تو مرا سوزی و من سوزم از این غم که مباد.
بـاد بیرون بَرَد از کـوی تـو خـاکستر مـن ... |
نه به خود میرود گرفته ی عشق
دیگری میبرد به قلابش |
شبنم خود را به همت میبرم بر آسمان
در کمین جذبهٔ خورشید تابان نیستم |
منم که شهره شهرم به عشق ورزيدن
منم که ديده نيالوده ام به بد ديدن |
ظلم ماریست که هر که پروردش ازدهایی شد و فرو بردش |
شهری عشقم، چو مجنون در بیابان نیستم
اخگر دلزندهام، محتاج دامان نیستم |
موی سپید را فلکم آسان نداد
این رشته را به نقد جوانی داده ام |
می دو ساله دم روحپروری دارد
که میتوان ز صلاح هزار ساله گذشت |
تو کز محنت دیگران بی غمی
نشاید که نامت نهند آدمی |
یکی آتشی برشده تابناک
میان آب و باد از بر تیره خاک |
اکنون ساعت 06:53 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)