تیمار غریبان اثر ذکر جمیل است
جانا مگر این قاعده در شهر شما نیست |
تا ابد بوی محبت به مشامش نرسد
هر که خاک در ميخانه به رخساره نرفت |
تا ابد بوی محبت به مشامش نرسد
هر که خاک در میخانه به رخساره نرفت |
من گفته بودم ;)
ترسم کز اين چمن نبری آستين گل کز گلشنش تحمل خاری نمیکنی |
باز هم اشتباه کردم:confused:
یا رب سببی ساز که یارم به سلامت بازآید و برهاندم از بند ملامت |
تو به تقصير خود افتادی از اين در محروم
از که مینالی و فرياد چرا میداری |
یک قصه بیش نیست غم عشق و این عجب
کز هر زبان که می شنوم نامکرر است |
توانگر دل درویش خود به دست آور
که مخزن زر و گنج درم نخواهد ماند |
دود آه سينه نالان من
سوخت اين افسردگان خام را |
ای پسته تو خنده زده بر حدیث قند
مشتاقم از برای خدا یک شکر بخند |
در خلاف آمد عادت بطلب کام که من
کسب جمعيت از آن زلف پريشان کردم |
مرا به کشتی باده در افکن ای ساقی که کفته اند نکویی کن و در آب انداز |
ز دلبری نتوان لاف زد به آسانی
هزار نکته در این کار هست تا دانی |
یار مردان خدا باش که در کشتی نوح
هست خاکی که به آبی نخرد طوفان را |
این گل ز بر همنفسی میآید
شادی به دلم از او بسی میآید |
دل خرابی میکند دلدار را آگه کنید
زینهار ای دوستان جان من و جان شما |
ای سایهٔ سنبلت سمن پرورده
یاقوت لبت در عدن پرورده |
هر که آمد به جهان نقش خرابی دارد
در خرابات بگویید که هشیار کجاست |
ای خوشا دولت آن مست که در پای حريف
سر و دستار نداند که کدام اندازد |
دل و دینم شد و دلبر به ملامت برخاست
گفت با ما منشین کز تو سلامت برخاست |
تکيه بر تقوا و دانش در طريقت کافريست
راهرو گر صد هنر دارد توکل بايدش |
شیدا از آن شدم که نگارم چو ماه نو
ابرو نمود و جلوه گری کرد و رو ببست |
تو شمع انجمنی يک زبان و يک دل شو
خيال و کوشش پروانه بين و خندان باش |
شراب بیغش و ساقی خوش دو دام رهند
که زیرکان جهان از کمندشان نرهند |
دی وعده داد وصلم و در سر شراب داشت
امروز تا چه گويد و بازش چه در سر است |
تا کی بود این گرگ ربایی، بنمای
سرپنجهٔ دشمن افکن ای شیر خدای |
ياد باد آن که نهانت نظری با ما بود
رقم مهر تو بر چهره ما پيدا بود |
دلت به وصل گل ای بلبل صبا خوش باد
که در چمن همه گلبانگ عاشقانه توست |
دامن کشان همیشد در شرب زرکشيده
صد ماه رو ز رشکش جيب قصب دريده |
همچو حافظ به رغم مدعیان
شعر رندانه گفتنم هوس است |
تا چه خواهد کرد با ما آب و رنگ عارضت
حاليا نيرنگ نقشی خوش بر آب انداختی |
یک همدم باوفا ندیدم جز درد
یک مونس نامزد ندارم جز غم |
میوزد از چمن نسیم بهشت
هان بنوشید دم به دم می ناب |
با هيجكس نشاني زان دلستان نديدم
يا من خبر ندارم يا او نشان ندارد |
در این زمانه رفیقی که خالی از خلل است
صراحی می ناب و سفینه غزل است |
تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود |
دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما
چیست یاران طریقت بعد از این تدبیر ما |
از دست جوانیام چو بربود عنان
پیری چو رکاب پایداری کردی |
یا رب از ابر هدایت برسان بارانی
پیشتر زانکه چو گردی ز میان بر خیزم |
من حاصل عمر خود ندارم جز غم
در عشق ز نیک و بد ندارم جز غم یک همدم باوفا ندیدم جز درد یک مونس نامزد ندارم جز غم |
اکنون ساعت 11:14 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)