درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد
نهال دشمنی برکن که رنج بیشمار آرد |
دلم ز صومعه بگرفت و خرقه سالوس
کجاست دیر مغان و شراب ناب کجا |
اگر روم ز پی اش فتنه ها بر انگیزد
ور از طلب بنشینم به کینه بر خیزد |
دوش میآمد و رخساره برافروخته بود
تا کجا باز دل غمزدهای سوخته بود |
دمی با غم بسر بردن جهان یکسر نمی ارزد
بمی بفروش دلق ما کزین بهتر نمی ارزد |
دانی که چیست دولت دیدار یار دیدن
در کوی او گدایی بر خسروی گزیدن |
نه من خام طمع عشق تو می ورزم و بس
که چو من سوخته در خیل تو بسیاری هست |
تا کی غم دنیای دنی ای دل دانا
حیف است ز خوبی که شود عاشق زشتی |
یار مردان خدا باش که در کشتی نوح
هست خاکی که به آبی نخرد طوفان را |
از جان طمع بریدن آسان بود و لکن
از دوستان جانی مشکل توان بریدن |
اکنون ساعت 08:21 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)