا متضاد؛يعني رويا و واقعيت؛ در نوعي واقعيت مطلق؛ كه همان واقعيت برتر است در هم آميخته و يكي خواهند شد.»
اين مكتب كه جنبه هاي علمي گوناگوني بخود مي گيرد؛ و از زبان شعر و هنر براي نماياندن انديشه ها و جهان بيني خود بهره ور مي شود؛ پس از چندي كوشش و گسترش رو به نابودي مي نهد و پيش آهنگش هريك به راهي ديگر روي مي نهند؛ ولي سوررئاليسم در جهان هنر و ادب و انديشه جا پاهاي فراواني بجا مي گذارد.
|
behnam5555 |
12-16-2010 07:50 PM |
رمانتيسم
نهضت رمانتيسم زائيده تمدن صنعتي و پيشرفت طبقه متوسط در سده نوزدهم است. زيرا توده پيشرفته سده نوزده اروپا ديگر نمي توانست سنت هاي ملوك الطوايفي (فئوداليسم) و كلاسيسيسم را گردن نهد. از اين رو به نويسندگان و هنرمنداني نياز داشت كه به دلخواه خويشتن و پندارهاي بي بند و بار خود خامه بدست گيرند بنابراين شايسته است رمانتيسم را يك مكتب انقلابي و ناقص سنت هاي كلاسيسيسم دانست.
اين نهضت از ميانه هاي سده هجده اوج گرفت و بالا رفت؛ تاجائي كه آخرهاي اين سده و سرتاسر سده نوزده؛ جهان هنر ادب و انديشه را جولانگاه خويش ساخت.
«نواميس» از سرودهاي رمانتيك بدينگونه ياد مي نمايد:
هنري است كه همه چيز را به شيوه دل انگيزي شگفت آور مي سازد؛ هنري كه همه چيز را در فاصله هاي دور قرار مي دهد بي آنكه از رنگ آشنا و دل فريب آنها بكاهد.
رمانتيك ها به روياها و انديشه هاي خود بيش از هر انگيزه طبيعي و غير طبيعي ديگر پروا داشتند وآنچه مي سرودند و مي نوشتند جلوه هائي از جهان ناشناخته و دور دست انديشه و پندار بود. آنها برعكس كلاسيست ها هرگز به خود نمي پرداختند؛ بلكه همواره به فرمان احساس و انديشه گوش مي سپردند.
خيال پردازان سده نوزده هيچگاه توده خود را آنگونه كه بود نقاشي نمي كردند؛ بلكه آنچنان كه مي خواستند باشد مجسم مي ساختند؛ از اين رو مكتب رومانتيسم دربرابر رئاليسم جاي مي گيرد. هنرمند رمانتيك توده خود را دشمن ميدارد و چون از زندگي در اجتماع خويش گريزان است؛ به دامن خيال ها و انديشه هاي خويش پناه مي برد و به دوران هاي باستاني (بويژه سده هاي ميانه) و روزگار كودكي و سرزمين آرزو و تنهائي باز مي گردد .
از سوي ديگر جنبش رمانتيسم را بايد فرياد خشم اعتراض بر ضد بندگي انسان؛ كشاكش هاي سرمايه داري برگرداندن شهرها به اردوگاه هاي كارگري و بدبختي و سرانجام برضد صنعتگران سرمايه دار دانست؛ نمونه برجسته اي از اين فريادها را مي توان در شعرهاي شيرين و بي پيرايه ويليام «وردزورث» سراينده رمانتيك انگليس جستجو كرد. از آنجا كه بنياد رمانتيسم با ايده آليسم هماهنگي نزديك و شناخته دارد.
هنرمند رمانتيك زندگي و اجتماع را زائيده انديشه مي داند برخلاف رئاليست ها؛ دگرگوني و چگونگي هاي توده را وابسته به دگرگوني هاي انديشه بشري مي شمارد.
