ممد زهره ترکمون کردی در رفتیم!
منم آخر شب دوباره میام اگه بتونم! نقل قول:
ایول! ایده ی خوبیه ها! منم میگم یکی عروس شه یکی دوماد! اینجور بحث ها خطریه! مردم همه دلشون لک زده واسه یه عروسی! نمونش خودم! بحث شروع می کنین حرف می ندازین دهن مردم باید خودتون هم یه فکری براش بکنین!:d |
نقل قول:
سلام و درود بر شما آقا مهدی ... خدارو شکر آره خوب شدن .. این تجویزی که من براشون انجام دادم .. بی نتیجه نموند :d ایشاالله .. امید خدا بزار به یه جایی برسن ... اگه الان بزارمشون می خوان بیان اینجا مطلب بنویسن .. فکر میکنن وبلاگه :rolleyes: |
سلام مهربونا:53:
شب جمعه است برای تموم رفتگانمون به خصوص پدر ها و مادرهای عزیز یه فاتحه بخونید دعای اون ها همه جا پشت و پناه ماست |
نقل قول:
حرف بزن ابر مرا بازکن .دوست دارم بارون بیاد .بعد برم زیر بارون دعا بکنم .دوستدارم........ |
سلام به تمامی دوستان عزیز |
مهدی چه امضای قشنگی ! احساس میکنم عکس امضاء قبلاً هم جزو امضاهات بود مهدی جان درست میگم ؟ من اصلاً تا الان یه امضای خوب نداشتم ! خلاصه امژاهام اشلاً بدرد نمیخوره ! ما که تا الان بیداریم ! اصلاً نمیدونم باید چه پستی بزنم 2 تا ایده دارم بینشون گیر کردم تازه اگر یکی رو انتخاب کنم نمیدونم باید اصلاً چجوری شروع کنم ! چقدر پست زدن سخته ! وقتی میخوای ولی نمیاد @@! |
بَـــــــــــــــــه سلام!
خواهش می کنم! روز خودتون هم مبارک! روز همه مهندس ها مبارک! ممدمن می گم بیا حسینو از این جوخه دعوا حذف کنیم!{قاط} هی نیستش! متأهل هم شده دیگه واویلا!{B Adabi} خدایی الآن پرشه شرم میاد!:mad:{قاط} کجایین ای؟ یا نمیاین پی سی، یا میاین اینجا نمیاین یا اینجا میان یه تشکر پای پست های مردم میذارین(کاری که خودم دو شب انجام میدم)، یا یه خط پست می دین در میرین! ممد پایه ای دعواشون کنیم؟_شکات آنا پسردایی به جای اینکه پست های حسین طولانی شه پست های شما کوتاه شده! این سندروم افسردگی آخر ساله! بعد عید میاد من هر روز تو دلم گرامیداشت مقام شامخ کزت رو برگزار می کنم!:20: جمعه هم که هست دیگه واویلا تر! تمام هفته هم عین بچه مدرسه ای 8 صبح کلاس دارم! آقا اصلا من برم بمیرم! کار ندارین؟_:2: این منم الآن:{قیژه}_شکات{قاط} اینها:کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (1 عضو و 0 مهمان) Saba_Baran90 |
ای بابا چرا بمیرین این چی حرفیه صبا خانوم ؟
انشاءالله 120 سال زنده باشید داشتم ناهار میخوردم نتونستم بیام الان هم سر ظهره ملت نهار خوردن بعد ناهار هم چرت میزنن اگه ناهار و بشه بیخیال شد چرت بعد ناهار رو نمیشه بیخیال شد ! من حسین و دعوا نمیکنم داداشمه دوسش دارم ! اگه میخوای دعوا کنی مثلاً سهراب رو انتخاب کن که همه رو گذاشت سر کار بعدشم هم رفت ! خوب حالا ساعت 8 صبح کلاس داری همه حضور غیاب میکنن نمیتونین با استاد صحبت کنید یه خالی بندی چیزی حتماً باید بری سر کلاس ؟ مگه غیر از اینه در طول ترم نمیخونیم همه رو تو فرجه حالشو جا میاریم ! خلاصه نا امید نباش شما فردا میشی خانوم مهندس این مملکت به 4 تا آدم دیگه باید انگیزه بدی ×! ما که کفگیرمون ته دیگه خورده رو نگاه نکن به آینده پر از موفقیت بیندیش من هم شدم احمد حلت اینقدر از این مجله موفقیت بدم میاد که نگو ! مثلاً دنبال انگیزه هستی به ماری کوری فکر کن آخرش در راه علم مُرد :d ولی دور از شوخی موفق باشی |
