یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور |
رسید مژده که آمد بهار و سبزه دمید وظیفه گر برسد مصرفش گل است و نبید |
در کوی نیکنامی مارا گذر ندادند
گر تو نمی پسندی تغییر کن قضا را |
از پای فتادیم چو آمد غم هجران در درد بمردیم چو از دست دوا رفت |
ترسم این قوم که بر دُردکشان می خندند
در سر کار خرابات کنند ایمان را |
ای غایب از نظر به خدا میسپارمت جانم بسوختی و به دل دوست دارمت |
تاریخ این حکایت گر از تو باز پرسند
سرجملهاش فروخوان از میوهٔ بهشتی |
یاد باد آن که ز ما وقت سفر یاد نکرد به وداعی دل غمدیده ما شاد نکرد |
در سه سال آنچه بیندوختم از شاه و وزیر
همه بربود به یک دم فلک چوگانی |
یا رب این نوگل خندان که سپردی به منش میسپارم به تو از چشم حسود چمنش |
اکنون ساعت 12:50 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)