مي توان پيشوايان اين مكتب را در فرانسه استاندال: ويكتور هوگو؛ شاتو بريان و در انگلستان وردزورث؛ لردبايرون و در آلمان گوته و در روسيه يوشكين و گوگول دانست.
ديباچه هوگو بر نمايشنامه «كرمول » خود در حقيقت مرام نامه جنبش رمانتيسم گرديد و همو با عرضه داشتن شاهكار جاودان خود «بينوايان» رهبري اين مكتب را از آن خويش ساخت. در پايان مي بايست ناگفته نگذارد كه گرچه اين جنبش ديرگاهي درخشيدن گرفت و ستارگان روز افزوني چون هوگو؛ گوته و بايرون برسينه آن خودنمايي و تابندگي كردند ولي سرانجام با آزادي بي بند وبار خود و پديد آوردن جنبش هاي ديگري همچون سمبوليسم و سوررئاليسم هنر را به تباهي كشانيد.
|
behnam5555 |
12-16-2010 07:52 PM |
آشنايي با ناپلئون هيل استاد بزرگ موفقيت
ناپلئون هيل را به جرات مي توان يكي از بزرگ ترين استادان موفقيت در تمام دوران ها و از بنيانگذاران اين فن ناميد. يكي از دلايلي كه اين گفته را تاييد مي كند كتاب معروف او «فكر كن و ثروتمند شو» است و كسانيكه اين كتاب را خوانده اند و به دستورات آن عمل كرده اند اعتراف كرده اند بزرگترين فرمول موفقيت را در آن كشف كرده اند.
ناپلئون هيل در منطقه اي روستايي اما زيبا در ايالت ويرجينياي آمريكا بدنيا آمد. او وقتي 10 سال داشت مادر خود را از دست داد پدر و نامادريش او را بزرگ كردند. در حاليكه بيشر مردم از پدر و مادر خود براي شروع يك زندگي جديد و مستقل شدن كمك مي گيرند هيل به چنان موفقيتي دست يافت كه توانست كاملا روي پاي خود بايستد اما در اين موفقيت يك نفر به او كمك بزرگي كرد و آنهم كسي نبود جز «آندره كارنجي». كارنجي متوجه شده بود كه هيل نويسنده بزرگي خواهد شد.
آندره از ناپلئون هيل خواسته بود با افراد مرفه جامعه و از آن مهمتر با مردان و زنان فوق موفق مصاحبه كند و راز موفقيت آنها را دريابد. كارنجي از ناپلئون هيل حمايت مي كرد ولي هيچگاه به او نگفت كه از نظر مالي هم او را پشتيباني خواهد كرد و به او پولي نداد. احتمالاً او مي دانست كه استعداد فوق العاده او در نويسندگي بزرگترين پشتيبان مالي او خواهد بود.
او براي هدف منحصر به فردي كه دنبال مي كرد و جمع آوري و مستند سازي اسرار پنهان هر مرد و زن موفق چيز هاي جديد آموخت و در نهايت اين تلاش منجر به نوشتن كتابي شد كه بعد ها با نام «فكر كن و ثروتمند شو» منتشر شد. هيل با معروفترين و موثرترين افراد تمام دوران ها مانند توماس اديسون، الكساندر گراهام بل، جرج ايستمن، هنري فورد، جان دي راكفلر، تئودور روزولت، وود رو ويلسون و بسياري افراد ديگر مصاحبه كرد. او بيست سال زحمت كشيد تا راهنماي موفقيت را توليد كند كتابي كه در ابتدا «قانون موفقيت» نام گرفت.
گذشته از اينكه او يك نويسنده مورد احترام بود يك ويراستار، ناشر و مشاور فوق العاده هم بود او معمولاً ديدگاه هاي خود را به كارنجي مي گفت و كارنجي هم اين راهنمايي ها را به صورت رسمي به رئيس جمهور وقت آن زمان فرانكلين روزولت مي نوشت.