آنا پس من چرا هر روز ظهر خوابم میاد به جر جمعه ها؟:confused:
الآن نهار خوردم منم جاتون خالی! یعنی الآن هر دوتاتون شدین یه گروه علیه من؟:20:{B Adabi} باشه!:33: این معنیش اینه که هیچکی تهههههنایی نمی تونه با من دعوا کنه (چنی پرشه شرم میاد)!{داش مشتی} حسین که کلا فرار کرد، شما هم که جا زدی! ما باید به عنوان اعضای این جوخه دعوا همه با هم همدست می شدیم با هاژی دعوا می کردیم، نه که منو بفرستین میدون نبرد خودتون اون دور وایسین منو به کشتن بدین!{قاط} ----------------------------------------- من کلا به مجله علاقه ندارم چیزایی که به آدم میگن رو هرکی خوب خوب درباره خودش می دونه! سرکلاس باید برم! چون نمی خونم باید گوش بدم!:d البته میرم اونجا ترفندهای جدید جهت حفظ هوشیاری بین ساعات 8 تا 9:30 صبح پیدا میکنم! بعد تازه هر جلسه هم جدی جدی می پرسه! از 5 روز هفته 4 روزشو با یکی کلاس دارم! ----------------------------------------- یه شعر بگین به تنهایی بخوره من برم از دست شما بخونم!:45: |
شما به مجله علاقه نداری کی بود چند روز پیش اس ام اس های تپل میخوند برامون :d پس خودتم میخوای بری دانشگاه یعنی درس خوندن و دوست داری ! فقط نیاز دارید یکی هلتون بده سمت علم و دانش !:d جوخه دعوا کدومه ؟ من اصلاً داشتین این جوخه رو تاسیس میکردین در جریان نبودم حسینم که دیگه یک مقداری کوچولو هوس کتک کرده بعد صبا خانوم من آخرین جلسه قبل عید کوییز دارم انتقال حرارت از ما هم میپرسن ! منتها پوست کلفتیم ! فوقش بلد نباشی دیگه ! مگه بالاتر از سیاهی رنگی هم هست بدترین شرایط این هست که بریم سربازی حالا میریم سربازی بعد برا ارشد میخونیم دنیا که به آخر نمیرسه ! اصلاً با لیسانس هم 3 ماه آموزشی هست بقیه اش باید یک تابلو دست بگیری بری تو خیابون ! ولی کلاً شما دخترا کارتون آسونه یعنی روحیه معلم شدن یا کارهای دفتری و اداری رو دارین اما من دوست ندارم خودمو تو یک دفتر حبس کنم یا از صبح تا ظهر بشینم با یک عد بچه قد و نیم قد سر و کلیه بزنم ! حالا دور از شوخی چرا تنها این همه دوست مثلاً همین مهرگان خانوم بهش زنگ بزنید با هم انگلیسی صحبت کنید ! :d |
ممد جون اون یه مجله جدوله که مامانم میگیره من فقط اسمس هاشو می خونم
