دهقان سالخورده چه خوش گفت با پسر
کای نور چشم من بجز از کشته ندروی |
یاد ایامی که در گلشن ففانی داشتیم
در میان لاله و گل آشیانی داشتیم |
مباش بی می و مطرب که زیر طاق سپهر
بدین ترانه غم از دل به در توانی کرد |
دل ما را که ز مار سر زلف تو بخست
از لب خود به شفاخانه ترياک انداز |
زاهد خلوت نشین دوش به میخانه شد
از سر پیمان برفت با سر پیمانه شد |
درون پردهٔ گل غنچه بین که میسازد
ز بهر دیدهٔ خصم تو لعل پیکانی |
یارب کی آن صبا بوزد کز نسیم آن
گردد شمامه کرمش کار ساز من |
نیاز و ناز من و تو فرود برد به دمی
نهنگ عشق حقیقت دهن چو باز کند |
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت
دايما يک سان نباشد حال دوران غم مخور |
رفت از بر من آنکه مرا مونس جان بود
دیگر به چه امید در این شهر توان بود |
اکنون ساعت 01:23 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)