در سال 1973 دست نوشته هاي هيل با رنگ و لعاب بيشتر و تيتر جديد «فكر كن و ثروتمند شو» (به انگليسي Think and Grow) چاپ شد و تا كنون هم در حال چاپ است و تا زمان نگارش اين مقاله بيش از 30 ميليون نسخه از اين كتاب چاپ شده است و اين عدد هنوز در حال رشد است.
آنچه بيش از همه درباره او برجسته است سخنان نغز اوست كه بسيار مورد توجه بوده و هنوز هم هست. به طوريكه استادان موفقيت و اساتيد دانشگاه ها هنوز از آنها در سخنان خود استفاده مي كنند. يكي از اين سخنان اين است. « يك هدف يك روياست با يك ضرب العجل» اين جمله را هنوز بسياري از نويسندگان با علاقه در نوشته هاي خود استفاده مي كنند.
از ديگر سخنان او «بزرگترين فرصت زندگي شما شايد همين لحظه اي باشد كه در آن به سر مي بريد.»،«اگر نمي توانيد كارهاي بزرگ انجام دهيد كار هاي كوچك به شيوه بزرگان انجام دهيد.» سخنان ناپلئون هيل و لحنش به طور آشكاري نشان مي دهد كه او شاگرد آندره است در اين سخنان قدرتي نهفته است كه شديداً مخاطب خود را تهييج مي كند تا يك زندگي فوق العاده بسازد حتي بعضي از افرادي كه با استفاده از راهنمايي هاي هيل به موفقيت بزرگي رسيده بودند اعتراف مي كردند كه اگر هيل چشمان ما را باز نمي كرد اكنون يك زندگي معمولي داشتند. كتاب «فكر كن و ثروتمند شو» هميشه براي رساندن افراد معمولي به موفقيت خود را مسئول دانسته است. با تشكر از ناپلئون هيل بخاطر سال ها زحمتي كه براي نوشتن اين كتاب متحمل شد و آنرا به جامعه بشري تقديم كرد.
ترجمه علي يزدي مقدم
|
behnam5555 |
12-17-2010 12:25 PM |
۲۳نکته برای سحرخیزی
http://t2.gstatic.com/images?q=tbn:A...R4cGg5XB2G_3NI
۱) محیط خوابتان را برای بیدار شدن مساعد کنید:
جای یکه در آن می خوابید و صبح قرار است در آن بیدار شوید خودش می تواند یک عامل برای سحر خیزی باشد هر چند این عامل در افراد مختلف متغیر است امامثلا داشتن یک اتاق خواب منظم و مرتب و تمیز می تواند بسیار در سحرخیز بودن شما موثر باشد و نظم این اتاق سبب شود که شما احساس کنید سر زمانی که باخود قرار گذاشته اید باید از خواب بیدار شوید.
۲) به اندازه کافی بخوابید:
این یکی از عوامل اصلی است که سبب می شود افراد با زود از خواب بیدار شدن مشکل داشته باشند، در اصل داشتن خواب کافی زود بیدار شدن از خواب را چندین بارآسان تر میکند.
این بدان معنی است که بایستی کمی با خودتان برای رفتن به موقع به رختخواب جدال کنید و سعی کنید بر نگرانی از دست دادن ساعات انتهایی شب و بعضا نیمه شب پایان دهید و البته جای نگرانی هم نیست می توانید این ساعات را با سحر خیزی در فردا صبح به دست بیاورید.
۳) کارهای روز بعدتان را در شب قبلش مشخص کنید:
نوشتن و یادداشت کردن کارهای مهمی که قرار است صبح بعد از بیدار شدن از خواب انجام دهید می تواند اراده شما را در سحرخیزی و شروع بی درنگ روزمرگی تان محکم تر کند. هر چه اراده قوی تری داشته باشید راحت تر می توانید سحر خیزشوید.