آنا اینجوری ها هم نیست من که گفتم خوشم از مکانیک می اومد: سیالات قسمت نشد شکر از اینکه 30 سال به یه کار دفتری تعهد داشته باشم خیلی ناراجتم اما ظاهرا کاریش نمیشه کرد من بیشتر از همه شغل ها الآن فیلم نامه نویسی رو دوست دارم اونم که نمیشه به عنوان شغل نگاش کرد خسته ام یه جورایی یعنی حتی جسمی انگار یه مدته شدیدا نیاز به استراحت دارم و نمیشه بعضی وقتا واقعا کم میارم اینو جدی میگم خودت حساب کن من از مهر سال قبل که رفتم سر کلاس تا دقیقا 12 تیرماه که آخرین پروژه مو تحویل دادم طول کشید، همون 12 ام ظهر رفتیم مسافرت تا 19 ام شب که رسیدیم کرمانشاه من 20 م صبح رفتم کاراموزی چون محلشو عوض کردم دو جا رفتم و تا 15 شهریور کارآموزی بودم بعدشم که مهر دوباره شروع شد تا الان این ترم هم یه عالمه پروژه دارم احساسم به درسام طوریه که اگه لازم باشه انجامشون بدم و کار دیگه ای هم داشته باشم همیشه اون کار دیگه رو انتخاب می کنم اینکه بخوام این همه وقت بذارم سخته چون خسته ام خیلی تازه عید که میشه من می دونم یه دور همین الآن همه خونه رو تمیز کردم و کلی مهمون اینجا بوده، مهمونی که الآن اومده که نمی دونه مشکل اونم نیست ها تا مهمون هامون تموم بشن من دیگه نای هیچ کاری ندارم و رسما عید هیچ بهره وری برای درسام نداره چیزایی که رویام بودن و براشون زندگی کردم هر روز دارن دورتر و غیر ممکن تر میشن و احساس حقارت می کنم از اینکه به خودم اعتراف کنم به جایی رسیدم که باید همینو که هست قبول کنم 21 سالگی سن درگیری با این همه چیز نیست باید قشنگ تر باشه بچه بزرگ و تنها دختر هم که باشی دیگه به به! اینو از آبجی گلت بپرس می دونه مرسی که جوابیدی رفیخ!:cool: چقدر حرفیدم حالا هی بگو کند تایپ می کنی **************************************** نیگا: کاربران در حال دیدن موضوع: 3 نفر (3 عضو و 0 مهمان) Saba_Baran90, Afsaneh- roj, bigbang |
بیا دوباره نا امید شد !
بابا چطوری بگم به شما مسلمونا امکان نداره آدمیزاد یه چیز بخواد نشه ! خوب به پدر مادرت بگو برای درس نمیتونم همراهتون بیام مسافرت یا کل عید رو بشین درس بخون اصلا با زندگی خوش باش همراه کارات تفریح کن لازم نیست حالا حتماً تعطیل باشی یا بیکار باشی تا تفریح کنی اینجوری برای درس خوندن هم تو مشکل نمی افتی مکانیک سیالات هم حالا فکر نکن مثلاً ما داریم مکانیک میخونیم همچین تحفه ای هستیم مهندس مکانیک تو این مملکت تکنسین هست کامپیوتر خیلی تو ایران جای کار الکی امید بهت نمیدم منتها آدم خودش باید علاقه داشته باشه و اگه یه طور دیگه ای باشه نمیشه کاریش کرد مدرک اصلاً مهم نیست به این فکر کن که دانشگاه زودتر تموم میشه و از شر سوال و جواب کردن های استاداتون راحت میشی با آدم مثل بچه رفتار میکنن ! تازه من یاد قول خودم افتادم که گفتم میخونم اگه ارشد قبول بشم که واقعاً خوب میشه باز 2 تا3 سال تحمل میکنم بعدش میرم تو بازار کار اگر نشه میرم سربازی بعدش یا میرم تو شغل آزاد یا میخونم برای ارشد در حقیقت من مکانیک خیلی دوست دارم منتها دانشگاه جایی نیست که به عشق و علاقه تو بها بدن 4 تا ورق خشک میزارن جلو چشمت میگن بگیر اینا رو انجام بده ! همین ! بعد یه امتحان ازت میگیرن خوب قبول شدی پاس شد رفت ! حالا کلاهتو بنداز هوا ! همین ! انگار نه انگار اصلاً براشون چیزی مهم هست ! برای من هم ارزشی نداره منتها دارم تحمل میکنم کیه که تحمل نکنه ؟ همه تجمل میکنیم ؟ مگه چیز قشنگی هم تو دانشگاه هست ؟ |
