ای که انشاء عطارد صفت شوکت توست
عقل کل چاکر طغراکش دیوان تو باد |
در بهشت آرزو ره یافتن
هر نفس شهدی به ساغر داشتن |
نه وصل بماند و نه واصل
آنجا که خیال حیرت آمد |
در خموشی های من فریادهاست
آنکه در یابد چه می گویم کجاست |
تو بدری و خورشید تو را بنده شدهست
تا بندهٔ تو شدهست تابنده شدهست |
تاج از فرق فلک برداشتن
جاودان آن تاج بر سر داشتن |
تا کی بود این گرگ ربایی، بنمای سرپنجهٔ دشمن افکن ای شیر خدای |
یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور |
روزه یک سو شد و عید آمد و دلها برخاست می ز خمخانه به جوش آمد و می باید خواست |
تا به اندک فرصتی گنجینه ی گوهر شوی
چون صدف در بهر هستی گوش می باید شدن |
اکنون ساعت 05:49 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)