پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   مشاعره با حروف انتخابی (http://p30city.net/showthread.php?t=3982)

abadani 05-03-2009 04:29 PM

طريقت شناسان ثابت قدم
به خلوت نشستند چندي بهم
ف

mary.f 05-03-2009 04:33 PM

فریاد که آن ساقی شکرلب سرمست
دانست که مخمورم و جامی نفرستاد

ع

SonBol 05-03-2009 04:37 PM

عیب درویش و توانگر به کم و بیش بد است
کار بد مصلحت آنست که مطلق نکنیم

ج

abadani 05-03-2009 04:47 PM

جهانا سراسر فسوني و بازي
كه با كس نپايي و باكس نسازي
ع

mary.f 05-03-2009 04:50 PM

عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی
عشق داند که در این دایره سرگردانند


چ

abadani 05-03-2009 04:55 PM

چند گويي كه بد انديش و حسود
عيب جويان من مسكينند
و

mary.f 05-04-2009 11:10 AM

وصال او ز عمر جاودان به
خداوندا مرا آن ده که آن به

ص

abadani 05-04-2009 12:09 PM

صالح و طالح متاع خويش نمودند
تا كه قبول افتد و كه در نظر آيد
ك

deltang 05-04-2009 10:03 PM

کسی که حسن و خط دوست در نظر دارد

محقق است که او حاصل بصر دارد


ع

abadani 05-05-2009 06:30 AM

علي اي هماي رحمت تو چه آيتي خدا را
كه به ماسوا فكندي همه سايه هما را

mary.f 05-05-2009 06:46 AM

دوست عزیز، حرف انتخابی یادتون رفت. پس من با آخرین حرف یعنی الف ادامه می دم:

ای دل ار سیل فنا بیناد هستی برکند
چون تو را نوح است کشتیبان ز طوفان غم مخور

ق

abadani 05-05-2009 08:02 AM

قيامت مي كني سعدي بدين شيرين سخن گفتن
مسلم نيست طوطي را در ايامت شكر خايي
ش

mary.f 05-05-2009 09:11 AM

شهری است پر ظریفان وز هر طرف نگاری
یاران صلای عشق است گر می کنید کاری

ج

mary.f 05-05-2009 09:11 AM

اشتباه شد دوبار پشت سر هم پست زدم مجبورم با حرف انتخابی خودم مشاعره کنم!

جاه و جلال من تویی ملکت و مال من تویی
آب زلال من تویی بی تو بسر نمی شود

ز

abadani 05-05-2009 09:49 AM

ز همتت همه افتادگان بلند شدند
چو آفتاب كه ب آسمان برد شبنم
مگر كمينه آحاد بندگان سعدي
كه سعيش از همه بيش است و حظش از همه كم
الف

mary.f 05-05-2009 10:33 AM

ای دل مباش یکدم خالی ز عشق و مستی
وانگه برو که رستی از نیستی و هستی

ک

abadani 05-05-2009 10:52 AM

كاروان رفت و تو در خواب و بيابان در پيش
كي روي ره ز كه پرسي چه كني چون باشي
م

mary.f 05-05-2009 10:58 AM

مرا چشمی است خون افشان ز دست آن کمان ابرو
جهان بس فتنه خواهد دید از آن چشم و از آن ابرو

ب

abadani 05-05-2009 10:59 AM

بنشينم و صبر پيش گيرم
دنباله كار خويش گيرم
ي

mary.f 05-05-2009 11:11 AM

یک دست جام باده و یک دست جعد یار
رقصی چنین میانه میدانم آرزوست

و

abadani 05-05-2009 11:41 AM

وليكن نشايد كه تنها خوري
ز درويش درمنده ياد آوري

mary.f 05-05-2009 12:23 PM

بازم حرف انتخابی یادتون رفت...

یعقوب وار وا اسفاها همی زنم
دیدار خوب یوسف کنعانم آرزوست

ح

abadani 05-05-2009 12:59 PM

حديث دوست نگويم مگر به حضرت دوست
كه آشنا سخن آشنا نگه دارد
ز

mary.f 05-05-2009 01:57 PM

ز عشق ناتمام ما جمال یار مستغنی است
به آب و رنگ و خال و خط چه حاجت روی زیبا را

ر

abadani 05-05-2009 02:00 PM

راه پنهاني ميخانه نداند همه كس
جز من و زاهد و شيخ و دو سه رسواي دگر
پ

mary.f 05-05-2009 02:03 PM

پیش از اینت بیش از این اندیشه عشاق بود
عشق ورزی تو با ما شهره آفاق بود

گ

abadani 05-05-2009 02:05 PM

گفتمش در عين وصل اين ناله و فرياد چيست
گفت مارا جلوه معشوق در اين كار داشت
ك

mary.f 05-05-2009 02:06 PM

کز نیستان تا مرا ببریده اند
از نفیرم مرد و زن نالیده اند

ل

abadani 05-05-2009 02:13 PM

لایق به جان شاه جهانی باید
زین جمله دهی جمله‌ستانی باید
ن

mary.f 05-05-2009 02:17 PM

نه هر که چهره بر افروخت دلبری داند
نه هر که آینه سازد سکندری داند

ض

abadani 05-05-2009 02:21 PM

ضمیر پاک آن مرغ سخن ساز
چو این افسانه کردم پیشش آغاز
ض

mary.f 05-05-2009 02:25 PM

ضیافت ها به روی موج برپاست
گل نیلوفرم مهمان دریاست

ذ

abadani 05-05-2009 02:29 PM

ذلت ده روزه فقر مایه‌ی سد عزت است
عزت دنیا مخواه پایه‌ی عقبا طلب
ث

mary.f 05-05-2009 02:32 PM

ثناها کرد بر روی چو ماهش
بپرسید از غم و تیمار راهش

ظ

abadani 05-05-2009 02:35 PM

ظلم خیزد چو طبیعت شد حمق

درج آید چو دقایق شد شصت
ح

mary.f 05-05-2009 02:40 PM

حافظ به خود نپوشید این خرقه می آلود
ای شیخ پاکدامن معذور دار ما را

ع

abadani 05-05-2009 02:47 PM

عشق او باز اندر آوردم به بند
كوشش بسيار نامد سودمند
ژ

mary.f 05-05-2009 02:51 PM

ژاله بر برگ سمن همچون عرق بر روی او
لاله در صحن چمن مانند آن رخسار نیست

غ

abadani 05-05-2009 02:55 PM

غرق خونم که میخلد هر دم

در دلم خار خار دیرینه

mary.f 05-05-2009 03:31 PM

بازم حرف انتخابی فراموش شد...

هر چند پیر و خسته دل و ناتوان شدم
هرگه که یاد روی تو کردم جوان شدم

ت


اکنون ساعت 12:43 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)