ناامید نیستم ممد جون
تکلیفم با خودم آینده ام معلوم نیست نمی دونم می خوام چیکار کنم دوس دارم اگه قراره 30 سال از عمرمو یه جا بگذرونم کارمند بانک باشم اما حس می کنم اونطوری دارم به هرچی که بشه قانع میشم برای مامانم خیلی مهمه که من برم سر کار خودمم خوشم میاد : این ایده استقلال دوس داشتنیه اما من حس می کنم زندگی باید اسپشال تراز این حرف هاباشه دوس ندارم از کرمانشاه برم اینجا هم نه زبان برای ارشد گرایش درست و حسابی ای داره نه کامپیوتر همه دوروبری هامون هم از من توقع دارن که البته اصلا برام مهم نیستن چون وقتی دانشگاه کامپیوتر قبول شدم بدون اینکه کسی از حال خودم خبر داشته باشه حتی یه تبریک هم تحویلم ندادن خیلی هاشون هم اساسی زدن تو ذوقم تمام روز رو به این فکر می کنم که چیکار کنم بعد آخر روز می زنم تو سر خودم که هیچ کاری نکردم! منم معتقدم اگه آدم چیزی رو بخواد به حز خواست خدا هیچی جلوشو نمی گیره اما آدم اول باید بدونه چی می خواد من فکر می کردم می دونم و وقتی همه دنیا بهم می گفتن بهتره رویایی نباشم با تمام وجود جلوشون وایمیسادم که رویای آدمه که به آدم مسیر حرکت می ده اما حالا رویا دور شده من تنبل! یه نیروی درست و حسابی می خوام که هولم بده! دانشگاه برای همه همینطوره اما باز هم عنصر علاقه شرایطو قابل تحمل تر می کنه! برای شما که پسری شرایط یه جور پیچیده اس برای ما یه جور شماها باید چقدر درس بخونین که بهتون معافی بدن؟ |
نقل قول:
نقل قول:
نقل قول:
|
سلام افسانه خانوم
آره حتما خوبی هم هست زندگی بالا پایین داره اما این بار بحث من کشید به نقطه های منفیش! این نقطه های منفی رو به خاطر همون خوبی های مهمه که آدم تحمل میکنه! خدا رو شکر! تو این سن طبیعتا یکم نگرون ترم! |
نقل قول:
همینو فقط داشته باش که ایام امتاحانات 3، 4 تا خودکار و 5 ، 6 تقویم واسه چکنویس تموم کردم البته من چون موقع ترم نخوندم ترم پیش تا مرز دیوانگی رفتم این ترمم هم بهتر نیست ولی در حال پیش روی هستم ! ببینم چی میشه ! این که گفتی معلوم نیست برای آینده ات چه برنامه داری یک مزیت هست چون اونی که برای آینده اش برنامه داره و شرایط طوری میشه که به اون چیزی که میخواد نمیرسه کلی نا امید میشه مثلاً شما پروژه شبکه ارائه کردید اون هم به انگلیسی به این خوبی واقعاً خوبی نسبت به اون درس پیدا نکردی نگو نه که باور نمیکنم من میگم دنیا رو که نمییشه عوضش کرد حداقل تو اون چیزی که هستی بهترین باش تبریک فامیل و آشنا رو هم بیخیال شو بیخیالش ! مگه موقع و سختی و مشکلات کسی دست آدم رو هم میگیره که به خودشون اجازه میدن در مورد آدم اظهار نظر کنن به نظر من تنها کسانی که اجازه دارند در مورد آدم قضاوت کنن اگر متاهل نباشن پدر و مادر آدم هستن اگر متاهل باشن همسر تو اولویت قرار میگیره پس به حرفهای دیگران اهمیت نده اصلاً مهم نیست بقیه چی فکر میکنن @!! در مورد اسپیشیال بابا اسپیشیال :d من هم