مرا مهر سیه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد
قضای آسمان است این و دیگرگون نخواهد شد |
در گوشه امید چو نظارگان ماه
چشم طلب بر آن خم ابرو نهادهایم |
ماهی که قدش به سرو میماند راست آیینه به دست و روی خود میآراست دستارچهای پیشکشش کردم گفت وصلم طلبی زهی خیالی که توراست |
ترسم این قوم که بر دردکشان میخندند
در سر کار خرابات کنند ایمان را |
الا ای پیر فرزانه مکن منعم زمیخانه
که من در ترک پیمانه دلی پیمان شکن دارم |
میشد آن کس که جز او جان سخن کس نشناخت
من همیدیدم و از کالبدم جان میرفت |
تمنای من از عمر و جوانی
وصال توست و آنگه زندگانی |
یا مبسما یحاکی درجا من اللالی
یا رب چه درخور آمد گردش خط هلالی |
یارب این آتش که در جان من است
سرد کن زان سان که کردی بر خلیل |
لبت به خنده مرا می کشد، چه بد بختم
که داده خوی اجل، بخت من مسیحا را |
اکنون ساعت 08:22 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)