جهان به کام من اکنون شود که دور زمان
مرا به بندگی خواجه جهان انداخت |
ترک عاشق کش من مست برون رفت امروز
تا دگر خون که از دیده روان خواهد بود |
دارم دلی شکسته ز خوبان روزگار
عمرم شده سیاه همانند زلف یار |
روزگاری شد که در میخانه خدمت میکنم
در لباس فقر کار اهل دولت میکنم |
مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم
جرس فریاد میدارد که بربندید محملها |
ای باد حدیث من نهانش میگو
سر دل من به صد زبانش میگو |
واجب آید چونک آمد نام او
شرح کردن رمزی از انعام او |
وقت آن شیرین قلندر خوش که در اطوار سیر
ذکر تسبیح ملک در حلقه زنار داشت |
تا که نبض از نام کی گردد جهان
او بود مقصود جانش در جهان |
نسیم مشک تاتاری خجل کرد
شمیم زلف عنبربوی فرخ |
اکنون ساعت 10:31 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)