۴) در رختخواب مطالعه نکنید:
گذارندن چندین دقیقه در رختخواب و سعی در آرام کردن فکرتان و بدنتان بدن شما رامتوجه میسازد که زمان خواب فرا رسیده است، با تمرین در این زمینه می توانیدکم کم با ورود به رختخواب در کمتر از ۱۰ دقیقه به خواب بروید که البته هدف اصلی هم همین است پرداختن به کارهای جنبی مثل کتاب خواندن و غیره بیشترباعث به هم ریختگی فکر و طولانی شدن زمان فرو رفتن به خواب خواهند شد.
۵) بلافاصله قبل از خواب چیزی نخورید:
اگردر فاصله ی زمانی کمتر از دو ساعت به خوابیدن چیزی بخورید و بعد
به رختخواب بروید بدن شما درگیر هضم غذا خواهد بود و این امر می تواند در خواب شما اختلال ایجاد کند و یا اصلا زمان به خواب رفتنتان را طولانی کند.
۶) استرس را در خودتان از بین ببرید:
استرس یکی از مواردی هست که همیشه سبب کم خوابی می شود، می توان استرس را باتمرینات ویژه ی یوگا یا سعی بر کنترل نحوه ی تنفس و سایر موارد قبل از رفتن به رختخواب کاهش داد.
۷) به خودتان جایزه بدهید:
همیشه قرار نیست با این تفکر از خواب بیدار شوید که مثلا کلی کار دارید، میتوانید برای خودتان در صورتی که زود از خواب بیدار شوید مواردی را به عنوان جایزه تعیین کنید، مثلا دیدن یک برنامه ی تلویزیونی صبحگاهی مورد علاقه،خوردن صبحانه یی خاص یا خوردن یک بستنی در شروع صبح یا هر چیز دیگری که میتواند برای بیدار شدن و ترک سریع رختخواب در صبح زود به شما انگیزه بدهد.
۸) نرمش های صبحگاهی:
قدری نرمش و یا ورزش خاص در شروع صبح میتواند بسیار مفید باشد، سبب گردش بهترخون در بدن شود شما را در شروع صبح شاداب تر نماید و در نهایت روزتان را به بهترین شکل ممکن شروع کنید.
۹) در رختخواب به خودتان برای بیدار شدن دروغ نگوئید:
همیشه سعی کنید بلافاصله بعد از بیدار شدن رختخواب خودتان را ترک کنید، اینکه مثلا ۱۰ یا ۲۰ دقیقه ی دیگر از جایم بلند خواهم شد در حالی که بیدار شده اید اصلا به شما کمکی نخواهد کرد و هر چه بیشتر در زمانی که بیدار شده ایددر رختخواب بمانید بدنتان تمایلش برای بازگشت به خواب عمیق بیشتر می شود.
۱۰) با پنجره های باز بخوابید:
هوای تازه برای همه ی ما خوب است و سبب می شود تا خواب عمیق تر و آرام تری داشته باشیم.
۱۱) سعی کنید با طلوع خورشید بیدار شوید:
بیدارشدن با طلوع خورشید از نظر روانشناسی باعث می شود در شروع روز بسیار سرحال تر باشید و بدنتان نیز کم کم برای بیدار شدن در این زمان خاص تبدیل به ساعت می شود.
۱۲) بر تمرین دادن بدن اصرار داشته باشید: سعی کنید همیشه راس یک ساعت خاص ازخواب بیدار شوید بیدار شدن از خواب در یک ساعت خاص می تواند سبب ایجاد عادت برای بیداری در آن ساعت در بدن شود و فراموش نکنید سحرخیزی تنها یک عادت است.
۱۳) از خانه بیرون بزنید:
خروج از خانه در صبح زود پیاده روی و یا دویدن در اینگونه ساعتها بسیار لذت بخش است خصوصا که شنیدن صداهای صبحگاهی و نور خورشید در این ساعتها بدن راشاداب تر میکند و در عین حال تجربه ی این شرایط می تواند انگیزه یی باشدبرای سحرخیزی در روزهای بعدی.
