بر ذکر ایشان جان دهم جان را خوش و خندان دهم
جان چون نخندد چون ز تن در لطف جانان می رود ر |
رسم عاشق کشی و شیوه ی شهر آشوبی
جامه ای بود که بر قامت او دوخته بود ن |
بس تجربه کردیم درین دیر مُکافـات
با دُرد کشان هر که در افتاد بر افتاد ج |
جمع و شمع خویش را بر هم مزن
دشمنان را دور کن ، شادان مکن م |
من از آن سیاه دارم به غم تو روز روشن
که تو ماهی و تعلق به شب سیاه داری // ت |
تا ز میخانه دمی نام و نشان خواهد بود
سر ما خاک ره ره پیر مغان خواهد بود ی |
یکی یاری نکوکاری ز هر آفت نگهداری
ظریفی ماه رخساری به صد جان رایگان باشد ش |
شکر کند عارف حق کز همه برده ام طبق
بر زبر هفت طبق اختر رخشنده شدم ف |
فرست آن عشق ساقی را بگردان جام باقی را که از مزج و تلاقی را ندانم جامش از صهبا ک |
کو صبر و چه دل، کنچه دلش میخوانند یک قطرهی خون است و هزار اندیشه |
چطوری آیلین؟
حرف انتخابی نزدی ؟ |
چون کسی حرفی نگفت با ف شروع کردم
------------------------------------------- فاش می گویم و از گفته ی خود دلشادم بنده ی عشقم و از هر دو جهان آزادم //گ |
گل بخندید که از راست نرنجیم ولی
هیچ عاشق سخن به معشوق نگفت //ف |
فراموشم مكن چون من فراموشت نخواهم كرد تو در من آتشي هستي كه خاموشت نخواهم كرد ز |
زیر این گنبد ماتم زده ی خاک آلود
روی این تپه ی پاییزی خاموش و کبود //م |
منم كه شهره شهرم به عشق ورزيدن منم كه ديده نيالوده ام به بد ديدن ر |
روی تو مگر آیینه لطف الهی است
حقا که چنین است و درین روی و ریا نیست //ا |
از آتش فراغت شرحي شنيده بودم ليكن درون آتش خود را نديده بودم آ |
آه از این جور و تطاول که در این دامگه است
آه از آن سوز و نیازی که در آن محفل بود ق |
قرار در کف آزادگان نگیرد مال
نه صبر در دل عاشق نه آب در غربال ج |
جایی که یار ما به شکر خنده دم زند
ای پسته کیستی تو خدا را به خود مخند ص |
صوفی ز کنج صومعه با پای خم نشست
تا دید محتسب که سبو می کشد بر دوش *د |
ديدي اي دل كه غم عشق دگر بار چه كرد چون بشد دلبر و با يار وفادار چه كرد ش |
شاهدان در جلوه و من شرمسار کیسه ام
بار عشق و مفلسی صعب است می باید کشید //گ |
گر تو خواهي عزت دنيا و دين عزلتي از مردم دنيا گزين س |
سیاهی نیک بخت است آنکه دایم
بود همراز وهم زانو ی فرخ //ن |
نوبت چـــو بدور تو رسد آه مکن جامی است که جمله را چشانند به دور ........."ش
|
شوخی مکن که مرغ دل بی قرار من
سودای دام عاشقی از سر به در نکرد //ر |
رو بر رهش نهادم و بر من گذر نکرد
صد لطف چشم داشتم و یک نظر نکرد //م |
ما مات تویم شمس تبریز
صد خدمت و صد سلام از مات ب |
آلبوم پیوند مهر
با صدای استاد محمد رضا شجریان شاعر حضرت سعدی اهنگساز استاد فرهنگ شریف با آن همه بیداد او وین عهد بیبنیاد او در سینه دارم یاد او یا بر زبانم میرود بازآی و بر چشمم نشین ای دلستان نازنین کآشوب و فریاد از زمین بر آسمانم میرود ج |
جوشی بنه در شور ما تا میشود انگور ما
ای دلبر و مقصود ما ای قبله و معبود ما آتش زدی در عود ما نظاره کن در دود ما ای یار ما عیار ما دام دل خمار ما ل |
لبخند تو خلاصه ی خوبیهاست لختی بخند خنده ی گل زیباست ه |
هم منزل عشق و هم رهت میبینم در بنده و در مرو شهت میبینم در اختر و خورشید و مهت میبینم در برگ و گیاه و درگهت میبینم س |
ساربانا اشتران بین سر به سر قطار مست
میر مست و خواجه مست و یار مست اغیار مست حال صورت این چنین و حال معنی خود مپرس روح مست و عقل مست و خاک مست اسرار مست گ |
گفتا نه گفتنیست سخن اگر چه محرمی
درکش زبان و پرده نگهدار و می بنوش *و |
واي چه خسته مي كند تنگي اين قفس مرا
پير شدم نكرد از اين رنج و شكنجه بس مرا // آ |
آسوده مباش که بی نیازی...یک آن دگر پر از نیازی آنجا که تو فرعون زمانی.....در تیر رس باد خزانی.... خ |
خیال روی کسی در سر است هر کس را مرا خیال کسی کز خیال بیرون است ... |
ترسم که اشک در غم ما پرده در شود
وین راز سر به مهر به عالم سمر شود //ل |
اکنون ساعت 03:15 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)