شهریارا دم رفتن همه را حرف اینست
که دگر باره نزایاد و نمیراد ای کاش |
شمع حریم عشقم، پروای کشتنم نیست
بسیار دیدهام من، در زیر پا سر خویش |
شهراراگودل ازمامهربانان نشکنید
چونکه قاضی درقضانامهربانی میکند |
در حفظ آبرو ز گهر باش سختتر
کاین آب رفته باز نیاید به جوی خویش |
شمع را باید از این خانه برون کردن و کشتن
تاکه همسایه نداند که تو در خانه مایی |
یا رب چه چشمه ای ست محبت که من از آن
یک قطره آب خوردم و دریا گریستم |
میازار موری که دانه کش است
که جان دارد و جان شیرین خوشست |
تا توانی دلی بدست آور
که دل شکستن هنر نمی باشد |
دور کردن منزل نزدیک را از عقل نیست
چون سکندر درتلاش آب حیوان نیستم |
من آن درویش شبگردم
شراب تلخ می نوشم لباس کهنه می پوشم به ظاهر گرچه می خندم ولی اندر سکوتی تلخ میگریم تا دلش چندان نگیرد هرکه را با ما نشست... |
اکنون ساعت 05:41 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)