ای که بر مه کشی از عنبر سارا چوگان
مضطرب حال مگردان من سرگردان را |
ای هدهد صبا به سبا میفرستمت بنگر که از کجا به کجا میفرستمت حیف است طایری چو تو در خاکدان غم زین جا به آشیان وفا میفرستمت |
ترسم که صرفه ای نبود روز باز خواست
نان حلال شیخ ز آب حرام ما |
اول از عشق جهانسوزت مدد خواهیم خواست |
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
وندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادن |
نوبهار و رسم او ناپایدار است ای حکیم! |
می بده تا دهمت آگهی از سر قضا
که به روی که شدم عاشق و از بوی که مست |
تا چشم دل به طلعت آن ماه منظر است |
ترا خواسته گر ز بهر تنست
ببخش و بدان کین شب آبستنست |
تا سر زلف تو در دست نسیم افتادست
دل سودازده از غصه دو نیم افتادست |
اکنون ساعت 08:50 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)