همینو میخوام منتها من نمیگم میخوام زندگیم اینطوری باشه من میگم زندگیم حتماًً همینطوری میشه ! زندگی من از این فیلم هندی های تکراری نمیشه که هیچکس اصلاً بهش اهمیت نمیده ! آخرش هم میمیری یه خرما میزارن رو قبرت یه نوار نوحه ای هم میزارن که حالا چقدر مثلاً حیف شد این مرد ! برام مهم هیچکس منو دوست نداشته باشه من یه چیزی رو میخوام و در جهتش حرکت میکنم حالا یکی ممکنه خوشش بیاد یکی ممکنه بدش بیاد خدا به ما این آزادی رو داده که انتخاب کنیم من هم انتخابای خودمو دارم حالا بعدش هر چی بشه مسئولیتشو خودم قبول میکنم ولی این که همش از قوانین از پیش تعیین شده پیروی کنم و یه زندگی بخور نمیر داشته باشم که اصلاً اون چیزی نیست که بخوام ! -------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- سلام افسانه خانوم ببخشید سلام نکردم ! |
نقل قول:
درسته تو ایران خیلی از مدرک ها شاید کارایی نداشته باشه ولی این مشکل همه ی جووناس .. اگه کشورهای خارج بری که رو سرشون جا داری ... چند وقت پیش شوهر کتایون تو ایران یه لپ تاپ خرید و کارهای نرم افزاریش رو همسرم براش انجام داد و راهنماییش کرد که چه چیزهای دیگه ای می تونه اضافه کنه تا سرعت بیشتری داشته باشه .. که شوهر کتایون چقدر از کارش تعریف کرد و چیزی نمونده بود ما رو هم با خودش ببره .. که چی ؟؟ این جور کارها رو اون جا خیلی براش ارزش قائل می شن و خلاصه کلی در آمد زا هست .. مراحل چند و چون کار رو هم بررسی کرده بود .. من بهش گفتم خدا می دونه تو ایران شاید چندهزار نفر با مدرک های دانشگاهی جویای کار هستن و متاسفانه بیکار هستن .. یا کاری در خور خودشون گیر نمیارن ..و اقعا جای تاسف داره _:2: |
ممنون افسانه خانوم
آره خدایی! ایرانی لنگه نداره! ممنون که بزرگایی مثل شما به من که کوچیکترم لطف دارن!:cool: ما هم دنیا رو شرمنده می کنیم که هیچوقت فراموشمون نکنه! ----------------------------------------------------------------- ممد جون اولا که ایشالا 120 سال زنده باشی و به همه آروز های قشنگت برسی! دوما این جمله "همسرت در اولویت قرار می گیره" رو که خوشبختانه با اون منطق خالی جور در نمیاد، من هر جا برم برات خواستگاری با خودم می برم! سوما من هم از همین بدم میاد که بعد نبودنم هیچکی یادش نیاد من بودم! دوس دارم اسکار فیلم نامه نویسی رو ببرم که دنیا هیچوقت فراموشم نکنه! هوا ابریه آروم ترم بیا یه کاری کنیم! الآنو یادمون باشه که چی من به چیزی که می خوام رسیدم چه شما به همدیگه و به بقیه خبر بدیم که همه بدونن میشه! بخونن این پست های واقع گرایانه رو و بعد با نتیجه اش مقایسه کنن که آروم باشن و شاد خیلی آقایی رفیخ!:cool: خیلی خیلی!:cool: ولی اگه کمکم کنی حسینو دعوا کنیم آقاتری!:d |
سلام دوستان ...........{پپوله}
عصر آدینه تون خوش ....... دلهاتون بهاری :53: می گم واقعا عصر های جمعه خیلی کسل کننده س لااقل اگه هوا خوب بود میرفتیم بیرون یه هوایی میخوردی خیلی خوب بود .._:2: |
