جمال شخص نه چشم است وزلف وعارض وخال
هزار نکته در این کارو بار دلداری است ر :دیه چه؟: |
روشن از پرتو رویت نظری نیست که نیست منت خاک درت بر بصری نیست که نیست ز |
زِ سرّ غیب کَس آگه نیست قصه مخوان
کدام محرم دل ره در این حرم دارد س |
سوفسطایی که از خرد بیخبرست گوید عالم خیالی اندر گذرست آری عالم همه خیالیست ولی پیوسته حقیقتی درو جلوه گرست ش |
شکر دیدو عناب وشمع وشراب
در از نعمت آباد ومردم خراب ص |
صلاح کار کجا و من خراب کجا ببین تفاوت ره کز کجاست تا به کجا دلم ز صومعه بگرفت و خرقه سالوس کجاست دیر مغان و شراب ناب کجا ط |
طاووس را به نقش ونگاری که هست خلق
تحسین کنند او خجل از پای خویش ع |
عشق آمد و خاک محنتم بر سر ریخت زان برق بلا به خرمنم اخگر ریخت خون در دل و ریشهٔ تنم سوخت چنان کز دیده به جای اشک خاکستر ریخت غ |
غم دل چند توان خورد که ایّام نماند
گونه دل باش ونه ایام چه خواهد بودن ف |
فرعون صفتان همه زبردست شدند موسی و عصا و رود نیلی بفرست ق |
اکنون ساعت 02:10 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)