***مشاعره سنتی***
نقل قول:
قرار شد سنتی باشه نه مدرن و شاملوئی;) ضمنا این ابیات درهمه:D اصلش اینجوریه: آنک جلادانند بر گذرگاهها مستقر قرار نشد تو شعر مردم دست ببریم ها..... نه غلااام:D:cool: |
من از جان بنده سلطان اویم
اگر چه یادش از چاکر نباشد |
دو چشم باز نهاده نشسته ام همه شب
چو فرقدین و نگه می کنم ثریا را |
از بتان آن طلب ار حسن شناسی ای دل
کاین کسی گفت که در علم نظر بینابود |
دل هر که صید کردی ، نکشد سر از کمندت
نه دگر امید دارد ، که رها شود ز بندت |
تو رو میطلبم لحظه به لحظه
تویی تاب و تبم لحظه لبه لحظه چشات شهر منه که شهر قصه است برای هر شبم لحظه به لحظه |
هر که نازک بود تن یارش
گو دل نازنین نگه دارش |
شهر ما شهر سکوت است سکوت
کوچه هامان همه دور از ملکوت |
تشبیه روی تو نکنم من به آفتاب
کاین مدح آفتاب ، نه تعظیم شأن توست |
تو که با ما سر ياری نداری
چرا هر نيمه شو آيی به خوابم ؟ |
اکنون ساعت 09:47 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)