۱۴) به بدن خود گوش دهید:
بدن شما خیلی خوب می تواند احتیاجاتش را به شما اطلاع دهد، اگر هنگامی که صبح از خواب بیدار می شوید هنوز احساس خستگی میکنید سعی کنید شبها زودتر به رختخواب بروید بدن شما کم کم یک الگوی معین برای خوابیدن و بیدار شدن پیدامیکند و کاملا بر آن منطبق خواهد بود.
۱۵) زنگ ساعت خود را تغییر دهید:
اجازه ندهید هر روز با یک زنگ خاص و همیشگی بیدار شوید، علاوه بر اینکه این روندبرای خودتان خوشایند نخواهد بود بعد از مدتی زنگ ساعتتان دیگر شما را نمیتواند بیدار کند.
۱۶) برای فردا صبح آماده باشید:
سعی کنید چیزهایی که برای فردا صبح احتیاج دارید را شب قبل آماده کنید، مثلاکیف وسائل تان، لباس هایتان و یا وسیله ی خاصی که باید همراه داشته باشید و .... در این شرایط دیگر نیازی ندارید در رختخواب به این موارد و آماده سازیشان فکر کنید.
۱۷) با رادیو بیدار شوید:
استفاده از رادیو به جای زنگ ساعت علاوه بر تنوع می تواند در بسیاری از افراد سبب ایجاد انگیزه در ترک رختخواب شود.
۱۸) از ساعات اضافی صبح بهره ببرید:
هدف از صبح زود بیدار شدن چیست؟ وقتی هر صبح زود از خواب بلند شوید مسلما درشروع بسیاری از روزهایتان یکی دو ساعت وقت آزاد و اضافی خواهید داشت که مغزتان در آن هنگام از صبح شاداب ترین ساعات و آماده ترین ساعتش رامیگذارند می توانید از این ساعات استفاده ی بسیار مفیدی بکنید و بهتر است برای این ساعات برنامه ی خاصی داشته باشید در غیر اینصورت کم کم در سحرخیزیبی انگیزه می شوید.
۱۹) قرارهای مهم خود را در صبح بگذارید:
داشتن قرارهای ملاقات مهم در صبح می تواند انگیزه ی کافی به هر فردی برای بیدار شدن در صبح زود را بدهد.
۲۰) برای خودتان یک شریک مشابه پیدا کنید:
راستش در برخی موارد بد نیست برای سحر خیز شدن با یکی مثل خودتان که دوست داردسحرخیز باشد ولی فکر میکند نمی تواند همراه شوید در این شرایط اگر هر دوواقعا برای بیدار شدن در صبح زود تصمیم گرفته باشید می توانید دراستواری براین تصمیم در یکدیگر موثر باشید.
۲۱) به دیگران راجع به سحر خیزی خود بگوئید:
بگذاریدهمه ی اطرافیانتان بداند که شما صبح زود از خواب بیدار می شوید، اینکه وانمود کنید هنوز مثل گذشته هستید باعث می شوید مثل گذشته شوید!!!
۲۲) خواب های روزانه را ترک کنید:
اینیک حقیقت مسلم است کسانی که در روز خواب حتی کوتاهی هم دارند برای خواب شب مشکل دارند، سعی کنید اگر به این نوع از خواب عادت دارید آن را به مرورترک کنید چون اختلال در خواب شب یکی از علل اصلی عدم بیدار شدن در ساعت دلخواه صبح است.
