اگر چه عمر رفته و جوانی ام پیر شده
به تو در این جهان نشد در آن جهان که می رسم |
من چه میدانستم
دل هر کس دل نیست قلبها ، ز آهن و سنگ قلبها ، بی خبر از عاطفه اند .. |
دیگران چون بروند از نظر از دل بروند
تو چنان در دل من رفته که جان در بدنی |
یار مردان خدا باش که در کشتی نوح
هست خاکی که به آبی نخرد طوفان را |
آن درختی کاو شود با یار جفت
از هوای خوش ز سر تا پا شکُفت |
ترا پرواز بس زودست و دشوار
ز نو کاران که خواهد کار بسیار |
راه دل عشاق زد آن چشم خماری
پیداست از این شیوه که مست است شرابت |
تا مرا عشق تو تعلیم سخن گفتن کرد
خلق را ورد زبان مدحت و تحسین من است |
تو را می خواهم و دانم که هرگز
به کام دل در آغوشت نگیرم تویی آن آسمان صاف و روشن من ایدپن کنج قفس مرغی اسیرم |
ما در پیاله عکس رخ یار دیدهایم
ای بیخبر ز لذت شرب مدام ما |
اکنون ساعت 03:13 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)