دلم رمیده شد و غافلم من درویش
که آن شکاری سرگشته را چه آمد پیش |
شنیدهام سخنی خوش که پیر کنعان گفت فراق یار نه آن میکند که بتوان گفت |
تنم از واسطه دوری دلبر بگداخت
جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت |
تو را که هر چه مراد است در جهان داری
چه غم ز حال ضعيفان ناتوان داری |
یوسف عزیزم رفت ای برادران رحمی کز غمش عجب بینم حال پیر کنعانی |
ياد باد آن که سر کوی توام منزل بود
ديده را روشنی از خاک درت حاصل بود |
دلبر برفت و دلشدگان را خبر نکرد یاد حریف شهر و رفیق سفر نکرد |
در ره عشق نشد کس به يقين محرم راز
هر کسی بر حسب فکر گمانی دارد |
دلا بسوز که سوز تو کارها کند
نیاز نیمه شبی رفع صد بلا کند |
دلت به وصل گل ای بلبل صبا خوش باد
که در چمن همه گلبانگ عاشقانه توست |
اکنون ساعت 05:59 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)