|
behnam5555 |
12-17-2010 12:29 PM |
چند چیز موجب وسعت رزق است
1 خوش خلقی
2 خوش رفتاری با همسایه
3 احسان كردن به والدین
4 صله ارحام
5 صدقه دادن
6 خوبی نیت
7 شستن دست پیش از غذا
8 گرامی داشت ناتوانها
9 میانه روی در اقتصاد
10 خود داری از شهوت
11 در ستكاری و امانت
12 گرفتن ناخن و كوتاه كردن مو در روز جمعه
13 انگشتر عقیق ، انگشتر یاقوت انگشتر فیروزه در دست كردن
14 استغفار كردن
15 دعا كردن برای مومنین
16 خواندن آیت الكرسی
17 خواندن سوره واقعه هر شب
18 خواندن زیارت عاشورا
19 خواندن نماز شب
20توكل بر خدا
|
behnam5555 |
12-17-2010 12:33 PM |
پنج سفارش از رسول خدا
مردى به نام (ابو ایوب انصارى ) محضر پیغمبر صلى الله علیه و آله رسید و عرض كرد:
یا رسول الله ! به من وصیتى فرما كه مختصر و كوتاه باشد تا آن را به خاطر سپرده ، عمل كنم .
پیغمبر فرمود:
پنج چیز را به تو سفارش مى كنم :
1- از آنچه در دست مردم است ناامید باش ! چه این كه ، براستى آن عین بى نیازى است .
2- از طمع پرهیز كن ! زیرا طمع فقر حاضر است .
3- نمازت را چنان بخوان كه گویا آخرین نماز تو است و زنده نخواهى ماند تا نماز بعدى را بخوانى .
4- بپرهیز از انجام كارى كه بعدا به ناچار از آن پوزش طلبى .
5- براى برادرت همان چیزى را دوست بدار كه براى خودت دوست دارى
|
behnam5555 |
12-17-2010 12:41 PM |
سقای هندی
يک سقا در هند ، دو کوزه بزرگ داشت که هر کدام از آنها را از يک سر ميله اي آويزان مي کرد و روي شانه هايش مي گذاشت .
در يکي از کوزه ها شکافي وجود داشت .
بنابراين در حالي که کوزه سالم ، هميشه حداکثر مقدار آب ممکن را از رودخانه به خانه ارباب مي رساند، کوزه شکسته تنها نصف اين مقدار را حمل مي کرد. براي مدت دو سال ، اين کار هر روز ادامه داشت .
سقا فقط يک کوزه و نيم آب را به خانه ارباب مي رساند. کوزه سالم به موفقيت خودش افتخار ميکرد.
موفقيت در رسيدن به هدفي که به منظور آن ساخته شده بود. اما کوزه شکسته بيچاره از نقص خود شرمنده بود و از اينکه تنها مي توانست نيمي از کار خود را انجام دهد، ناراحت بود.
بعد از دوسال روزي در کنار رودخانه ، کوزه شکسته به سقا گفت :
« من از خودم شرمنده ام و مي خواهم از تو معذرت خواهي کنم .»
سقا پرسيد :
« چه مي گويي؟ از چه چيزي شرمنده هستي ؟»
کوزه گفت :
« در اين دو سال گذشته من تنها توانسته ام نيمي از کاري را که بايد ، انجام دهم . چون شکافي که در من وجود داشت ، باعث نشتي آب در راه بازگشت به خانه اربابت مي شد.
به خاطر ترک هاي من ، تو مجبور شدي اين همه تلاش کني ولي باز هم به نتيجه مطلوب نرسيدي.»
سقا دلش براي کوزه شکسته سوخت و با همدردي گفت :
« از تو مي خواهم در مسير بازگشت به خانه ارباب ، به گل هاي زيباي کنار راه توجه کني.» درحين بالا رفتن از تپه ، کوزه شکسته ، خورشيد را نگاه کرد که چگونه گل هاي کنار جاده را گرما مي بخشد و اين موضوع ، او را کمي شاد کرد.
امادر پايان راه باز هم احساس ناراحتي مي کرد. چون ديد که باز هم نيمي از آب نشت کرده است .
براي همين دوباره از صاحبش عذرخواهي کرد .
