بگشا پسته خندان و شکر ریزی کن
خلق را از دهن خویش مینداز به شک |
حرف یادتون رفت
کرشمه تو شرابی به عاشقان پیمود که علم بی خبر افتاد و عقل بیحس شد ت |
تا خاک قدوم هر مقدم نشوی
سالار سپاه نفس و آدم نشوی تا از من و مای خود مسلم نشوی با این ملکان محروم و همدم نشوی و |
پس حرفت کو مجتب
هر نکته ای که گفتم در وصف آن شمایل هر کاو شنید گفتا لله در قایل ب |
برو ای غنچه ی بر باد رفته
برو ای درنای شکسته م |
من آدم بهشتی ام اما در این سفر
حالی اسیر عشق جوانان مهوشم |
حرف یادتون رفت
جز نقش تو در نظر نیامد ما را *** جز کوی تو رهگذر نیامد ما را ی |
پس حرفت کو رزیتا.:p..:21::21:{شیت شدن}
یک بوسه ز تو خواستم و شش دادی شاگرد که بودی که چنین استادی خوبی و کرم را چو نکو بنیادی ای دنیا را ز تو هزار آزادی ک |
کاش بودی تا دلم تنها نبود
تا اسیر غصه فردا نبود ج |
کس این کند که دل از یار خویش بردارد
مگر کسی که دل از سنگ سختتر دارد ن |
اکنون ساعت 11:15 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)