می ده که نو عروس چمن حد حسن یافت
کار این زمان ز صنعت دلاله می رود |
نسیم ----- صبا ------
ای حافظ هم چیز دیگه به ذهنش نمیرسیده ! دیدهٔ من به تو بیند عالم آفتابی؟ قمری؟ اجفانی؟ |
یاد باد آنکه نهانت نظری با ما بود
رقم مهر تو بر چهره ما پیدا بود |
دریای اخضر فلک و کشتی هلال
هستند غرق نعمت حاجی قوام ما |
از ره مرد به عشوه و نیا که این عجوز
مکاره می نشیند و محتاله می رود |
در نعل سمند او شکل مه نو پیدا
وز قد بلند او بالای صنوبر پست |
تا کی اندر دام وصل آرم تذ روی خوشخرام
در کمینم و انتظار وقت فرصت می کنم |
ملالتی که کشیدی سعادتی دهدت
که مشتری نسق کار خود از آن گیرد |
دوستان جان داده ام بهر دهانش بنگرید
کاو به چیزی مختصری چون باز می ماند ز من |
نوای چنگ بدانسان زند صلای صبوح
که پیر صومعه راه در مغان گیرد |
اکنون ساعت 10:31 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)