سقاگفت :
« من از شکاف هاي تو خبر داشتم و از آنها استفاده کردم . من در کناره راه ، گل هايي کاشتم که هر روز وقتي از رودخانه بر مي گشتيم ،
توبه آنها آب داده اي .
براي مدت دو سال ، من با اين گل ها ، خانه اربابم راتزئين کرده ام . بي وجود تو ، خانه ارباب نمي توانست اين قدر زيبا باشد.»
|
behnam5555 |
12-17-2010 12:42 PM |
زیبائی
زيبايي غير از آنكه نعمت خداست، دام شيطان نيز هست
فردريش نيچه
|
behnam5555 |
12-17-2010 12:45 PM |
زیبائی زن
يك پسر كوچك از مادرش پرسيد:
چرا گريه مي كني؟
مادرش به او گفت :
زيرا من يك زن هستم .
پسر بچه گفت:
من نمي فهمم.
مادرش او را در آغوش گرفت و گفت :
تو هيچگاه نخواهي فهميد.
بعدها پسر كوچك از پدرش پرسيد :
چرا مادر بي دليل گريه مي كند؟
پدرش تنها توانست به او بگويد :
تمام زن ها براي هيچ چيز گريه مي كنند.
پسر كوچك بزرگ شد و به يك مرد تبديل گشت ولي هنوز نمي دانست چرا زن ها بي دليل گريه مي كنند؟
بالاخره سوالش را براي خداوند مطرح كرد و مطمئن بود كه خدا جواب را مي داند.
.او از خدا پرسيد :
خدايا چرا زن ها به آساني گريه مي كنند؟
خداگفت :
زماني كه زن را خلق كردم مي خواستم كه او موجود به خصوصي باشد.
بنابراين شانه هاي او را آن قدر قوي آفريدم تا بار همه دنيا را به دوش بكشد و همچنين شانه هايش آن قدر نرم باشد كه به بقيه آرامش بدهد.
من به او يك نيروي دورني قوي دادم تا توانايي تحمل زايمان بچه هايش راداشته باشد و وقتي آن ها بزرگ شدند توانايي تحمل بي اعتنايي آن ها را نيز داشته باشد.
به او توانايي دادم كه در جايي كه همه از جلو رفتن نااميد شده انداو تسليم نشود و همچنان پيش برود.
به او توانايي نگهداري از خانواده اش را دادم حتي زماني كه مريض يا پير شده است بدون اين كه شكايتي بكند.
به او عشقي داده ام كه در هر شرايطي بچه هايش را عاشقانه دوست داشته باشد حتي اگر آن ها به او آسيبي برسانند.
به او توانايي دادم كه شوهرش را دوست داشته باشد و از تقصيرات او بگذرد و هميشه تلاش كند تا جايي در قلب شوهرش داشته باشد.
به او اين شعور را دادم كه درك كند يك شوهر خوب هرگز به همسرش آسيب نمي رسانداما گاهي اوقات توانايي همسر ش را آزمايش مي كند وبه او اين توانايي رادادم كه تمامي اين مشكلات را حل كرده و با وفاداري كامل در كنار شوهرش باقي بماند و در آخر به او اشك هايي دادم كه بريزد.
اين اشك ها فقط مال اوست و تنها براي استفاده اوست در هر زماني كه به آن ها نياز داشته باشد.
او به هيچ دليلي نياز ندارد تا توضيح دهد چرا اشك مي ريزد؟
خدا گفت :
زيبايي يك زن در چشمانش نهفته است زيرا چشم هاي او دريچه روح اوست.
ودر قلب او جايي كه عشق او به ديگران در آن قرار دارد.
|
behnam5555 |
12-17-2010 12:51 PM |
زيبايي بزرگ ، شيفته ام ميسازد ، اما زيبايي بزرگتر آزادم مي کند ، حتي از خودش.
.. جبران خليل جبران ..
|
اکنون ساعت 09:06 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
|
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)