از سخن چینان ملالتها پدید آید ولی
گر میان همنشینان ناسزایی رفت، رفت |
ترسم این قوم که بر دردکشان میخندند
در سر کار خرابات کنند ایمان را |
دوای درد مرا هیچکس نمیداند
فقط بگو به طبیبان دعا کنند مرا |
آهنگ سفر میکند آن ماه عذار
ای جان که نفس گیر شدی ناله برآر |
رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن
ترک من خراب شبگرد مبتلا کن |
نیست در شهر نگاری که دل ما ببرد
بختم ار یار شود رختم از این جا ببرد |
دلبر که جان فرسود از او ، کام دلم نگشود از او
نومید نتوان بود از او ، باشد که دلداری کند |
دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما
چیست یاران طریقت بعد از این تدبیر ما |
شب چو در بستم و مست از می نابش کردم
ماه اگر حلقه بدر کوفت جوابش کردم |
میدمد صبح و کله بست سحاب
الصبوح الصبوح یا اصحاب |
اکنون ساعت 11:39 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)