خوش آنکه ز نور او دمد صبح یقین ما را برهاند ز ظلام شک ما ع |
عکس روی تو چو در آینه جام افتاد |
از دی که گذشت هیچ از او یاد مکن |
محبت آتشی در جانم افروخت که تا دامان محشر بایدم سوخت عجب پیراهنی بهرم بریدی که خیاط اجل میبایدش دوخت ن |
نهال عشق نشاندم به دل چه دانستم |
یکی درد و یکی درمان پسندد یکی وصل و یکی هجران پسندد من از درمان و درد و وصل و هجران پسندم آنچه را جانان پسندد غ |
غبار خط بپوشانید خورشید رخش یارب |
صدای چاوشان مردن آیو به گوش آوازه ی جان کندن آیو رفیقان میروند نوبت به نوبت وای آن ساعت که نوبت وامن آیو ع |
عمری ست پادشاها کز می تهی ست جامم |
کس به دور نرگست طرفی نبست از عافیت به که نفروشند مستوری به مستان شما گ |
اکنون ساعت 02:18 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)