نه حسین داداش منه :d در ضمن مهدی هم یه مدت هست که اصلاً پیداش نیست من قسمت 18 بیگ بنگ اومده دانلود کردم برم ببنیم بعد میام ! فعلاً در ضمن به منطق من هم گیر نده لطفاً {قاط} چقدر درس میخونم من ! :d نه ولی تو آپشنم گذاشتم امشب درس بخونم جدی جدی همین امشب شروع میکنم قول :) |
نقل قول:
در ضمن چه خوب صبا جون شکایت می کنه تو دلداریش می دی و بالعکس .. مثلا جونید و اول راه ... انقدر منفی بافی نکنید .. به آینده خوشبین باشید اگه درس خوندن سخت نبود که من هم تا تهش رفته بودم .. :d بعدش هم به حرف کسانی که تو کار و زندگی تون سرک می کشن اهمیتی ندین .. ایشاالله همه ی جونا همیشه در تمامی مراحل زندگی موفق باشن . |
سلام به همگی دوستان |
سلام بچه ها خوبین
روز مهندسم به مهندسایه سایت تبریک میگم امیدوارم همیشه موفق باشن انا یه چیزی مه احساس میکنم یکی با اسم کاربریم من اومده تو سایت چون من دیشب اخرین باری بود که اومدم سایت یعنی تقریبا 17 ساعت پیش اما الان که نگاه میکنم نوشته اخرین بازدید 4 ساعت پیش _:2: چرا{قاط} اقا مهدی امضات قیامته عکس امضایه خودته یا فقط یک عکسه:confused: |
|
نه اقا مهدی انگار یکی تا قبل از ساعت 2 با اسم کاربری من اینجا بوده _:2:
س ل ا م خوش اومدی امیدوارم اینجا لحظه خوبی داشته باشی |
خیر مقدم
سلام س ل ا م جان به جمع ما خوش اومدی ، خیر مقدم :53: یه گل دیگه به جمع گلهای بهشتی اضافه شد:53::53::cool: |
ترنم خانم خدایی نکرده پست که نداد جای شما پس جای ناراحتی نداره حالا اگر مطمئن هستید که یکی جای شما اومده برید پسووردتون رو عوض کنید که دچار مشکل نشه انشاءالله که خود سایت اشتباه کرده و مشکل داشته باشه یا شاید شما دکمه خروج رو نزدید و یا کوکی های سایت تو مرورگرتون باقی مونده و سایت تشخیص داده شما هنوز آنلاین هستید و پروسه آفلاین کردن کاربرانی که یادشون رفته دکمه خروج رو بزنن طول کشیده و هزاران احتمال دیگه انشاءالله که چیزی نیست -------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- سلام گلهای بهشتی :d چطوری جواد ؟ خوبی همش میای این جا پیغام ادبی میزنی میری ! وایسا بینم کارت دارم |
کاربران در حال دیدن موضوع: 4 نفر (3 عضو و 1 مهمان) ترنم, Afsaneh- roj, ashkan_d13
اقا محمد سپاسگزارم درسته خدارو شکر پستی نداده منم پسوردمو عوض کردم |
روز مهندس مبارک
روز مهندس به همه مهندسان کشور گرامی باد
در قديم مهندس به شخصي اطلاق مي شده كه به علم هندسه آگاهي مي داشت. روزپنجم اسفند در تقويمها روز بزرگداشت دانشمند بزرگ ايراني "خواجه نصرالدين طوسي " و "روز مهندسي" اعلام شده است. هفتصد و پنجاه و چهارسال از درگذشت دانشمند بزرگ ايراني خواجه نصرالدين طوسي ميگذرد اما هنوز هم دستاوردهاي علمي و آراء اين دانشمند ايراني محل رجوع است. خواجه نصرالدين طوسي از بزرگترين فلاسفه و رياضيدانان و دانشمندان ايراني است كه پس از بزرگاني مانند "فارابي"، "ابوريحان بيروني"، "ابوعلي سينا" و "رازي " ظهور كرد و اگر امروز روز بزرگداشت اورا