پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   مشاعره سنتی (http://p30city.net/showthread.php?t=807)

hossein 01-01-2012 04:27 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط فرگل (پست 238475)
آقا حسين ما هي داريم دال جواب ميديم به خدا دالمون ته كشيد :d

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
وندران ظلمت شب آب حياتم دادند


:24:
دلا دیدی که آن فرزانه فرزند
چه دید اندر خم این طاق رنگین

SOHRAB_HAZHII 01-02-2012 12:26 PM

نماز شام غریبان چو گریه آغازم


به مویه‌های غریبانه قصه پردازم

ROJINAjoON 01-02-2012 01:18 PM

ما را سر باغ و بوستان نیست
هر جا که تویی تفرج آنجاست

mary.f 01-02-2012 01:33 PM

تن ز جان و جان ز تن مستور نیست
لیک کس را دید جان دستور نیست

ROJINAjoON 01-02-2012 01:40 PM

تمام فکر من تویی تو کسی شبیه تو
که ریشخنده می کنی ب ماجرای مستی ام

SOHRAB_HAZHII 01-02-2012 02:03 PM

ماهم به نظر در دل ابر متلاطم


چون زورقی افتاده به گرداب برآمد

ROJINAjoON 01-02-2012 02:06 PM

درین سرای بی کسی کسی به در نمی زند
به دشــت پر ملال ما پرنده پر نمی زند

hossein 01-02-2012 08:15 PM

دل را به زلف پرچین، تسخیر می‌توان کرد

این شیر را به مویی، زنجیر می‌توان کرد

رزیتا 01-02-2012 09:22 PM

دائم گل این بستان شاداب نمی ماند
دریاب ضعیفان را در وقت توانایی

فرگل 01-02-2012 09:31 PM

يوسف گم گشته باز آيد به كنعان غم مخور
كلبه احزان شود روزي گلستان غم مخور


اکنون ساعت 06:30 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)