روز مهندسي گرفتهاند. با مروري بردستاوردهاي اين دانشمند نامي درمي يابيم كه اين انتخاب، گزينهاي بجابوده است. پرورش وي در زماني صورت گرفت كه دشواريهاي زيادي گريبانگير ايران بود از طرفي مواجه با حملات خانمانسوز مغول و از سوي ديگر مواجه با تسلط متصعباني بود كه با ظهور دانشمنداني مانند او مخالف بودند. خواجه گذشته از مقامات علمي در زندگي خود خدمات بزرگي به تمدن ايراني كرد؛ توانست كتب، نسخ و آثار علمي را از خطر نابودي نجات دهد و برپايه برخي منابع بالغ بر چهارصد هزار جلد كتاب در مراغه جمع آوري كرد و كتابخانهاي عظيم در اين شهر تاسيس نمود. در اين كتابخانه انواع كتب رياضي، فلسفي، نجومي و طبي و ادبي موجود بود. علاوه بر اين خدمت گرانبها، خواجه دو خدمت بزرگ ديگر نيز به علم و ادب كرد: نخست، نجات تعداد زيادي از علما هنگاميكه به دست دژخيمان مغول ميافتادند و گردآوردن بسياري از دانشمندان در مراغه و گماشتن آنان به كارهاي علمي و راه اندازي زيجايلخاني به ياري آنها. خدمت بزرگ ديگر خواجه آن است كه به بهانه تشكيل رصدخانه؛ حوزهيي درسي در مراغه ترتيب داد كه در آنجا شاگردان نامداري تربيت نمود؛ يكي از آنان "قطبالدين شيرازي " است كه در علم نجوم، طب، فلسفه و رياضي تبحر داشت. زندگي خواجه به حقيقت ميتواند درسي براي همگان باشد. او با وجود گرفتاريهاي متعدد هرگز از مطالعه و تدريس دست بر نداشت و به حقيقت دلباخته علم و تحقيق بود. |
هک دوستانه
نقل قول:
من تا حالا به خودم اجازه ندادم که تو بحث دوستان دخالت کنم که بی ادبی به حساب نیاد .. ولی الان دیدم بد نیست مثل این مادر بزرگ ها کمی این جون ها رو پند و اندرز بدم .. :) (البته این فقط شوخی بود .. در جایی نیستم که بخوام دوستان رو پند بدم .. من خودم هم محتاج پند دیگرانم :d) ولی کلا خوبه همیشه نیمه ی پر لیوان رو ببینیم .. نه نکات منفی رو. نقل قول:
بعضی وقت ها شیطونه قلقلکت میده نمیشه کاریش هم کرد ... نمونه ش خودم .. حدود 10 روزه که وبلاگ داداشم رو هک کردم .{شیت شدن}. البته من براش مطلب هم می نوشتم :41:طفلک هر روز داره زنگ می زنه تا امروز دلم سوخت و پسش دادم .:21:.. البته من فقط قصد شوخی با داداشم رو داشتم .. :d |
{جشن پتو}خاله رزیتا اومد هورااااااااااا{شیت شدن}
|
|
اقا مهدی واسه یه کلاس 150 نفر میخوام {قاط} راستی من دلم غذا میخواد..شام چی بخورم_:2: |
|
سلام به همگی |
نقل قول:
نقل قول:
|
نقل قول:
افسانه جون حتما" طرز تهیه شو در آشپزخونه ی فوری بنویس فدات شم |
شکوفه خانم حتما فردا می نویسم .. غذای خیلی خوشمزه .. و باب میل بچه ها .. سریع هم آماده میشه ...
|
|
نقل قول:
والا عرضم به حضورتون .. ازش خواستم ثبت نام کنه بیاد این جا .. خیلی هم اهل بگو بخنده و تعریف از بچگی هاش که با آب و تاب هم تعریف می کنه ... ولی می دونید که شب عیده و حسابی مشغول کار ه و سرش شلوغه ..ایشالله باشه برای بعد از تعطیلات ... |
اکنون ساعت 07:55 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)